مدرسه علمیه الزهرا(س)قروه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو





حدیث روز







محتواها





فال حافظ





پاسخگویی آنلاین به شبهات





حدیث





قرآن آنلاین





اوقات شرعی





لحظه شمار غیبت













لااله الا الله ملک الحق المبین

ذکر کاشف الکرب

  سیمای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در سوره قدر   ...

اِنّا أنزلناه فى لیله القدر
این آیه از جمله آیاتى است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنى برآن حضرت منطبق است.
در تفسیر فرات کوفى با ذکر سند از امام صادق‌(علیه السلام) نقل شده است، که حضرت در تفسیر «إنّا أنزلناه فى لیله القدر» فرمودند: «لیله» فاطمه و«القدر»، اللّه است. سپس افزودند:
«فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد أدرک لیله‌القدر و‌إنّما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها؛
پس هر کسى که فاطمه را به درستى و «کما هو حقه» بشناسد، لیله القدر را درک کرده است و فاطمه به این نام، نامگذارى شده، به خاطر آن‌که مردم از شناخت او عاجزند.
به راستى چرا فاطمه‌(سلام الله علیها) لیله القدر نباشد و حال آن‌که یازده قرآن ناطق در این «لیله» نازل شده است.
فاطمه(سلام الله علیها)، لیله القدر است زیرا که:
1. در میان همه شب‌ها، آنچه بی‌نظیر و مطلوب است، شب قدر است. در میان همه زنها نیز آن‌که بی‌نظیر و مطلوب است، فاطمه(سلام الله علیها) است.
 2. از آن حضرت، تعبیر «لیل» شده است. زیرا همان گونه که شب همه چیز را در برمی‌گیرد، ظلم و ستم بنی‌امیه آن حضرت را در برگرفت.
3. فاطمه(سلام الله علیها)، شب ولیل است زیرا شب، بیانگر پوشیدگى و مستورى و حجاب و عفت و حیاء است.
4. ویژگى شب قدر، توبه و نزدیکى به خدا و اطاعت و بندگى و حفظ احکام است. ویژگى فاطمه‌(سلام الله علیها) و را ه و روش و سیره آن حضرت نیز، قرب به خدا و اطاعت و بندگى او و حفظ ارزش‌هاى الهى است.
5. مهم‌ترین و ممتازترین عمل در شب قدر، علم و پرداختن به آن است. درمیان صفات و ویژگی‌هاى فاطمه(سلام الله علیها)، نیز علم و معرفت و آگاهى آن حضرت به خدا، دین خدا، تکالیف، وظایف و ارزش‌هاى انسانی، از همه مهم‌تر و بزرگ‌تر است. ارزش سایر اعمال آن حضرت به همین آگاهى و شناخت و علم اوست و این از بزرگ‌ترین درس‌ها و تعالیم براى همه، بخصوص براى زنان است.
6. شب قدر از هزار ماه، بهتر است و یک لحظه و یک روز زندگى و سیره حضرت زهرا‌(سلام الله علیها)، از هزاران ماه و سال زندگى که در آنها خبرى از آن راه و روش و الگو نباشد، بهتر است.
7. شب قدر، ظرف و جایگاه قرآن است.جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)و گفتار و کردار و زندگى آن حضرت هم درتفسیر عملى قرآن و تجسم و تبلور آیات آن است. همان‌گونه که انسان در شب قدر به قرآن، نزدیک‌تر شده، و آن را بر سر مى نهد، با نزدیک شدن به حضرت زهرا‌‌(سلام الله علیها) نیز انسان به قرآن نزدیک شده و آن را نصب العین خود قرار می‌دهد.
8. شب قدر همان لیله مبارکه یعنى شب نزول برکت و ارزش‌ها است و چشمه‌اى است که این فضایل و سعادت‌ها از آن جوشیده و نازل مى شود. فاطمه(سلام الله علیها) نیز محل نزول و صدور این اصالت‌ها و ارزش‌ها و مکارم است.
9. شب قدر، تجمع ملائکه اللّه است و بهره از عالم ملکوت، افزون‌تر خواهد بود. آن کس هم که بیشتر با فاطمه(سلام الله علیها)، نزدیک‌تر شده و از آن حضرت بهره ببرد از خوى و خصلت ملائکه، حظ فزون‌ترى برده و به عالم فرشتگان و تجرّد و تقدّس، نزدیک‌تر می‌گردد بلکه از آنها نیز، برتر می‌رود.
10. ممکن است سال‌ها بگذرد و کسى از شب قدر، جز ظاهری، بیش درک نکند،
 اما اگر از حقیقت آن، ذره‌اى درک نماید، چنان آگاهى و تنبه بیدارى به او می‌بخشد که مسیر زندگیش عوض می‌شود و سخت به خدا نزدیک می‌گردد. فاطمه(سلام الله علیها)، نیز چنین است.یعنى ممکن است فرد یا جامعه‌اى سالها به لیله‌القدر برسد و فاطمه‌‌(سلام الله علیها) را از خود بداند؛ اما حقیقت او را درک نکند و جز ظاهرى از آن نفهمد، اما با درک زندگى و ابعاد گوناگون حیات واقعى فاطمه(سلام الله علیها)، جرقه‌اى در دل آنان بدرخشد و مسیر سرنوشت آنان را عوض نماید.
از این گذشته زمان غسل و کفن و دفن، بنابر وصیت حضرتش نیز در دل شب متناسب با لیله القدر است و قرن‌ها است که قبر مجهول و ناپیداى او نیز حاکى از تناسب وجود مقدسش با لیله القدر دارد.
و «اللیله هى فاطمه و‌القدر هو اللّه»: فاطمه، اضافه تشریفى به خدا دارد از حیث:
1. آن‌که پس از پدر بزرگوار و شوهر گرانقدرش، بیش از تمام پیامبران مرسل و غیر مرسل، ایمان به خدا داشته و در عالم انوار و اشباح و ارواح، خدا را تسبیح و تمجید و تقدیس و تحلیل کرده و سپاسگزار بوده است. نور مقدس او چندین هزار سال پیش از آفرینش آسمان و زمین آفریده شده است.
2. آنکه فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، افضل تمام انبیا ومرسلین وملائکه و مقربین است و همه آنها نیازمند به شفاعت زهرا‌(سلام الله علیها) طبق اخبار و احادیث مستفیضه صادره از مصادر وحى و تنزیل می‌باشند.
3. آن که ملائکه حتى جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزائیل هم بی‌اذن بر او داخل نمی‌شوند. و از اطاعت او بیرون نبودند و خداوند عزّوجلّ، عهد ولایت او را از آنها گرفته است.
4. زهراى مرضیه(سلام الله علیها)، علت وجود ائمه یازده‌گانه، اوصیاى رسول خدا (ص) می‌باشد و ذریه پیامبر تا قیامت از نسل او هستند.
ارباب معرفت نیز در بعضى از تفاسیر، روایت امام صادق (ع) را نقل کرده و آن را پذیرفته‌اند و براساس مبانى عرفان اسلامى «لیله مبارکه» را انسان کامل، تفسیر کرده‌اند. انسان کامل در این مکتب جایگاه محورى دارد. از نظر روایات مسلّم است که جبرئیل امین به فاطمه‌(سلام الله علیها) نازل می‌شده، در حالى که جبرئیل امین، حتى بر‌ائمه‌(ع) نیز نازل نمی‌شد. مصحف فاطمه(سلام الله علیها)، محصول شرفیابى فرشته وحى الهى بر حضرت زهراست که از افتخارات تشیع، شمرده می‌شود.


