رد پاي فرقه‌ اكنكار و تي اس ام در ايران
اگر چه هنوز آمار درستي از فرقه‌هاي انحرافي در دنيا وجود ندارد اما در چند سال اخير با نيات و انگيزه‌هاي مختلف تعدادي از اين فرقه‌ها به ايران اسلامي رسوخ كرده و دست به فعاليت و تشكيل حلقه‌ و جذب مريد و پيرو كرده‌اند. بيش از فعاليت 50 فرقه دين ستيز در ايران فعاليت مي کنند.
در اين فرقه‌ها كه تحت عنوان اقدامات معنوي و عرفاني فعاليت مي‌كنند در اصل به دين‌ستيزي در كشور مشغولند كه برخي از آن‌ها از طريق شبكه‌هاي اينترنتي اقدام به برقراري ارتباط با يكديگر كرده و از همين طريق نيز به جذب نيرو براي فرقه‌هاي خود مي‌پردازند.
 بهترين راه مقابله با اين نگرش و مرام‌هاي انحرافي را آگاهي بخشي مي‌داند و در همين راستا با استفاده از پژوهشگران و مستندات موجود از انحرافات متعدد اين فرق پشت پرده آنها را منتشر مي‌كند.
 فرقه: در مجموع گروه‌هايي هستند كه مرام خاص و مناسك خاصي را مبتني بر اعتقادي خاص ترويج مي‌كنند و درباره انسان، روح، جهان، خدا، عشق و گاه تعريف روابط اينها با همديگر به اظهار نظرهاي خاص مي‌پردازند.
وحدت اديان و اعتقاد به تناسخ
بعضي فرقه‌ها در مورد روح به تناسخ قائلند.
چيزي كه آلان فرقه‌ها را در ايران به خصوص رقم مي‌زند، بحثي كليدي است به نام وحدت اديان كه در بحث وحدت اديان بهائيت، زردشتي‌گري، مسيحيت، يهود، بوديسم و اسلام در كنار هم دين معرفي مي‌شوند.
قائلان به وحدت اديان اصول را در كنار هم قرار مي‌دهند و به اصطلاح روي يك دايره مي‌ريزند و از روي اينها مناسك خود را نتيجه مي‌گيرند و در بحث مناسك اعتقاد دارند كه ما نبايد به مذهب خاصي از هر يك از اين اديان اعتقاد داشته باشيم. چون اين مذاهب است كه پاي ما را مي‌بندند و ما نمي‌توانيم فرامذهبي و فراديني حركت كنيم، چون محدود مي‌شويم، و براي اينكه تفكر ما جهشي داشته باشد و شموليت بالايي داشته باشد بايد همه را در كنار هم ببينيم.
براساس وحدت اديان فرقه‌ها در ايران هر كدام براي مريدان خود مي‌بايست اعمالي را ترويج كنند، يعني هماني كه به مذهب و دين اشكال مي‌گيرند را خودشان انجام مي‌دهند، بنابراين مجبور به ترويج مناسك هستند، اين مرام‌ها التقاطي به گناه‌آلود و تحقيركننده است.

تفاوت يك تفكر و يك فرقه
معقتد هستيم بعضي از كساني كه صاحب تفكرند و تفكرشان در ايران رواج پيدا كرده است اگرچه تفكرشان مي‌تواند تبديل به يك فرقه شود ولي هنوز فرقه‌ايي بر مبناي تفكر آنها شكل نگرفته است.
 
مثلاً تفكر: پائولو كوئليو، كاستاندا و مانند آن. اما تفكر كساني مانند پال توئيچه تبديل به يك فرقه شده است. تشكيلاتي براين مبنا شكل گرفته، نيرو جذب كرده مرام‌نامه دارد، مريد دارد، دستور صادر مي‌كند، حكم مي‌دهد و …

تفكر پال‌توئيچل
پال توئيچل به عنوان سرباز نيروي هواي آمريكا در سال 1960 همواره در صدد بود آموزه‌هايي را بيابد و تدوين كند كه بتواند برمبناي تفكر تناسخ، روح را از بدن خارج كرده و به سفر باستاني بفرستد و انديشه «كارما» كه به عنوان مكمل تناسخ است با اين تعريف كه هر كس عملي انجام مي‌دهد

ادامه مطلب :

عكس‌العمل روح او در بدن‌هاي ديگر است.
در اين تفكر كسي كه بتواند به طور كامل آموزه‌ها را ياد گرفته و راهبري كند به عنوان «ماهانتا» يعني فرد خداگونه روي زمين هدايت انسان‌ها را به دست مي‌گيرد اين همان دايره‌اي است كه در عرفان شرق و «اتار» يعني خداي مجسم روي زمين كه هدايت انسان‌ها را برعهده دارد، با مبناي تناسخ و كارما.

