آیه اشاره به “مضطر” نمود و مضطر کسی است که دیگر هیچ راهحل و وسیلهای برایش باقی نمانده است! و فرمود: « أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ … – کیست آن که دعای مضطر را مستجاب میکند و گرفتاریش را برطرف مینماید / النّمل، 62»
در بیان اهل بیت علیهم السلام:
در دعاهای مأثوره از اهل بیت علیهم السلام نیز به این معنا بسیار تصریح شده است. مثل فرازهایی در دعای ابو حمزه، یا دعای کمیل … و یا دعای روز چهارشنبه که عرض مینماید: « أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حِيلَتُهُ وَ اقْتَرَبَ أَجَلُهُ … - تو را میخوانم همچون كسی كه وسيلهاش ناكارا گشته و رشته چارهاش گسسته و اجلش نزديك شده است».
چاره و راهکار:
چاره و راهکار، باز هم همان “دعا و توسل” است، چرا که اولاً از ما کاری بر نمیآید و اگر بر میآمد که نه نیاز داشتیم و نه خرابکاری میکردیم؛ ثانیاً ما مالک و رب و رازق نیستیم و باید از او بخواهیم؛ ثالثاً هم خداوند منّان فیوضات خود را به وسیله میرساند و هم بندگان به وسیله کسب و اخذ مینمایند.
دوستی گفت: میخواهیم مستقیم با خدا ارتباط داشته باشم و مستقیم و بدون هیچ وسیلهای از او بگیرم! گفتم: تمامی ارتباطات ما مستقیم است، وقتی “یا الله” یا “اللهم” میگوییم، مستقیم خودش را میخوانیم، اما باز هم به وسیلهی دل و زبان! در ضمن هر گاه خدای منّان چیزی را بدون وسیله به تو داد، تو هم بدون وسیله از او اخذ کن! وحیّ را نیز با وسیله فرستاد.
اما، این بار نوع دعا و توسل ما باید متفاوت گردد و چند کار را انجام دهیم:
یک - دقایقی به لطف خدا فکر کنیم که چه نعمتهایی را به ما ارزانی داشته و دارد.
دو - دقایقی به خودمان فکر کنیم که کجاها را خطا کردهایم؟ این خطا چند گونه است، یا مستقیم نعمت را قدر ندانسته و ضایع کردهایم، یا با گناهان دیگری نعمات را ضایع کردهایم، یا رفتارهایی داریم که مانع از بالا رفتن دعای ما میشود؛ یا شرایطی ایجاد کردهایم که مانع از رسیدن پاسخ (استجابت) میگردد و … – که در دعای کمیل به خوبی تشریح شده است.
سه - پس از این مرحله، اول یک اقرار جدی بنماییم که شامل سه بخش است: اول – الهی جز تو نیست؛ دوم – تو منزه و مبرایی (سبحانی)؛ و سوم این که “من به خودم ظلم کردهایم"؛ یعنی همان ذکر مشهور به “یونسیه علیه السلام"، در دعاهای آدم تا خاتم و ائمه علیهم السلام، به طرق گوناگونی بیان شده است.
چهار - با تمامی آلودگیها و خرابکاریها، او را به جدّ و از صمیم قلب و اخلاص، به اسمای گوناگونش بخوان. مکرر “یا الله و یا ربّی” بگو – “سبحان الله و الحمدلله” بگو – “یا ستار، یا غفار، یا مجیب، یا سریع الرضا، یا جواد، یا کریم، یا رحمان و یا رحیم، یا رازقی، یا مالکی، یا عزیز و یا جبار، یا رفیق و یا شفیق و … بگو و زیاد استغفار و توبه را از قلب به زبان آور و بگو.
پنج - وقتی چیزی نداری که با آن در محضر حق قرار گیری، با همان که نداری برو؛ بگو دستم خالی است؛ بگو خراب کردم؛ بگو غفلت کردم، بگو به خاطر جهلم، جری شدم، بگو حالا مستأصل و مضطر شدم و هیچ راه و وسیلهای برایم باقی نمانده است، به جز همان لطف مکرر و مضاعف خودت. بگو: میدانی که به رغم تمامی آلودگیها، دوستت دارم، یگانگی تو را باور دارم و به معاد و بازگشت به سوی تو ایمان دارم، از یک سو امیدوار به فضل توأم، از سوی دیگر نگران و خائف از عملکرد خودم هستیم …، دعاهای رسیده از اهل بیت علیهم السلام را بخوان، همش همین حرفهاست.
نکته:
دعا کردن نیز ضمن لطافت، کیاست میخواهد.
*- ببینیم امام موسی بن جعفر علیه السلام، در دعای مشهور به “سریع الاجابة"، سخن را چگونه آغاز مینمایند؟! عرض میکند: بهترین چیز نزد دو توحید است که من در آن تو را اطاعت کردم؛ و بدترین چیز هم کفر است که از آن دوری کردم، پس بین این دو هر چه هست، خودت ببخش!
« اللَّهُمَّ إِنِّي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ لَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ الْكُفْرُ فَاغْفِرْ لِي مَا بَيْنَهُمَا »
ترجمه: دايا! تو را در محبوبترين چيزها نزدت كه يگانه پرستى است اطاعت نمودم، و تو را در مبغوض ترين چيزها كه كفر است نافرمانى نكردم، پس آنچه از گناهان بين اين دو است بر من بيامرز!
*- بعد سریعاً تقاضای تسویه حساب نموده و عرض مینمایند:
« اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعَاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طَاعَتِكَ »
خدايا! نافرمانیهاى بسيارم در پيشگاهت را درگذر (ببخش)، و طاعت اندكم در آستانت بپذير را بپذیر!
*- و بعد سریعاً توسل به بهترین وسایل قرب:
« أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَدا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِي مَا أَنْتَ
[چهارشنبه 1398-09-13] [ 08:53:00 ق.ظ ]