 امام صادق‌(ع) در ضمن مصحف فاطمه(سلام الله علیها) می‌فرماید: «فیه علم القرآن کما انزل»؛ علم قرآن همان‌طور که نازل شده در مصحف فاطمه‌(سلام الله علیها) موجود است.
لذا آگاهى از قرآن و اسرار آن مربوط به حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سایر معصومان می‌باشد، چون قرآن در خانه آنها نازل شده است، آنها هستند که در سایه آشنایى با این منبع لایزال الهى توانایى شناخت و درک حقایق و معارف و دانش‌هاى گوناگون را پیدا کرده‌اند.
در بعضى روایات آمده که مصحف فاطمه(سلام الله علیها)، سه برابر قرآن است. شاید تأویل و تفسیر قرآن مجید باشد زیرا ما معتقدیم که علم قرآن طبق فرمایش خود قرآن، در نزد صاحبان این علم است که آنها هم، همان ائمه طاهرین هستند که فاطمه‌‌(سلام الله علیها) نیز جزو آنهاست. اما در اینجا مطلب بالاتر است زیرا مصحف با این خصوصیات، فقط، بر‌فاطمه‌(سلام الله علیها) قرائت شده‌است

 

 

موضوعات: ایام فاطمیه  لینک ثابت



[پنجشنبه 1392-01-22] [ 11:19:00 ق.ظ ]





  سیمای حضرت فاطمه علیها السلام در قرآن   ...
 

