هر ساله پيش از عيد نوروز مقدار زيادي مرکبات و در مواردي گوشت و تخم مرغ و ساير اقلام ضروري مورد نياز مردم در شهرستان هاي مختلف ذخيره مي شود و هنگام فرا رسيدن عيد به بازار عرضه مي گردد. همچنين دولت جمهوري اسلامي ايران، هر ساله آذوقه گندم يک سال کشور را در سيلوها ذخيره مي کند. از سوي ديگر به کرات مشاهده مي شود که برخي اجناس بدون جهت براي مدتي در بازار کمياب و گاهي ناياب مي گردد. مثلا بسيار اتفاق افتاده است در حالي که برخي مصالح ساختماني در بازار يافت نمي شود، عده اي با مراجعه به دلالان و پرداخت هزينه بيشتر، مصالح مورد نياز را از بازار سياه تهيه مي کنند.
    برخي محصولات مانند ميوه جات فصلي مي باشند و قيمت آنها پس از گذشت فصل برداشت افزايش مي يابد، اما علت نوسانات قيمت برخي از محصولات صنعتي، هنگامي که هزينه و ميزان واردات و توليدات داخلي آنها تغيير چنداني نکرده است، روشن به نظر نمي رسد. (1) براي تحليل اين پديده ها و تبيين اينکه کداميک از آنها مصداق احتکار هستند و کداميک را مي توان جزو خدمات مفيد و مشروع انبارداري به حساب آورد ضروري است ابتدا تعريفي از احتکار ارائه گردد.
    تعريف احتکار:
    احتکار عبارت است از کاهش دادن يا متوقف کردن جريان توزيع کالا توسط همه يا برخي از فروشندگان به طور موقت. اين اقدام فروشندگان با توجه به وضع بازار و به خصوص تقاضاي تحريک شده خريداران به منظور بالا بردن قيمت و درآمد حاصل از افزايش قيمت کالا صورت مي گيرد. (2)
    سيدمصطفي محقق داماد نيز در کتاب خويش با عنوان “تحليل و بررسي احتکار از نظرگاه فقه اسلام”، ابتدا واژه احتکار را به لحاظ لغوي ريشه يابي مي کند. واژه “احتکار” از نظر لغوي از ريشه “حکر” اشتقاق يافته که به معاني ظلم، عسر و سوء معاشرت آمده است. وي سپس در تعريف اصطلاحي احتکار چنين مي نويسد: “فقها در تعريف احتکار، کلمات مختلفي دارند. مرحوم شيخ انصاري، به پيروي از بسياري از فقهاي پيشين، مسئله را اصولا تحت عنوان “احتکار الطعام” مطرح نموده و تعريف آن را از اهل لغت بدين گونه نقل مي کند: “احتکار الطعام و هو جمع الطعام و حبسه يتربص به الغلاء”؛ احتکار طعام جمع کردن و يا حبس کردن آن به منظور گران شدن است. همچنين ابن حجر در کتاب تحف خويش احتکار را اينگونه تعريف مي کند: احتکار آن است که کسي آذوقه مردم را در هنگام گراني، خريداري و آن را نگهداري کند تا به علت مضيقه و سختي به قيمت گزاف به فروش رساند. (3)
    تفاوت احتکار با انبارداري:
    بايد توجه داشت که معيار در احتکار حرام ايجاد بازار سياه است به گونه اي که موجب تضييق و دشواري مردم مسلمان فراهم گردد و گرنه در موارد فراواني که عرضه بي رويه کالا چه بسا موجب تضييع و اتلاف ما گردد، نه تنها حرام نيست، بلکه از جهاتي منطبق با موازين عقلايي است. مثلا در هنگام به دست آمدن ميوه در اواخر تابستان، اگر باغداران محصول خويش را يکباره به بازار عرضه کنند، از آنجا که در آن فصل عوامل عرضه و تقاضا با يکديگر تناسب ندارد، اين عمل نتيجه اي جز ضايع شدن و از بين رفتن محصولات نخواهد داشت و عواقب سوء اقتصادي ديگري نيز پيامد آن خواهد بود زيرا به علت ضرر و زياني که فروشندگان، به خاطر فروش جنس خود به بهاي ارزان، متحمل مي شوند توازن اقتصادي نيز آشفته مي گردد درحالي که اگر در همان ايام به مقدار مايحتاج عمومي و فروش به نرخ عادله، متناسب با قيمت تمام شده و سود منصفانه، دسترنج خويش را به بازار عرضه کنند و بقيه محصول به نحو صحيح، از جمله نگهداري در سردخانه، انبار گردد و به تدريج به موازات مصرف توزيع شود، عملي خردمندانه خواهد بود.