تبديل تفكر «پال‌توئيچل» به فرقه «اكنكار» در امريكا
اين تفكر به زودي در آمريكا به عنوان فرقه‌ «اكنكار» شكل گرفت و رهروان آن با نام «اكيست» خود را در اختيار ماهانتا قرار دادند. در حال حاضر فردي به نام «هارولد كملپ» نقش «ماهانتا» را ايفا مي‌كند.
تبديل تفكر «پال‌توئيچل» به فرقه «اكنكار» در امريكا
اين تفكر به زودي در آمريكا به عنوان فرقه‌ «اكنكار» شكل گرفت و رهروان آن با نام «اكيست» خود را در اختيار ماهانتا قرار دادند. در حال حاضر فردي به نام «هارولد كملپ» نقش «ماهانتا» را ايفا مي‌كند.

سوء استفاده از شمس تبريزي در فرقه اكنكار
اين گروه بعضي چهره‌هاي متفكر جهان را به عنوان چهره‌هاي درخشان تاريخ به مريدان خود توصيه مي‌كنند.كه خود يك ماهانتا بوده و هدايت انسان‌هاي زمان خويش را برعهده داشته است.


فرقه اكنكار در ايران  
اكنكاري‌ها در ايران داراي تشكيلات بوده و نيرو جذب مي‌‌كردند و با ماهانتا در تماس بودند، نمونه بارز آن فردي به نام دكتر ناصري در شمال شرقي كشور بود كه افرادي را در 8 سال گذشته آموزش داده و پس از آن به آمريكا رفته و گفته مي‌شود با «ناسا» همكاري ‌مي‌كند. پيروان اين فرد خود را «اكيست» واقعي دانسته به انرژي درماني مي‌پردازند و مثابه يك فرقه مرام‌هاي خاص دارند و حتي دستور ازدواج و طلاق صادر مي‌كنند

فرقه تي.اس.ام نمونه اكنكاري‌هاي ايران
از نمونه‌هاي بارز اين فرقه‌ همانطور كه چندي پيش جانشين فرماندهي نيروي انتظامي مطرح كردند فرقه‌ تي.اس.ام است ريشه تي.اس.ام؛ تفكرات اكنكار است اما توسط فردي به نام «ج . الف» در آمريكا استحاله شده و با آموزه‌هاي كاباليسم آميخته و پيرواني پيدا كرده است.
«ج. الف» همسرش را طلاق داده و بيش از 20 سال است كه در آمريكا زندگي مي‌كند و با استفاده از آرم شير و خورشيد دست به جذب ايراني‌هاي مقيم آمريكا زده است.
تي.اس.ام در حقيقت مخفف Technical Selef Meditation است، و معادل فارسي آن را تعادل، سازندگي و مراقبه گرفته است. اين بحث، نگاه روانشاسي خاصي مي‌طلبد، فردي كه نمايندگي، تي.اس.ام را در ايران دارد خانمي است كه چند كتاب روان‌شناسي در ايران تأليف كرده است.
او در اين كتاب‌ها ضمن تأييد تناسخ بحث تولد دوباره و رسيدن به سپيدي را مطرح مي‌كند كه در آموزه‌هاي تي.اس.ام اهميت بسياري دارد.


تولد دوباره و رسيدن به سپيدي
براي رسيدن سپيدي بايد تولد دوباره يافت در تولد دوباره بايد از گذشته پاك شد؛ پس هر كس هر آنچه كرده و هر آنچه بوده بايد شجاعانه هم بنويسد و هم بگويد، يعني فردي كه گناهاني را مرتكب شده كه اين گناهان به واسطه اينكه روحش در گذشته متعلق به افراد پليد بوده و در حقيقت طبق قانون كارما گناهانش عكس‌العمل كارهاي آنهاست مي‌بايست در جلوي آينه بايستد آن هم زماني كه همه اعضا در جلسه حضور دارند، تك تك به گناهان خود اعتراف كند و درحقيقت شخصيت خود را با اعتراف به گناهان له كند.