 سورۀ «هل اتی» 
همه محدثان و مفسدان شیعه و حدود چهل نفر از بزرگان و مفسران اهل سنت، نقل کرده اند که این سوره در شان حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیه السلام نازل شده است. 

روزی امام حسن و امام حسین علیه السلام بیمار شدند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با عده ای از یاران به عیادت آن دو رفتند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند: خوب است برای شفای فرزندانت نذری نمایید. 
حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام و نیز فضه به پیروی از آنان، نذر کردند که در صورت بهبود دو فرزندشان، سه روز روزه بگیرند. پس از اندکی آن دو بزرگوار بهبود یافتند؛ لذا حضرت علی و حضرت فاطمه علیها السلام و فضه- و امام حسن و امام حسین علیه السلام به تاسی از آنان- همگی سه روز روزه گرفتند. امیر مومنان علیه السلام در وضعیت دشواری به سر می برند. مقداری جو قرض نموده، به خانه 
آوردند. حضرت فاطمه علیها السلام با ثلث آن برای افطار نان آماده کرد. هنگام افطار بی نوایی د رخانه آمد و کمک خواست همگی ایثار نمودند و تمام نان های خویش را به او داده، با آب افطار کردند. 
دومین روز را روزه گرفتند. حضرت زهرا علیها السلام با ثلث دیگر نان پخت. هنگام افطار فرا رسید ناگهان یتیمی از راه رسید و تقاضای کمک نمود. آنان نیز ایثار کردند و نان های خود را به او دادند و با آب افطار نمودند. روز سوم را نیز روزه گرفتند و حضرت فاطمه علیها السلام با ثلث باقی مانده نان تهیه کرد. هنگام افطار، اسیری در خانه آمد و درخواست کمک نمود. باز همگی ایثار کردند و نان هایشان را به او دادن و برای سومین روز پیایی، با آب افطار کردند. 
بامداد آن روز، امیر مومنان علیه السلام همراه دو نور دیده اش، امام حسن و امام حسین علیه السلام به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب گشتند، در حالی که آثار گرسنگی و ضعف در چهرۀ آنان نمودار شده بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همراه آنان به خانه فاطمه علیه السلام تشریف آورد. آن بانو در حال عبادت بود. و از شدت گرسنگی شکمش بر پشت چسبیده و دیدگانش به گودی نشسته بود. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم ناراحت شد و گریست. در همین هنگام، جبرئیل فرود آمد و سورۀ مبارکه «هل اتی» را بر ایشان تلاوت نمود.[1] 
آنچه آورده شد، قدر مشترک روایات منقول در این باره است. برخی معتقدند که این روایات متواتر است، به گونه ای که مطلب یاد شده در اشعار، حتی شعر معروف شافعی، نیز آمده است [2] 
شگفت آن که با آن همه روایات که در شان نزول سوره «هل اتی» در باره این بزرگواران وارد شده و اکثر مفسدان اهل سنت پذیرفته اند. برخی نا آگاهان متعصب که هر گاه به فضایل امیر فرزانگان حضرت علی علیه السلام و همسر گرامی اش حضرت فاطمه علیها السلام می رسند حساسیت نشان می دهند در اینجا نیز- با اشکال تراشی های بی جا، خباثت درونی خود را اظهار نموده اند. 
2- سورۀ قدر 
امام صادق علیه السلام در تفسیر و تاویل آیۀ: 
«انا انزلناه فی لیله القدر» [3] می فرمایند: 
«منظور از لیله حضرت فاطمه و مراد از قدر خداوند است.» 
و در ادامه می فرمایند: 
«فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر و انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها»[4] 
«هر کس حضرت فاطمه را به حقیقت بشناسد، در واقع شب قدر را درک نموده است؛ و بدان دلیل فاطمه نامیده شد که خلق از شناخت و معرفت ایشان بر گرفته شده اند. (و نمی توانند به کنه و حقیقت حضرتش برسند). شیعه وسنی روایت کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خواب دیدند بوزینه ها بر منبرش بالا می روند. در برخی روایات آمده است که بنی امیه بر منبرش بالا می روند و مردم را گمراه نموده، به جاهلیت بر می گردانند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از این خواب ناراحت شدند، به طوری که تا زنده بودند کسی حضرتش را خندان ندید. جبرئیل از آسمان برای دلداری آن بزرگوار فرود آمد و سوره مبارکۀ قدر را نازل کرد که ناراحت نباش، شب قدر از هزار ماه- که مدت سلطنت بنی امیه بود[5] برتر است.[6] 
یعنی: ای پیامبر! ناراحت نباش، در عوض لیله القدر را که حضرت فاطمه علیها السلام باشد به تو عطا کردیم، و یازده پیشوای معصوم از او متولد خواهند شد. 