    احتکار در قرآن:
    1- علماي اهل سنت به آيه 29 سوره نساء در زمينه حرمت احتکار استدلال کرده اند: “يا ايها الذين آمنوا لاتاکلوا اموالکم بينکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض” و بيان کرده اند که اکل مال به باطل عبارت است از هر روشي که مالي را به مصرفي برسانند که خداي تعالي اجازه نداده و يااز آن نهي کرده باشد، مانند دغل بازي (غش در معامله) و رشوه و قمار و احتکار (4.)
    ولي با توجه دقيق به آيه شريفه معلوم مي شود که اين آيه درصدد بيان حرمت معاملات غير شرعيه است و ربطي به حرمت احتکار ندارد. چون احتکار عملي است که معمولا قبل از معامله و داد و ستد انجام مي گيرد و محتکر براي اينکه سود بيشتري در معامله ببرد، اشياء را احتکار و جمع آوري کرده و سپس به دلخواه خود و هر وقت که خواست، آنها را مي فروشد.
    ولکن آيه شريفه به قرينه کلمه “بينکم” (که حاکي از اين است که آيه شريفه از حالتي نهي مي کند که اين حالت بين بيش از يک نفر محقق مي شود، در حالي که احتکار به وسيله يک نفر هم تحقق پيدا مي کند) و همچنين جمله الا ان تکون تجاره عن تراض (که تجارت کردن از روي رضايت طرفين، از جمله قبلي استثناء شده است، پس جمله قبلي هم مربوط به تجارت و معامله خواهد بود) ناظر به معاملات غيرشرعي است يعني معاملاتي که اجتماع بشري را از رسيدن به سر منزل سعادت و خوشبختي مانع بوده و او را به مهلکه فساد و تباهي سوق مي دهد، مثل ربا و قمار و معاملات غرري و در قالب عبارت فني و فقهي مي توان گفت که حرف “باء” در کلمه “بالباطل” يا از براي سببيت است، يعني اموال خود را به وسيله اسباب - عقود و ايقاعات - باطله، مثل ربا و قمار و غيره رد و بدل نکنيد، چون هر چند که قمار و ربا و ديگر اسباب باطله مي تواند پيش عرف سبب و علت انتقال بوده و عرف اين چنين انتقالاتي را به رسميت بشناسد، ولکن از ديد شرعي باطل و حرام بوده و نمي تواند عامل انتقال اموال باشد و يا از براي مقابله: يعني اموال خود را در موقع خريد و فروش در مقابل اشيائي که از نظر شرعي مالکيت ندارند نفروشيد، مثل مشروبات الکلي و گوشت خوک و امثال اينها، چون از نظر شرعي مالکيت ندارند و نمي توان در ازاي آنها پول پرداخت کرد، پس آيه شريفه بنابراين فرض از پرداخت پول در مقابل اشيا بي ارزش - از نظر شرعي - نهي مي کند.
    2- ويل لکل همزه لمزه الذي جمع مالا و عدده (سوره همزه، آيه 1.) واي بر هر نکوهشگر عيب جوي، آنکه مالي را گرد آورده و مي شمارد.
    3- اليهکم التکاثر حتي زرتم المقابر (سوره تکاثر، آيه 1.) شما را فزوني جستن (در اموال و نسب) مشغول گردانيد، تا اينکه قبرها را زيارت کرديد (وارد قبر شديد و دستان از دنيا و زينت هاي او کوتاه شد.)
    با مراجعه به تفاسير مختلف و معاني لغوي کلمات آيات معلوم مي شود که مراد از اين دو آيه هم نکوهش جمع آوري و روي هم انباشتن مال و تفاخر زيادي ثروت است. لذا با اين دو آيه هم نمي توان راجع به احکام احتکار نفيا و اثباتا استدلال کرد.
    بعد از اينکه معلوم شد از نظر آيات قرآني دليلي بر حرمت احتکار نداريم به بررسي آيات در اين زمينه مي پردازيم.
    روايت در مذمت احتکار:
    احتکار به پيکره اقتصاد جامعه ضربه وارد کرده و نرخ کالاها را بالا برده و مردم را از لحاظ معيشتي در تنگنا قرار مي دهد. از اين رو، پيامبر اکرم (ص) از اين کار منع نموده و آن را گناهي بسيار عظيم معرفي فرموده و از عواقب آن، به شدت برحذر داشته اند.
    در روايتي آن حضرت مي فرمايد: الجالب الي سوقنا کالمجاهد في سبيل الله و المحتکر في سوقنا کالملحد في کتاب الله. (5)
    الجالب مرزوق المحتکر ملعون (6)
    آنانکه به بازار ما چيزي وارد مي کنند، مانند کسي است که در راه خدا جهاد مي کند و آنکه در بازار احتکار مي نمايد، مانند کسي است که در کتاب خدا کافر به شمار مي آيد.
