باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آنها را بهطرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام میداد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچهها مطرح بود!
شهید ابراهیم هادی
[یکشنبه 1398-03-26] [ 08:38:00 ق.ظ ]