لیله القدر عارفان زهراست 
نور دل های دوستان زهراست 

در مقام ولیه اللهی 
والی ملک کن فکان زهراست 

چشم دل باز کن که تا بینی
همه جا حاضر و عیان زهراست 

آن که شد از فروغ رخسارش
خلقت روضۀ جنان زهراست 

چون نبی رکن حیدر کرار
چون علی بحر بی کران زهراست 

آن همایی که از شرف او را 
قاف قرب است آشیان زهراست 

در جهان قدر او نشد ظاهر
همچنان قبر او نهان زهراست 

روح در عضوهای پیکر دین 
به کتاب خدا روان زهراست 

نازم از قدر او که در محشر 
دستگیر پیغمبران زهراست 

آن که جز احمد و ائمه و حق
کس بیابد از او نشان زهراست 

«ملتجی» ان که بین او و خدا
حاجبی نیست در میان زهراست 

موضوعات: ایام فاطمیه  لینک ثابت



 [ 11:11:00 ق.ظ ]





  ماجراى فدك   ...

1- سيوطى در الدرالمنثور ذيل تفسير آيه ى: «و آت ذاالقربى حقه» [ سوره ى اسراء، آيه ى 26. ] مى نويسد: بزار و ابويعلى و ابن ابى حاتم و ابن مردويه از ابى سعيد خدرى نقل كرده اند: كه چون آيه ى «وَ آت ذالقربى حقه» نازل شد، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فاطمه را (نزد خود) فراخواند و فدك را به او بخشيد.

همچنين مى نويسد: ابن مردويه از ابن عباس نقل مى كند كه:

چون آيه ى «وَ آت ذالقربى حقه» نازل شد، رسول اكرم قطعه ى فدك را به فاطمه عطا كرد.

2- هيثمى [ مجمع الزوائد، ج 7، ص 49. ] به نقل از ابى سعيد مى نويسد:

چون آيه ى «وَ آت ذاالقربى حقه» نازل شد، رسول خدا فاطمه را نزد خود خواند و فدك را به او بخشيد.

هيثمى مى نويسد: طبرانى اين روايت را نقل كرده است.

اين روايت را ذهبى نيز در ميزان الاعتدال [ ميزان الاعتدال، ج 2، ص 228. ] نقل كرده و آن را صحيح دانسته است.

3- متقى در كنزالعمال [ كنزالعمال، ج 2، ص 158. ] از ابى سعيد نقل مى كند كه:

چون آيه ى «وَ آت ذاالقربى حقه» نازل شد رسول خدا به فاطمه فرمود: اى فاطمه، فدك را به تو بخشيدم.

متقى مى نويسد: اين روايت را حاكم در كتاب تاريخ خود و همچنين ابن نجار نقل كرده اند.

مقام والاى فاطمه

1- بخارى [ صحيح بخارى، كتاب بدءالخلق، باب: علامات النبوة فى الاسلام. ] به نقل از عايشه مى نويسد:

فاطمه در حالى كه همانند رسول خدا راه مى رفت، جلو آمد. رسول اكرم فرمود: «مرحبا به دخترم فاطمه»، و او را طرف راست يا چپ خود نشاند. آنگاه آهسته به او سخنى گفت كه فاطمه (با شنيدن آن) گريست.

به او گفتم: چرا مى گريى؟ (او پاسخى نداد.) رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم دوباره آهسته كلامى به فاطمه گفت و (اين بار) فاطمه خنديد.

گفتم: تا امروز شادمانى كه اينقدر نزديك به اندوه باشد، نديده بودم.

پرسيدم: رسول خدا چه گفت؟ جواب داد: هرگز راز رسول خدا را فاش نخواهم ساخت. تا آنكه رسول خدا رحلت نمود. (پس از رحلت آن حضرت) دوباره از فاطمه پرسيدم (رسول خدا چه گفت؟) او گفت: رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم به من فرمود: جبرئيل هر سال فقط يكبار قرآن را بر من عرضه مى كرد ولى امسال دوبار قرآن بر من عرضه شد و اين را نشانه ى نزديك شدن اجل خود مى دانم و تو در ميان اهل بيتم اول كسى هستى كه به من ملحق مى شوى». و من (با شنيدن اين سخن) گريستم، آنگاه فرمود:

«آيا خشنود نمى شوى به اينكه بانوى زنان بهشت يا بانوى زنان مؤمنين باشى؟» و من (با شنيدن آن) خنديدم.