    وارد کننده روزي مي خورد و محتکر لعنت مي برد.
    در روايت ديگر آمده است:
    الجالب مرزوق و المحتکر ملعون. (7)
    در اين روايت آن حضرت انسان محتکر را در رديف کفار محسوب نموده و ملعون مي داند.
    و درکلامي ديگر مي فرمايد: من احتکر الطعام اربعين يوما ثم تصدق به لم تکن صدقته کفاره الاحتکار. (8)
    کسي که مواد غذايي مورد استفاده مردم را به مدت چهل روز احتکار نمايد و سپس آن را صدقه دهد، کفاره گناه احتکارش نخواهد شد.
    در اسلام صدقه دادن از جمله کارهايي است که ثواب بسياري براي آن در نظر گرفته شده است، ولي گناه احتکار مايحتاج روزمره مردم، به قدري سنگين است که اگر محتکر تمام اموال احتکار شده را در راه خدا صدقه بدهد و در بين مردم تقسيم نمايد، باز هم کفاره آن نخواهد بود.
    آن حضرت در يکي ديگر از فرمايشات خود چنين فردي را منفور درگاه الهي بيان کرده و مي فرمايد: من احتکر الطعام اربعين يوما فقد بري من الله و بري الله منه. (9)
    هر کس ارزاق عمومي را به مدت چهل روز احتکار نمايد، از خداوند بيزاري جسته و خداوند هم از وي بيزار است.
    و در گفتار ديگري آن حضرت اين عمل را شايسته انسان هاي مومن و با وجدان ندانسته و فقط کساني را که اهل گناه و خطا هستند، عامل اين کار بيان نموده و مي فرمايد: لايحتکر الا خاطي. (10)
    دست به احتکار نمي زند، مگر انسان خطاکار.
    از اين روايت معلوم مي شود که محتکرين انسان هاي آلوده به خطا و گناه هستند. کساني که ايمان به خدا دارند و داراي وجدان بيداري هستند و براي افراد جامعه ارزش قائلند دست به اين عمل نمي زنند.
    و در جاي ديگر از امام کاظم (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود:
    لئن يلقي الله العبد سارقا احب الي من ان تلقاه قد احتکر طعاما اربعين يوما. (11)
    اگر خداوند بنده اي را در حال سرقت ملاقات کند، در نزد من محبوب تر است از اينکه ملاقات کند او را در حالي که آذوقه مردم را چهل روز احتکار نمايد.
    از اين فرمايش حضرت بزرگي گناه احتکار مايحتاج مردم معلوم مي شود. گناه آن بسيار سنگين تر از سرقت مي باشد، زيرا اکثر سارقان به خاطر فقر و نداري، مجبور به سرقت مي شوند، ولي انسان محتکر با داشتن اموال و دارايي هاي فراوان به چپاول دست مي زند و شايد بشود گفت که احتکار باعث تورم گراني شده و گراني باعث فقر و فقر موجب سرقت مي شود. بنابراين محتکر هم خود به چپاول اموال مردم مي پردازد و هم به نحوي باعث سرقت ديگران مي شود.
    آن حضرت در يکي از فرمايشات خود محتکران را بندگان بسيار بدي معرفي کرده و مي فرمايد: بئس العبد المحتکر، ان ارخص الله تعالي الاسعار حزن و ان اغلاها الله فرح. (12)
    چه بد بنده اي است محتکر، اگر خداوند قيمت ها را ارزان نمايد، غمگين شده و اگر گران نمايد، خوشحال مي شود.
    در روايت ديگري از رسول خدا (ص) نقل شده که مي فرمود: من احتکر علي المسلمين طعاما ضربه الله بالجذام و الافلاس. (13)
    هر کس آذوقه و مواد غذايي مسلمين را احتکار نمايد، خداوند او را به مرض جذام و فقر گرفتار مي کند.
    اين روايت بيانگر اين نکته است که نه تنها انسان محتکر در روز قيامت بايستي در مقابل خداوند پاسخگو باشد و عذاب الهي را بچشد، بلکه در همين دنيا هم خداوند او را گرفتار مرض جذام و فقر مي نمايد.
    و در روايت ديگري رسول خدا (ص) مي فرمايد: عن جبرئيل (ع) قال اطلعت في النار فرايت و اديا في جهنم يغلي، فقلت: يا مالک لمن هذا؟ فقال: لثلاثه المحتکرين و … (14)
    جبرئيل (ع) گفت: به جهنم گذر کردم و در آن جايگاهي ديدم که بسيار وحشتناک و مخوف بود. پس به مالک آن گفتم: اين جايگاه براي چه کساني است؟ گفت: براي سه طايفه است که يکي از آنها احتکار کنندگان هستند.