اعضا هر آنچه بوده و هر آنچه كرده‌اند موظفند در مقابل آينه و در حضور ديگران بيان كرده، پس از آن در حالي كه به گريه افتاده و به اصطلاح پشيمان مي‌شوند، ديگران به آنها تبريك گفته و «تولد دوباره» او را به منزله بازگشت به پاكي‌ها و دور شدن از بدي‌ها جشن مي‌گيرند و به او مي‌گويند كه از اين پس مي‌تواند به سمت آرامش و سپيدي حركت كند.
اين يكي از آموزه‌هاي تي اس ام است اگر به اين آرامش دست پيدا نكند قطعا در مديتيشن و مراقبه موفق نخواهد شد.بنابراين اعضا مي‌آموزند مديتيشن در آرامش نهفته است و آرامش با اعتراف به گناه حاصل مي‌شود.
پس از اعتراف رئيس گروه اعترافات افراد را براي استاد در ‌آمريكا ايميل كرده و در پرونده او درج مي‌گردد.
در مرحله رسيدن به سپيدي كه آنها را تبديل به رهسپار و ياور مي‌كند افراد شال‌هاي رنگي نيز به گردن آويخته و نشان مي‌دهند كه طي طريق كرده و در مسير قرار گرفته‌اند.
آنها مي‌‌آموزند كه در ازاي انجام مديتيشن هفت چاكراي آنها باز مي‌شود و موفقيت حركت شادكامي و آرامش در ازاي باز شدن اين چاكراهاست. اين چاكراها همان چاكراهاي معروف در ورزش يوگاست. در اين آموزه‌ها افراد مي‌آموزند كه بتوانند در مقابل آينه ايستاده و از بدن خود تصوير كشيده و اين تصوير را به يكديگر هديه كنند و آن را در كمال گستاخي كه آن را شجاعت تلقي مي‌كنند و يا صحنه‌هايي از مرد و زن بدكاره را در مقابل چشم ديگران بازي كرده و ياد بگيرند كه چگونه مي‌توان در مقابل اين صحنه‌ها خود را توجيه كرد.

آموزه ديگر عشق اتفاقي و يافتن زوج عرفاني
و باز در اين آموزه‌ها ياد مي‌گيرند كه چطور آينه وار در مقابل يكديگر نشسته و آن قدر در هم خيره شوند تا عاشق يكديگر شوند و همديگر را در آغوش كشند در اين آغوش كشيدن كه به طور اتفاقي افراد مقابل هم مي‌نشينند گاه دو مرد يا دو زن و يا زن و مرد نامحرم همديگر را در آغوش كشيده و ابراز عشق و محبت به همديگر مي‌كنند و لحظاتي چند در آغوش يكديگر محبت را به هم تزريق مي‌كنند.
در اين به اصطلاح تزريق مهر و محبت آنچه مهم جلوه مي‌كند بحث پيدا كردن زوج عرفاني است و كار به حدي پيش مي‌رود كه بعضي افراد رسما ازدواج روحاني مي‌كنند كه از اين ازدواج به عنوان ازدواج تي اس امي ياد مي‌كنند كه خود نقل ديگري دارد.
آنچه در آموزه‌هاي تي اس ام مهم است اينكه استاد تي اس ام يعني استاد «الف» روح حاكم و الهي بر اعضاي اين فرقه دارد او از همه چيز اعضا با خبر است اين احساس مشترك در همه وجود دارد كه وي در خواب و بيداري در پنهان و آشكار با آنهاست و در زواياي انديشه آنها از همه چيز مطلع است و تسلط دارد.

ديدن استاد «الف» بالاترين ارزش در فرقه تي. اس. ام
استاد «الف» را استاد عشق مي‌دانند، حرف زدن با او سعادتي مي‌خواهد كه به اين زودي‌ها نصيب هر كسي نمي‌شود.ديدن او بالاترين ارزش در اين فرقه است كه فقط چند نفر توانسته‌اند به سعادت نايل شوند.
 انتظار ظهور استاد «الف» از غرب
همه اعضا منتظرند كه روزي او از غرب طلوع كند تا با او به پرواز درآيند و به سپيدي نزديك شوند، در حقيقت استاد «الف» به عنوان رهبر روحاني و رهبري معنوي در اين گروه با اسم «آريل» شناخته مي‌شود و آريل يعني عشق، زندگي، خدا و همه چيز البته در معناي عبري به رهبر گله‌ گفته مي‌شود كه گله را هدايت مي‌كند.
آريل به آنها آموخته است كه هر كس عاشق باشد مي‌تواند به زندگي ادامه دهد و عشق يعني زندگي live is love و هر كس بايد ابتدا عاشق خود باشد.
شعار اصلي اين گروه I love my self است كه اين شعار را با ريتمي يهودي دست در دست هم در تمامي جلسات با شوق و اشك سر مي‌دهند.

موضوعات: اسلام شناسی غربی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1391-01-16] [ 10:27:44 ق.ظ ]