احمد بن حنبل نيز در مسند [ مسند احمد بن حنبل، ح 6، ص 282. ] خود اين روايت را ذكر كرده است، با اين تفاوت كه به جاى «بانوى زنان بهشت» آورده: «بانوى زنان اين امت». ابن سعد نيز در طبقات [ طبقات ابن سعد، ج 2، ص 40. ] حديث را با اين تعبير آورده است: «بانوى زنان اين امت يا بانوى زنان دو عالم.» ابن اثير نيز در اسدالغابة [ اسدالغابة، ج 5، ص 522. ] با تعبير: «بانوى زنان دو عالم» و نسائى در خصائص [ خصائص اميرالمؤمنين، ص 34. ] با عبارت «بانوى زنان اين امت يا بانوى زنان مؤمنين» حديث را نقل كرده اند.

2- بخارى از عايشه نقل مى كند كه:

ما همسران پيامبر همگى نزد آن حضرت بوديم. هيچ كدام نرفته بوديم كه فاطمه در حالى كه همچون پيامبر گام برمى داشت، پيش آمد. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم چون فاطمه را ديد فرمود: دخترم خوش آمدى. و او را طرف راست يا چپ خود نشاند و رازى را براى او فاش ساخت (كه با شنيدن آن) فاطمه سخت گريست. رسول خدا چون اندوه فاطمه را ديد راز ديگرى برايش باز گفت (كه با شنيدن آن) فاطمه خنديد.

به او گفتم: (با آنكه) من در ميان همسران رسول خدا (و در كنار او بودم) او رازش را فقط با تو در ميان گذاشت و تو (در مقابل) گريه مى كنى؟! چون رسول خدا برخاست در مورد آن راز، از او سؤال كردم. فاطمه گفت: هرگز راز رسول خدا را فاش نخواهم كرد. چون پيامبر رحلت نمود، (نزد فاطمه رفتم و) او را سوگند دادم كه آن راز را برايم بگويد.

گفت: اكنون (كه پيامبر ديگر ميان ما نيست) خواهم گفت. راز اول اين بود كه فرمود: «جبرئيل هر سال يكبار قرآن را بر من عرضه مى كرد اما امسال دوبار آن را بر من عرضه داشت و اين را آيت نزديك بودن اجل خود مى دانم. پس از خدا پروا كن و صبر پيشه ساز كه من خوب سلفى برايت هستم.» من (با شنيدن اين سخنان) چنانكه شاهد بودى، گريستم. رسول خدا چون پريشانى مرا ديد، راز دوم را برايم باز گفت: اى فاطمه آيا خشنودت نمى كند اينكه تو بانوى زنان مؤمنين يا بانوى زنان اين امت باشى؟ مسلم نيز اين روايت را يكبار با اضافه ى: «تو پيش از ساير افراد خانواده ام به من مى پيوندى» و يكبار بدون اين اضافه [ صحيح بخارى، كتاب فضائل الصحابة، باب: فضائل فاطمه عليهاالسلام. ] نقل كرده است. ابن ماجه [ صحيح ابن ماجه، باب: ما جاء ذى ذكر مرض رسول الله صلى اللَّه عليه و آله و سلم. ] نيز روايت را با همان اضافه نقل كرده است. ابى داود طيالسى [ مسند طيالسى، ج 6، باب: احاديث النساء. ] و ابونعيم [ حليةالاولياء، ج 2، ص 29. ] با سندهاى متعدد، با تعبير «بانوى زنان دو عالم يا بانوى زنان اين امت» اين روايت را نقل مى كنند. طحاوى [ مشكل الاثار، ج 1، ص 48 و 49. ] نيز در مشكل الاثار با دو سند روايت را آورده است. همچنين نسائى [ خصائص اميرالمؤمنين، ص 34. ] با تعبير «بانوى زنان اين امت و بانوى زنان دو عالم» روايت را نقل مى كند.

3- ترمذى [ صحيح الترمذى، ج 2، ص 306. ] از حذيفه نقل مى كند كه:

مادرم از من پرسيد: آخرين ملاقاتت با رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم كى بود؟ گفتم: از فلان روز تاكنون ايشان را نديده ام. مادرم به من پرخاش كرد. گفتم: بگذار تا نزد رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم روم و نماز مغرب را با او بخوانم و از او بخواهم براى من و تو طلب آمرزش كند.

