بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَنِ ٱلرَّحِيمِ

اگر «نــور» را ببيني ، ديگر فقط به تماشاي آن مي نشيني و مجالي براي پرسيدن نداري !

آري ، وقتي به «خودِ واقعی ات» نگاه ميكني ،مي فهمي كه در «ساحتِ حضور» كلمات محو ميشوند ؛ زبان خاموش میشود و چشم روشن میشود ؛ می یابی که آنجا جای «نگاه کردن» است ، نه جای «سوال کردن» !

در آن ساحت که «حقایقِ حضوری» تجلّی میکنند ، دهان بسته میشود ، چون حقایق را به حجاب می برد ؛ مثل آنکه بخواهی «نـور» را با دهانت ببینی و نشان دهی

هر که را اسرار حق آموختند مُهر کردند و دهانش دوختند

وقتي «حيات و حضور» خويش را در بي كرانه ي هستي مي يابي ، ناگاه به خود مي آيي كه فراتر از حروف و مفاهيمِ مرده ، «نور خدا» را تازه و زنده در خويش يافته اي ، و آنگاه است كه زندگي «زنده» ميشود.

 

اين نحوه «نگاه تازه» به خویشتن در ارتباط با خدا را میتوانید در كتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» بیابید.

این کتاب راهی را به نور ثقلین « قرآن و اهل البیت (علیهم السلام) » روشن مینماید که ریسمانِ نجات از پوچی ها و روزمرگی ها بوده و توجه به ارتباطی است که «رازِ» رسيدن به طروات و تازگي در زندگي است ؛

این کتاب میخواهد ما را به تازه ترين و زنده ترين «حقيقتِ هستی» متصل كند.

قسمتی از متن کتاب :

«آشتي با خدا از طريق آشتي با خود راستين» توجه به جوشش چشمه ‏اي است كه در ماست و همه ما در هر روز جوشش اين چشمه حيات را مي‏توانيم در خود تجربه كنيم، «خود راستيني» كه نسيمي از حضور حيات محضِ خدا در ماست، و ما چيزي جز رابطه با آن حيات محض نيستيم، همان رابطه‏ ايم كه خود را «خود» احساس مي‏كنيم. »

«آشتي با خدا، آشتي با همه چيزهاست ؛
كه همه چيز به جهت بي‌خداييِ ما، به ما پشت كرده بودند و ما نيز به آنها پشت كرده بوديم»

«از طريق آشتي با خود، راهِ دقيق نگاه‌کردن به عالم درون آشکار مي‌شود، راهي به ماوراء عالم اشياء.
خودت، آري «خودِ خودت» يك انگشت اشاره به عالم لايتناهي هستي، و مي‏تواني تو اي انگشت اشاره به عالم درون! از طريق خودت راه زندگي صحيح را بيابي، آن‌وقت كه خود را يافتي، مي‌بيني که خودت يك زندگي صحيح هستي، آن‌كه بيراهه مي‏رود «ناخود تو» است، خود را ناخود نكن،
خود باش تا زندگي باشي»

«اگر انسان فهميد كه خداگونه است، خدا گونه زيست كردن براي او مشكل نخواهد بود ؛
آشتي با خدا، يعني خود را خدايي بيافرينيم و اسير مرگِ بدن ظلماني خود نشويم ، و اين يعني آشتي با اميدهاي بزرگي كه انسان مي‏تواند در زندگي خود به‌دست آورد.»

کاروان رفت و تو درخواب و بیابان در پیش وه که بس بی‌خبر از غلغل چندین جرسی

بال بگشا و صفير از شجر طوبي زن حيف باشد چو تو مرغي که اسير قفسي

لینک دانلود مستقیم کتاب از سایت انتشارات لب المیزان

http://almizan.lobolmizan.ir/ketab/DOC/Ashti%20Ba%20Khoda.doc

http://almizan.lobolmizan.ir/ketab/PDF/Ashti%20Ba%20Khoda.pdf

 

موضوعات: مطالب روزانه  لینک ثابت



[جمعه 1391-05-27] [ 04:50:00 ب.ظ ]