    از اين گفتار حضرت جايگاه اخروي چنين افرادي هم مشخص مي شود و آن بدترين و وحشتناک ترين جاي جهنم است.
    از پيشواي پرهيزکاران علي (ع) نيز در نکوهش احتکار رواياتي به جاي مانده است که به ذکر و بررسي آنها مي پردازيم:
    الاحتکار شيمه الفجار: (15)
    احتکار خوي و خصلت گنهکاران است.
    از آنجا که گناهکاران داراي صفات و خصلت هاي زشت و ناشايستي مي باشند که از جمله آنها عمل احتکار و محروم نمودن مردم از نيازمندي هاي زندگي است، لذا پيشواي مومنين (ع) در اين گفتار به بيان اين حقيقت پرداخته و مردم را متوجه آن ساخته است تا از انجام چنين عمل نکوهش شده اي دست بردارند و در بياني کوتاه و گويا اين چنين آمده است: الاحتکار رذيله. (16)
    احتکار صفت ناپسندي است.
    عمل احتکار و جمع آوري مواد خوراکي و وسايل لازم زندگي مردم، جهت سودجويي و بالا بردن قيمت ها عملي غير انساني است و از جمله صفات و ويژگي هاي ناپسند و مذموم مي باشد که علي (ع) در روايت فوق به بيان اين واقعيت پرداخته است.
    گفتاري است از آن حضرت در نکوهش احتکار:
    الاحتکار داعي الحرمان. (17)
    احتکار سبب محروميت است.
    چون عمل احتکار موجب محروميت مردم از دسترسي به ضروريات زندگي شده و با اين عمل افراد جامع در تنگنا قرار مي گيرند، لذا امام (ع) در اين روايت، اين واقعيت را به رشته سخن درآورده است تا نصب العين فروشندگان و بازرگانان قرار گرفته و وسيله و سبب محروميت نباشند.
    در روايت ديگري از آن امام (ع) چنين آمده است:
    من طبايع الاغمار اتعاب النفوس في الاحتکار (18)
    به زحمت انداختن مردم به وسيله احتکار از خصلت هاي کساني است که بدي عاقبت آن را نمي دانند.
    احتکار موجب ايجاد زحمت و سختي براي مردم مي شود. از اين رو امير مومنان علي (ع) در روايت فوق، اين عمل را نکوهش کرده و از خوي و خصلت هاي کساني دانسته است که وضعيت معيشتي مردم را مورد توجه قرار نمي دهند.
    از جمله روايات درباره نکوهش احتکار حديث ذيل است:
    عن علي (ع) نهي عن الحکره بالبلد … (19)
    حضرت علي (ع) از احتکار نمودن در شهر نهي نموده است.
    احتکار و افزايش قيمت به خصوص براي مردم شهرنشين سخت و دشوار است و علي (ع) در اين روايت به اين نکته حساس اشارت دارد.
    از مجموع اين روايات و سخنان، پيشواي متقين علي (ع) در زمينه نکوهش احتکار چنين مستفاد مي گردد که انسان در مسير ادامه زندگي خود، ضرورت دارد با ديگران ارتباط اقتصادي و اجتماعي برقرار نمايد و نسبت به برطرف ساختن نياز يکديگر اقدام نمايد و همديگر را از بهره برداري مايحتاج زندگي و به ويژه مواد غذايي محروم نسازند.
    پي نوشت ها:
    1- صدر، کاظم (1362)، احتکار از ديدگاه فقه و اقتصاد، تهران، انتشارات 22 بهمن.
    2- همان
    3- محقق داماد، سيدمصطفي (1362)، تحليل و بررسي احتکار از نظر گاه فقه اسلام، تهران: نشر انديشه هاي نو در اسلام.
    4- صالح عبدالله، محمد، کتاب احتکار يا خيانت به جامعه، ترجمه فهيم کرماني، ص .136
    5- نهج الفصاحه، ص .278
    6- همان
    7- همان
    8- محجه البيضاء، ج 3، ص 166.
    9- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 728.
    10- کنز العمال، ج 4، ص 97.
    11- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 827 .
    12- نهج الفصاحه، ص 217.
    13- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 728.
    14- جامع الاحاديث، ج 23، ص 110.
    15- جام احاديث شيعه، ج 23، ص 110.
    16- ترجمه غرر الحکم، ج 1، ص 323.
    17- همان، ص 323.
    18- همان
    19- کنز العمال، ج 4، ص 98.

موضوعات: حرف حق  لینک ثابت



[دوشنبه 1391-11-23] [ 11:40:00 ق.ظ ]