خدمت رسول گرامى آمدم، با او نماز مغرب را خواندم. حضرتش تا شروع نماز عشا، به نماز خواندن مشغول بود. پس (از خواندن نماز عشا) به نوافل پرداخت و من هم همراه او نماز نافله مى خواندم، صدايم را شنيد و فرمود: كيستى؟ آيا حذيفه اى؟ گفتم: آرى.

فرمود: خداوند تو و مادرت را بيامرزد، حاجتت چيست؟ و ادامه داد: اين فرشته ايست كه تاكنون به زمين نيامده بود. از خداوند اجازه خواست تا بر من سلام كند و مژده ام دهد كه: فاطمه بانوى زنان اهل بهشت و حسن و حسين دو سرور و آقاى جوانان اهل بهشت هستند.

حاكم نيز اين روايت را در مستدرك الصحيحين [ مستدرك الصحيحين، ج 3، ص 151. ] به اختصار و با دو سند- كه دومين آنها را صحيح شمرده- آورده است، حاكم فقط قسمت مربوط به فاطمه عليهاالسلام را نقل كرده است، اين روايت را همچنين احمد بن حنبل، [ مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 319. ] ابونعيم [ حليةالاولياء، ج 4، ص 190. ] و ابن اثير [ اسدالغابة، ج 5، ص 574. ] در كتابهاى خود آورده اند و متقى نيز در چهار موضع از كنزالعمال آن را نقل كرده است، در موضع اول [ كنزالعمال، ج 6، ص 217. ] مى گويد: رويانى و ابن حيان به نقل از حذيقه اين روايت را ذكر كرده اند، در موضع دوم [ كنزالعمال، ج 6، ص 218. ] مى نويسد: روايت را ابن عساكر از حذيفه نقل كرده است، و در موضع سوم [ كنزالعمال، ج 7، ص 102. ] آمده است: ابن جرير از حذيفه اين حديث را نقل كرده است، در موضع چهارم [ كنزالعمال، ج 7، ص 111 ] به نقل قسمت مربوط به فاطمه عليهاالسلام اكتفا مى كند و مى نويسد: ابن ابى شبيه آن را نقل كرده است.

4- حاكم در مستدرك الصحيحين [ مستدرك الصحيحين، ج 3، ص 156. سند اين حديث نزدش صحيح است. ] به نقل از عايشه چنين مى نويسد:

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در همان بيمارى كه به وفاتشان انجاميد، فرمود: اى فاطمه! آيا راضيت نمى كند كه بانوى زنان دو عالم باشى و بانوى زنان اين امت و بانوى زنان مؤمنين؟ 5- ابى نعيم در حليةالاولياء به نقل از عمران بن حصين آورده است:

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: مى آيى با هم به عيادت فاطمه برويم؟ او بيمار است. گفتم: آرى. با هم (سوى خانه ى فاطمه) روانه شديم، تا به در خانه رسيديم، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم سلام كرده اذن دخول خواست و فرمود: آيا من و آنكه همراهم است (مى توانيم) داخل شويم؟ فاطمه گفت: آرى، اما چه كسى همراه شماست؟ به خدا سوگند، جز عبائى، چيزى در بر ندارم.

فرمود: با عبا چنين و چنان كن.

- به فاطمه آموخت كه با آن عبا خود را چگونه بپوشاند.

فاطمه گفت: به خدا سوگند، چيزى سر مرا نپوشانده است.

رسول اكرم ملافه اى را كه در بر داشت به او داد و فرمود: با اين پارچه سر خود را بپوشان.

پس فاطمه به آن دو اجازه ى ورود داد. و آن دو وارد شدند.

رسول اكرم فرمود: حالت چگونه است؟ گفت: بيمارم، و نيز طعامى براى خوردن ندارم.

فرمود: دختركم راضيت نمى كند اينكه بانوى زنان دو عالمى؟ گفت: پس مريم دختر عمران چه؟ فرمود: او بانوى زنان روزگار خود و تو بانوى زنان روزگار خود هستى. به خدا سوگند تو را به همسرى كسى درآوردم كه آقا و سيد است در دنيا و آخرت.

طحاوى نيز روايت را در مشكل الاثار [ مشكل الاثار، ج 1، ص 50. ] نقل كرده مى افزايد:

«بغض او جز در دل منافق نمى رود.» محب طبرى [ ذخائرالعقبى، ص 43. ] نيز با همين اضافه روايت را نقل مى كند و مى نويسد حافظ ابوالقاسم دمشقى آن را آورده است.

6- ابى نعيم [ حليةالاولياء، ج 2، ص 42. ] به نقل از جابر بن سمره آورده است:

پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم آمد، (و در جمع ما) نشست و فرمود:

فاطمه بيمار است.

