به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه الزهرا-س- قروه ، همایش بررسی زوایای پنهان حیات حضرت رقیه-س- با سخنرانی امام جمعه حجت الاسلام والمسلمین رستمی با حضور طلاب و عموم مردم در مکان مسجد جامع برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین رستمی با بیان اینکه وجود مقدس سیدالشهدا در آن فضای که ایجاد کردند خیلی فضای بلند و طویلی بودبیان داشت: نکته مهم آن است که از همان ابتدا از سید شهدا احساس خطر کردند،  انقلاب سیدالشهدارا بعداز ۱۴۰۰ سال همه خواستن خاموش کنند نتوانستند، از سید شهدا نوشتن جرم بود،از سیدالشهدا گفتن جرم بود، حکومت های مختلفی که در صدرکار آمدند دشمن اصلی سیدالشهدا بودند، در همین 100سال اخیر شما پهلوی ها را ببینید وافرادی مانند  رضاخان که اجازه نمی دادند عزاداری و سینه زنی برای سیدالشهدا برپا شود .در کتاب ها و خاطرات رزمندگان هست که نصفه های شب جلسه برگزار می شد

وی با اظهاراینکه یکی از چیزهایی که خیلی دنبال تحریف آن بودند وجود مقدس حضرت رقیه سلام الله علیها است،بیان داشت: این که امام حسین علیه السلام اصلاً چنین دختری نداشته است این اتفاقات دروغ است،از همان ابتدا خطرها را متوجه می شدند یکی از خطراتی که بسیار با توجه به تاریخ  از آن هراس داشتنداین بود که وقتی سیدالشهدا علی اصغر را روی دستش که ۳۰ نفر از سپاه عمر سعد از سپاهان جدا شدند و به طرف سید الشهدا آمدند. راز این که دستور دادن حضرت علی اصغر به شهادت برسد همین است که با این عملکرد، سپاه عمرسعد  را تخلیه ‌کرد.

 وی افزود:یکی از شخصیت‌های که همیشه خطر آفرین بوده است برای دشمنان در طول تاریخ وجود مقدس حضرت رقیه سلام الله علیهااست، حضرت رقیه سلام الله علیها خیلی می‌تواند اثر خنثی‌کننده، رسوا کننده داشته باشد لذا عده‌ای می‌گویند وجود نداشته است.

وقتی سیدالشهدا به شهادت رسید، جریان تشیع  کلاً به قهقرا رفته است ،کسی نیست برای تشیع تاریخ بنویسد، بنابراین این سوال پیش می آید که این روضه ها از کجا آمده است؟

 بخشی ازروضه هارا بازماندگان کربلا مثل حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام نقل کردند، بخشی از روضه ها را وقتی قاتلان سیدالشهدا را مختار ثقفی دستگیر می‌کرد، از آن ها می پرسید در کربلا چه اتفاقی افتاده است و آن ها وقایعه و مصیبت های که براهل بیت وارد شده بودرا شرح می دادند،غیر از این اهل بیتی که وجود داشتندو سینه سینه نقل نمودند تا به ما برسد.

کسی که از  اول کمر همت بسته بود که اسم سیدالشهدا را در تاریخ به طور کلی حذف کند پول می‌گرفت کتابی می نوشت نجم الدین حسینی از مورخین اوموی بود، و نفر دوم  نجم الدین ذهبی است که می گوید: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بدر ، احد و  خیبر این ها را نمیکشت آنها هم برنمی گشتند در حالت انتقام  پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را بکشند، تقصیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  است.

هنگامی که  امیرالمومنین علی علیه السلام  اهل بیت  یزید را دربدر کشت آنها هم در کربلا سیدالشهدا را می‌کشند.

زمانی که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا رو به دشمن کردند و فرمودند:چرا خون  من را حلال می دانید ؟گفتندبخاطر کینه و دشمنی با پدرت .

بعضی از مورخین اموی نیز می نویسند، کربلا دعوای خانوادگیاست ، یک خانواده با یک خانواده دیگر دعوا داشتند.

ابن کثیر نوشته است معاویه با سید‌الشهدا مثل برادر بودند، شانه به شانه هم در فتح استانبول می‌جنگیدند.

 سیدالشهدا منبر می‌رفتند، معاویه می‌آمد منبر سید الشهدا می‌نشست و بعضی مواقع که سیدالشهدا با تاخیر می آمد سید شهدا از منبر جلوی پای معاویه بلندمی شد، معاویه هم برای هرمنبر ۳۰۰ هزار درهم به امام حسین علیه السلام پول می‌دادند.

 اول نوشتن هیچ مشکلی بین سیدالشهدا و یزید نبود وبعد نوشتن سیدالشهدا اشتباه کرد، مگریزید خلیفه و انتخاب مردم نبود تقصیر سیدالشهداست باید اول او از جنگ برمی گشت .

بعد نوشتند : مقصر عمر سعد بود،یزید به عمر سعد گفته بود که امام حسین علیه السلامرا به مجلس ما بیاور تا با هم مذاکره کنیم، بحث کنیم، این مردک نفهمید و سیدالشهدا را به شهادت رساند.

همین مورخان می نویسند :زمانی که  امام سجاد علیه السلام وارد مجلس یزید شد، یزید امام سجاد علیه السلام را در بغل گرفت انقدر گریه کرد و گفت: ببخشید من نمی‌خواستم این اتفاق بیافتد و گفت بروید ابن سعد را بکشید مقصر اوست و من در این اتفاق هیچ تقصیری ندارم، امام سجاد علیه السلام فرمود: اشکال ندارد اتفاقی که افتاده است حالا لباس و انگشتر پدرم را بدهید.

و برای اینکه شیعه را احمق نشان دهند یکسری مسائل را نوشتند: که آفتاب از زمانی که امام حسین علیه السلام  به شهادت رسید از مغرب طلوع کرد،زمین  کربلا یکباره خون شد، ۳ روز از آسمان خون بارید. این مسائلی که در روضه ها مطرح میگردد ریشه و سندیت ندارد ،مداحان ما هم این خرافات را  در روضه های خود خواندند، مگر اعتقاد به سیدالشهدا احتیاج به این روضه های دروغین دارد.

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زمانی که پسرش ابراهیم که از ماریه قبطیه متولد شده بود از دنیا رفت همان روز که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عزادار بود خورشیدگرفت، مردم گفتند: این به خاطر فوت پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده است، پیامبر فرمودند: آفتاب و ماه بر اساس نظم طبیعی عالم حرکت می‌کند و به خاطر هیچ کس حتی من پیامبر هم نظم عالم به هم نمی‌خورد. کسی که می گوید جنگ تقصیر سیدالشهدا بود همین خودش می شود روضه خوان سیدالشهدا، پس باید شک کرد .

در مورد حضرت رقیه سلام الله علیها چند سوال وجود دارد؟

1.        آیا سید شهدا دختر به این اسم داشته‌اند؟ سیدالشهدا دخترانی با اسامی (فاطمه کبری،فاطمه صغری ،زبیده، زکیه، زینب، سکینه ،ام کلثوم ، صفیه و دختری که در در خرابه فوت کرده است.)که در  اصل 3یا 4  سال داشته است .کشف الام فی معرفةالائمه،  تذکرة الشهدا میرزا حبیب الله کاشانی که هردو از علمای اهل تشیع هستند .

2.        اسم  حضرت رقیه سلام الله علیها چرا در خیلی از کتاب‌های دسته اول تاریخی نیست؟ در جواب باید بگویم چون از این شخصیت احساس خطر می کردندو به دنبال این بودند که مظلومیت ها پخش نشود، مردم متوجه نشوند که چنین اتفاقاتی افتاده است.

در لهوف سید بن طاووس روضه های وجود دارد که می‌فرمایند: حضرت سیدالشهدا زمانی که اشعار معروف را خواند و با اهل خیام وداع کرد، همه گریه کردند، حضرت همه را به صبوری دعوت کرد و فرمود :خواهرم ام کلثوم دخترانم فاطمه و رقیه … وقتی من به شهادت می رسم وقتی این صحنه ها رو دیدید گریبان پاره نکنید، صورتتان را نخراشید ،مبادا نامحرم صدای روضه خوانی شمارا بشنود.

وی با اشاره به اینکه امام حسین علیه السلام هنگام مواجهه با شمر چنین گفتند: ای زینب سکینه ای رقیه چه کسی بعد از من برای شما سرپرست خواهد بود، حضرت سکینه سلام الله علیها به خواهر سه ساله که به احتمال زیاد همان رقیه سلام الله علیها است بیا دامن بابا را بگیریم و مانع رفتن و کشته شدن اوشویم.دویدن در مقابل سیدالشهداایستادندو دامن حضرت را گرفته‌اند. بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۴۳۶ هنگامی که حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه با سربریده برادرش  مواجه شد، اشعاری خواندند بدین مضمون که  ای برادرم با فاطمه صغیرت  سخن بگو نزدیک است که قلبش  ذوب شود.

 حضرت رقیه سلام الله علیها کتک زیاد خورده بودند، صورتشان نیلی شده بود از این نزدیکی به حضرت زهرا سلام الله علیها را فاطمه را می نامیدند.لذا علما فرمودند: فاطمه صغری همان حضرت رقیه سلام الله علیها است.

سیف بن عمیریه نخعی شاعر اهل کوفه، شعری را دو بار برای اهل بیت می خواند،و اسم حضرت رقیه سلام الله علیه را در این شعر می برد،اگر حضرت رقیه سلام الله علیها وجود نداشت، امام باید همان جا می گفتند، اصلاح می‌کردند، ولی تایید کردندزیرا که  نخعی از اصحاب امام صادق علیه السلام امام کاظم علیه السلام عالم دینی است که  از جمله راویان  زیارت عاشوراهم می باشد.

هلال بن نافع در کربلا وقتی سنان سر سیدالشهدا را جدا کرد، به سنان گفت: اجازه بده به سیدالشهداآب بدهم،  سپرم را پر از آب  کردم آمدم، وقتی می خواستم وارد گودال شوم ، دیدم سنان سر سید الشهدا را در دست گرفته و می آید، و به من  گفت :هلال حسین را سیراب کردم دیگر نیازی به آب نیست.

  یکی از روضه های که هلال  نقل می کند، استقبال مردم شام از اسرای کربلا است ، اسرا را در محله یهودی ها می چرخاندند، من در میان 2صف  ایستاده بودم، کودکی از حرم امام حسین علیه السلام بیرون آمد امام به سوی میدان می‌آمد، دختر کوچک با گام های لرزان خودش را به امام  رساند، دامن آن حضرت را گرفت و فرمود: بابا ببین من چقدر تشنه ام  ، هلال می گوید:این تقاضا آنقدر برایش جانسوز بود،  اشک از دیدگان امام حسین علیه السلام جاری شد.

 یکی ازشهدای مدافع حرم در وصیت نامه خود به دخترش نوشته بود: دخترم ریحانه جان خیلی دوست دارم اما دختر سیدالشهدا رقیه سه ساله هنوز تنهاست باید بروم و رفتند و به مقام بلند شهادت رسیدند.

 امام حسین علیه السلام فرمود:دخترم خدا وکیل و پناهگاه من است ، پرسیدم این دختر با امام حسین علیه السلام چه نسبتی دارد، گفتند رقیه سلام الله علیها دختر سه ساله امام حسین علیه السلام است.

عصرعاشوراکه  دشمنان به غارت خیمه ها رفتند در آنجا ۲۳ کودک از اهل بیت را یافتند که بر اثر شدت تشنگی در حال تلف شدن هستندعمر سعداجازه دادبه آنهاآب  بدهند، وقتی نوبت به حضرت رقیه سلام الله علیها رسید، آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به طرف گودال قتلگاه رفت ،گفتند کجا دارد می‌رود، گفتند: می‌رود پدرش را سیراب کند. این روضه ها را دشمنان نقل کردند.

بنابر شواهد و اسنادی که مطرح شد ، حضرت رقیه سلام الله علیها دختر3یا 4 سیدالشهدا در کربلا حضور داشتند.

 مرحوم شیخ عباس قمی حضرت رقیه سلام الله علیها در کنار سر بریده پدرش جان داد.

میرزا حبیب الله کاشانی در تذکرة الشهدا می گویند: در خرابه در شام از دنیا رفت.

 علامه شعرانی نزدیک مسجد جامع دمشق وجود دارد که منسوب به حضرت رقیه سلام الله علیها است بر روی سنگی که در حرم واقع شده اینجور نوشته است که این خانه مکانی است که به ورود آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دختر امام حسین علیه السلام شرافت یافته است .

در مورد مادر حضرت رقیه سلام الله علیها نقل های مختلفی وجود دارد:

قول اول: مادرش زنی به اسم شاه زنان است که این قول ضعیف است، لذا گفتند خواهر تنی امام سجاد علیه السلام است.

قول دوم: ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی علیه السلام ، زمانی که امام حسن علیه السلام ازدنیا رفتند به امام حسین علیه السلام وصیت کرد برادر سرپرست ام اسحاق اختیار بگیرد در این صورت خواهر حضرت قاسم علیه السلام است. قول قوی همین می باشد.

قول سوم:ام جعفر فضایی است که این نیز ضعیف است .

موضوعات: خبر روز  لینک ثابت



[چهارشنبه 1398-07-24] [ 12:22:00 ب.ظ ]