گروهى كه آنجا بودند گفتند: خوبست به عيادتش رويم. رسول اكرم برخاست و حركت كرد تا در (خانه ى فاطمه) رسيد. در خانه بسته بود. رسول اكرم: صدا زد: خود را بپوشان، عده اى به عيادتت آمده اند.

فاطمه گفت: اى رسول خدا جز عبائى در بر ندارم.

پيامبر رداء خود را برداشته از پشت در، سوى فاطمه انداخت. و فرمود: با اين سر خود را بپوشان.

پس از آن با همراهان داخل خانه شد و مدتى نشستند و بعد رفتند. آن عده گفتند: به خدا سوگند (چه بسيار شگفت است) دختر رسول خدا بر اين حال؟!

رسول خدا برگشت و فرمود: همانا او بانوى زنان است در روز قيامت.

7- در خصائص نسائى [ خصائص اميرالمؤمنين، ص 34. ] به نقل از ابى هريره آمده است:

در يك روز بلند و طولانى رسول اكرم تأخير كرد (و در جمع ما دير حضور يافت.) غروب بود كه كسى عرض كرد: اى رسول خدا، امروز كه شما را نديديم بر ما چه سخت گذشت.

فرمود: فرشته اى كه تاكنون زيارتم نكرده بود، از خدا خواست تا ملاقاتم كند. (آمد و) مژده به من داد كه فاطمه، دخترم، بانوى زنان امت من است و حسن و حسين سروران جوانان اهل بهشتند.

موضوعات: ایام فاطمیه  لینک ثابت



 [ 09:14:00 ق.ظ ]





  ۵ جایی در قران که به حضرت زهرا اشاره شده است !   ...

 

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یکی از پنج نور پاکی است که آیات فراوانی درباره آنها نازل شده و یا در تفسیر قرآن، به آنها تأویل می‌شود.

 در این زمینه ما فقط به چند آیه مشهور اشاره می کنم:

۱- سوره کوثر

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلّ‏ِ لِرَبِّکَ وَ انحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر»[کوثر/۱تا ۳]

به نام خداوند بخشنده مهربان * ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان‏] عطا کردیم! * پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن! * (و بدان) دشمن تو قطعاً بریده‏نسل و بى‏عقب است.»

این سوره حضرت فاطمه (س) را کوثر معرفی می کند.

۲- آیه تطهیر اهل بیت علیهم السلام

«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[احزاب/۳۳]

اى اهل بیت، خدا مى ‏خواهد پلیدى را از شما دور کند و شما را پاک دارد»

حضرت علىّ علیه السّلام به جماعتی فرمود: اى مردم، آیا تصدیق مى‏کنید که خداوند پس از نزول آیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» من و فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را جمع نموده و بر ما کسا و شمدى فدکى کشیده و فرمود: «بار خدایا! اینان اهل بیت و گوشت تن منند، آزار و ناراحتى و زحمت اینان موجب زحمت و آزار و اذیّت من است، پس رجس و آلودگى را از وجود اینان زائل نموده و آنان را تطهیر فرماى!»، امّ سلمه با شنیدن این کلمات نزدیک کساء آمده و عرض کرد: من نیز [از اهل کساء مى‏ باشم‏]؟ فرمود: تو بر خیرى، ولى این آیه فقط در شأن من و برادرم علىّ و دخترم فاطمه و دو فرزندم، و نه تن دیگر از فرزندان حسین نازل شده است، و کسى را در آن اشتراکى نیست. جماعت با شنیدن این سخن یکپارچه گفتند: گواهى مى ‏دهیم که امّ سلمه این مطلب را براى ما نقل نموده[۱]

۳-آیه مودت و اهل بیت علیهم السلام

«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»[شوری/۲۳]

بگو: بر این رسالت مزدى از شما، جز دوست داشتن خویشاوندان، نمى ‏خواهم.»

ابن عباس می گوید: « وقتی این آیه نازل شد، به رسول خدا عرض کردم این کسانی که مودت و محبت آنها واجب شده کیستند؟ » رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: « علی و فاطمه و حسن و حسین » (تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص: ۵۷۲)

۴- سوره انسان

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ‏ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنمَّا نُطْعِمُکمُ‏ْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمُ‏ْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا»[انسان/۹-۸]

و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏ دهند! * (و مى ‏گویند ما شما را بخاطر خدا اطعام مى ‏کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى ‏خواهیم!»

در این سوره داستان انفاق خانواده حضرت علی (ع) بیان شده و قرآن از این عمل تجلیل کرده است….در این سوره مبارکه، خداوند برای اهل بیت، نعمت‌ها و رحمت‌ها و بهشت‌هایی را وعده می‌دهد که نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. از لطایف این سوره این است که انواع نعمت‌های بهشتی در آن بیان شده ولی برای رعایت حرمت فاطمه علیهاسلام از نعمت حورالعین سخنی به میان نیامده است.

۵- آیه مباهله

«فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ»[آل عمران/۶۱]

از آن پس که به آگاهى رسیده‏اى، هر کس که درباره او با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.»

شکی نیست که مصداق مباهله کنندگان مسلمان، پنج تن بودند. و اسقف نجران با دیدن پنج تن (علیهم السلام) گفت:«ای گروه نصاری، من افرادی را می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جا بکند، خدا آن را می‌کند. با اینها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و تا روز قیامت یک نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند.»[۲]

[۱]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏۱، ص: ۱۴۸٫
[۲]. الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج‏۱، ص: ۴۲٫



موضوعات: ایام فاطمیه  لینک ثابت



[چهارشنبه 1392-01-21] [ 01:11:00 ب.ظ ]





  جایگاه حضرت فاطمه(س) در آیات   ...

بر اساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت، تقریباً صد و سی و پنج آیه در چهل و نه سوره به نوعی درباره حضرت فاطمه(س) است. البته این تعداد غیر از آیاتی است که در منابع شیعه ذکر شده است. دو سوره، یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شأن فاطمه(س) نازل شده است.

همه آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد:

1. اسباب نزول: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آن بوده است.

2. شأن نزول: یعنی آیاتی که در شأن آن حضرت نازل شده است.

3. جری و تطبیق: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان مصداقی از آن اراده شده است.

4. بطن: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان باطن آن مورد نظر است.

سوره ها و آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آنهاست

از مجموع چهار آیه ای که در این باره در روایات اهل سنت آمده است، یعنی آیات تطهیر، اعطا، ایثار و تجاره، بحث را پیرامون سه آیه اول متمرکز می کنیم. البته باید یادآوری کنم که سوره دهر هم سبب نزولش فاطمه(س) است، چون این بحث قبلاً چاپ شده، لذا از نقل آن خودداری می کنم.

1. آیه تطهیر

انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً؛[18]

جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهلبیت(ع) دور کند و شما را به راستی پاک سازد.

بر اساس روایات بسیار از فریقین، که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است. بررسی روایات فریقین نشان می دهد که فاطمه(س) سبب نزول این آیه است. این آیه بر طهارت و عصمت اصحاب کساء دلالت تام دارد.

ابوسعید خدری از ام سلمه چنین روایت کرده است:

آیه تطهیر در خانه من نازل شد. من بر در خانه نشسته بودم. گفتم: ای رسول خدا، من از اهلبیت(ع) نیستم؟ فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی ، تو از همسران پیامبر هستی. گفت: و در منزل، رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین بودند. [19]

سبب نزول

عبدالله بن جعفر می گوید: رسول خدا به رحمت الهی که از آسمان می آمد نظر کرد و سپس دستور داد اهلبیت(ع)، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین را جمع کردند. سپس کسای خویش را بر آنان افکند و دعا کرد و سپس آیه تطهیر نازل شد. حاکم نیشابوری سپس می گوید: «هذا حدیث صحیح الاسناد؛[20] این حدیث صحیح السند است.»

روایات دیگری نیز از صحابه، همچون عمر بن ابی سلمه[21]، ابو سعید خدری،[22] و دیگران نقل شده که آیه تطهیر در خانه ام سلمه در شأن پنج تن آل عباG نازل شده است.

رفتار پیامبر پس از نزول آیه

ابن عباس نقل می کند:

شهدنا رسول الله تسعه اشهر یاتی کل یوم باب علی بن ابی طالب عند وقت کل صلاة فیقول: السلام علیکم و رحمة الله». انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» الصلاة یرحمکم الله. کل یوم خمس مرات؛[23]

ما دیدیم که رسول خدا نه ماه تمام، هر روز وقت هر نمازی در خانه علی بن ابی طالب می آمد و می فرمود: درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهلبیت(ع) باد. نماز! خداوند شما را مشمول رحمت خویش قرار دهد . این عمل را پیامبر هر روز پنج بار تکرار می کرد.

موضوعات: ایام فاطمیه  لینک ثابت



 [ 01:08:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما