مدرسه علمیه الزهرا(س)قروه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آبان 1391
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو





حدیث روز







محتواها





فال حافظ





پاسخگویی آنلاین به شبهات





حدیث





قرآن آنلاین





اوقات شرعی





لحظه شمار غیبت













لااله الا الله ملک الحق المبین

ذکر کاشف الکرب

  شور حسيني   ...

اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین


مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین


هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو


از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

موضوعات: محرم  لینک ثابت



[سه شنبه 1391-08-30] [ 12:43:00 ب.ظ ]





  شور عشق   ...

 

دلخوشم من چون گداي اين درم               هم گداي فاطمه هم حيدرم
سوي اين در هست دائم دست من           نيست حاجت بر سراي ديگرم
آبرويم از در اين خانه است                       زين سبب از خلق عالم برترم
تا که آيد نام زيباي حسين (ع)                  اشک آيد از دو چشمان ترم
روضه‌هايش چون به گوشم مي‌رسد          مي‌زند بر سينه و دل آزرم
کاش مي‌شد کربلا باشم شبي                تا به برگيرم مزار دلبرم
ياد دارم کودکي بودم ولي                        شور عشقي بود دائم در سرم
تا که آيام محرم مي‌رسيد                        مي‌نمودم رخت ماتم در برم
ياد دارم مانده در گوشم هنوز                    گريه‌هاي بي صداي مادرم
اينچنين مي‌گفت با صد شور و شين          من فداي کام عطشان حسين (ع)

نام شاعر:حامد كاظمي

موضوعات: محرم  لینک ثابت



[دوشنبه 1391-08-29] [ 01:33:00 ب.ظ ]





  به جوانان بگویید!!!   ...

 

چه بی معرفت بود دریا! مردمانی را دیدم که در او غرق شدند و برایش جان دادند، اما او بی رحمانه جنازه شان را پس زد!


موضوعات: تاشهدا  لینک ثابت



[یکشنبه 1391-08-28] [ 09:12:00 ق.ظ ]





  بیآیید واقعا “راستش را بگوییم”   ...


اخیرا سریالی از صدا و سیما پخش می شود به نام راستش را بگو…

برخی از شخصیت های زن این فیلم آرایش بسیار زننده و البته رفتار هایی بسیار زننده تردارند . مشکل اصلی اینجاست که در این فیلم شخصیت خاطره آرامی (نیوشا ضیغمی)که نقش یک 

 دختر نسبتا عقده ایی نسبت به همکلاسان اش را بازی میکند، یک دختر چادری و متاسفانه با آرایش است. علاوه بر آن ، شخصیت دیگری نیر در این فیلم وجود دارد، به نام سارا مستور (لعیا 

 زنگنه) که در نقش یکی از اساتید دانشگاه است. ایشان نیز، چهره ای مذهبی و باز هم با آرایش و بدتر از آن، بدون داشتن حیا در برخورد با پسران است.

آنچه که در این فیلم مشهود است، تلاش برای ارائه یک الگو برای زنان و دختران مذهبی است که در عین چادری بودن، همزمان میتوانند با صورت آرایش کرده در اجتماع ظاهر شوند و همچنین 

 بدون رعایت حیا، با پسران و نامحرمان خود ارتباط داشته باشند. علاوه بر اینها در این فیلم به طور مستقیم با ارائه و القای الگو های نامناسب رفتاری برای ارتباط بین نامحرم ها در بین جوانان 

 مذهبی، در حال تلاش برای  از بین بردن حیا در روابط دختران و پسران معتقد و مقید به احکام دینی جامعه مان است.

تحلیل های بیشتر در مورد این فیلم را اینجا ببینید: (یک نقد اُملانه بر عملکرد صدا و سیما) (این قافله تا به حشر ، لنگ است) (چادر بعلاوه هفت قلم آرایش منهای حیا)

{از سایت مشاهده کنید}

اما اصل ماجرا:

با توجه به این مساله برای اینکه به صورت گروهی به مقابله با اشاعه این سریال ها بپردازیم، رزمی به صورت تلفنی برای مقابله با این منکر با دعوت از همه بازدید کنندگان سایت طراحی 

 داشته باشیم. نحوه انجام این رزم تلفنی به این صورت است:

۱- گام اول:  برای نهی از منکر با ۱۶۲ (روابط عمومی صدا و سیما) تماس میگیریم و از این فیلم انتقاد میکنیم. (آنچه که باید مورد توجه  قرار بگیرد آن است که حتما دلیل مخالفتمان را با این 

 فیلم ذکر کنیم. مثلا: این فیلم اصلا مناسب پخش در صدا و سیما نیست. چون دارد الگوی غلطی را برای زنان طراحی میکند. توی این فیلم شما یه زن چادری رو با آرایش غلیظ نشان میدهد و 

 این یعنی تخریب چهره افراد مذهبی . ضمنا این کار شما در خلاف منویات حضرت آقا است چون ایشان سبک زندگی اسلامی رو مطرح کردند و شما دارید این الگو رو منحرف میکنید به یک 

 سبک زندگی فمنیستی برای زنان ما و ….

نظر شما در باره اين مطلب چيست؟ ….

موضوعات: حرف حق  لینک ثابت



 [ 08:32:00 ق.ظ ]





  اسرار آفرينش قلب   ...

قلب چیست؟
قلب انسان تلمبه است با بیست وچهار دهلیز وچهار دریچه ویکهزار وهشتصد کیلومتر لوله کشی رگ که روزانه دوازده هزار وپانصد لیتر خون به آن وارد و از آن خارج میشود،از طرف چپ اتصالا خون جریان پیدا کرده بتمام رگها میرسد و قوۀ آن به مغز نور می افکند.با تجربه ثابت شده است که وزن عضلات مرد برابر چهل درصد وزن بدن او است در صورتیکه وزن عضلات زن نسبت به جسم او بیش از بیست وچهاردر صد نمی باشد همانطوریکه عضلات زن از مرد در حدود بیست وپنج درصد کمتر است عضلات مرد با ورزش ممکن است به نسبت شش در صد اضافه شود در حالیکه این تفاوت در وزن زنها از چهار در صد تجاوز نمی کند از لحاظ ترکیب داخلی نیز بین جنس زن ومرد اختلاف زیادی دیده می شود مثلا مقدار آهنی که در کبد وخون بدن مرد موجود است خیلی بیش از آن است که در زنها دیده میشوددر عوض مقدار مس وفسفر در جسم زنها بیش از مردان است یکی از مزایای ساختمان جنس زن آن است که در برابر گرسنگی قوه مقاومت او بیش از مرد است.
قلب زن در هر دقیقه بیست وپنج لیتر خون جذب یا دفع میکند در حالیکه این مقدار ممکن است در مردان در هر دقیقه به سی وهفت لیتر برسد.
چربی بدن:
مقداری از وزن بدن هر شخصی را چربی تشکیل میدهد این چربی که همراه عضلات بوده وتقریباً در همه جای بدن وجود دارد در جوانها وپیرها فرق میکند چهارده در صد از وزن جوانها را چربی تشکیل میدهد وبقیه رگ وپی وعضله میباشد ولی در پیرها و اشخاص مسن این مقدار به بیست وپنج در صد میرسد همچنین باید دانست که چربی بدن زنها ودخترها از مردان بیشتر است وبهمین جهت نیز مقاومت آنها در مقابل سرما بیشتر بوده اما گرمای شدید آنها را زود تر از مردان متأثر می سازد زیاد بودن چربی در بدن زنها بیک امر فیزیولوژی بستگی دارد زیاد شدن چربی در بدن اختلالاتی در دستگاه مختلف بدن بوجود آورده و کار آنها را مختل مینماید و ورزش وحرکت زیاد بهترین وسیله برای کم کردن چربی بدن میباشد.

موضوعات: اطلاعات پزشکی  لینک ثابت



[سه شنبه 1391-08-23] [ 12:53:00 ب.ظ ]





  حجر الاسود نوعی فرشته   ...

حجرالاسود سنگ سیاهی کنار کعبه است. سنگی به قطر حدود پنجاه سانتیمتر، به شکل بیضی و در قابی از نقره. حجرالاسود سنگی است که در رکن جنوب شرقى دیوار کعبه در ارتفاع 5/1 مترى نصب شده است، و حجاج هنگام حج، آن را لمس کرده و می بوسند. بوسیدن و لمس آن مستحب است و واجب مى باشد طواف از محاذى (مقابل) آن آغاز گردد و به همان جا ختم شود. این سنگ تاریخ عجیبی دارد. این سنگ مقدس، پیش از اسلام و پس از آن، همواره مورد اعتنا و توجه کامل بوده و در حقیقت در شمار عناصر اصلى کعبه بوده است. به لحاظ همین تقدس، رسول خدا(ص) آن را نگاه داشت و دیگر سنگ هایى را که به شکل بت ساخته شده بود، به دور ریخت. از امام صادق (ع)روایت شده است که ما بین رکن یمانى و رکن حجرالاسود, هفتاد پیامبر که همه از گرسنگى وسختى مرده اند, مدفونند.

حجرالاسود از کجا آمده؟
درباره این که حجرالاسود از کجا آمده است، روایات فراوانی وجود دارد مبنی بر این که حجرالاسود هنگام هبوط حضرت آدم بر زمین، از بهشت آمده است، و آن گاه که حضرت آدم از بهشت رانده شد و در زمین حیران و سرگردان بود و هیچ انیس و مونسی نداشت، ناگهان چشمش به این سنگ که بسیار درخشنده و سفید بوده است خورد، و احساس کرد این سنگ برای او بسیار مأنوس است. سبب آن در روایات بسیاری، چنین بیان شده است. هنگامی که حضرت آدم(ع) در بهشت زندگی می نمود، این سنگ بسیار زیبا در کنار جایگاه آن حضرت قرار داشته و حضرت آدم هنگام رفت و آمد او را با پا به این سو و آن سو میزده است. لذا در هنگام مشاهده آن در زمین، حضرت آدم با این سنگ، احساس انس و الفت کرد و آن را در آغوش گرفت و بوسید و آن را همراه خود از سرزمین هند، که محل هبوط آدم از بهشت بوده است، به سوی سرزمین مکه حمل نمود، و در طول مسیر، هر جا که از فرط خستگی آن را بر زمین مینهاد، جبرئیل آن را برای حضرت آدم حمل مینمود، و از آن جا که حضرت آدم، مکانی برای استقرار نداشته، خداوند متعال خیمه ای از خیمه های بهشتی را در سرزمین مکه و محل کنونی کعبه، قرار داده و حضرت آدم(ع) حجرالاسود را در گوشه خیمه قرار داد. بعد از حضرت آدم، آن خیمه به آسمان برده شد و در مکان خیمه فرزندان آدم(ع) خانه ای از سنگ و گل ساختند و حجرالاسود را در همان مکان که حضرت آدم قرار داد گذاشتند. از امام باقر(ع)نقل شده که سه سنگ از بهشت آمده است: حجرالاسود, سنگ مقام ابراهیم و سنگ بنى اسرائیل که چشمه هاى آب از آن مى جوشید. حجرالأسود در جریان تخریب کعبه، که پنج سال پیش از بعثت صورت گرفت، در فاصله اى دور از مسجد واقع شد. در زمان نصب آن به جاى خود، قریش به نزاع پرداختند، اما با درایت رسول خدا(ص)، همه قریش در فضیلت آن سهیم شدند و عاقبت به دست خود آن حضرت نصب گردید. به مرور زمان و در اثر تحولات و تغییرات، از حجم نخستین این سنگ کاسته شد و حتى به چند پاره تقسیم گردید که آخرین بار قسمت هاى مختلف آن را به یکدیگر متصل کردند و آن را در محفظه اى نقره اى قرار دادند. در حال حاضر تنها به آن اندازه که براى بوسیدن و استلام لازم است، جاى گذاشته اند. در بسیارى از روایات آمده است که حجرالأسود از سنگ هاى بهشتى است و همراه آدم(علیه السلام) به زمین فرود آمد( کافى، ج 4، ص 184). حجرالاسود از بهشت همراه آدم (ع) به زمین آمد و در طوفان نوح (ع) زیر خاک رفت و ابراهیم (ع) آن را درآورد و در کعبه جاسازی کرد.

حجر الاسود نوعی فرشته
بنابر برخی روایات حجرالاسود در اصل فرشته ای از مقرب ترین ملائکه نزد خدا محسوب بود. وقتی خداوند از ملائکه پیمان گرفت این فرشته نخستین فرشته ای بود که اقرار به بندگی خدا نمود. بدین جهت خدا او را امین قرار داد و او را با آدم در بهشت قرین کرد. این ملک در بهشت، در کنار آدم بود و ذکر خدا را به صورت آدم و عهدی را که خدای متعال از حضرت گرفته بود به وی یادآوری میکرد ولی وقتی که حضرت آدم از بهشت رانده شد و مدتی سرگردانی کشید، خدای متعال این ملک را به صورت سنگی سفید در زمین قرار داد و آن گاه که حضرت آدم او را دید، احساس انس و آرامش نمود؛ هر چند او را نشناخت تا این که خدای متعال او را به صورت نخست خود یعنی همان ملک درآورد و از آدم پرسید که کجاست عهد و میثاقی که خدای متعال از تو گرفت؟ در این هنگام آدم ناراحت شد و گریه و کرد و او را در آغوش گرفت. سپس فرشته دوباره به صورت سنگ درآمد و آدم او را با خود حمل نمود و در کنار خیمه ای که خدای متعال برای او از بهشت آورده بود، یا خانه ای که حضرت آدم با کمک فرشتگان ساخت، قرار داد. امام صادق علیه السلام فرمودند: این سنگ( حجر الاسود) یکی از بزرگ ترین ملک های مقرب خداست که اولین کسی بود که به عهود عالم زر بلی گفت و مقربترین شدو خداوند عهود انسانها را به او سپرده که در قیامت دوباره به شکل فرشته در می آید ،برای همین آنرا می بوسند و دست می کشند، برای تجدید عهد.

چگونگی قرار گرفتن حجرالاسود در رکن
درباره چگونگی قرار گرفتن حجرالاسود در رکن باید گفت مکانی که هم اکنون حجرالاسود در آن مکان نصب شده است، مکانی است که خدای متعال در آن جا از آدم عهد و پیمان بندگی گرفت و این ملک در همین مکانی که الان جایگاه حجرالاسود است، قرار داشته و شاهد میثاق گرفتن بوده است و نخستین کسی بوده که لبیک گفته است. بدین جهت پس از تبدیل شدن به سنگ نیز در همان محل خود قرار داده شده است؛ یعنی بین درب و مقام جبرئیل. فرشته مذکور در این مکان، بر حضرت حجت(عج) فرود میآید و با آن حضرت بیعت میکند. محل ظهور امام عصر(ع) در همین مکان است. در هنگام ظهور، آن حضرت بر رکن تکیه میدهد و از حجرالاسود به مثابه شاهدی در مقابل وفای به عهد بنی آدم و محل عهد گرفتن از آدم در برابر بندگی خدای متعال استفاده و احتجاج میکند که چقدر به میثاق الهی که از شما گرفته شده است، وفادار بودید؟!روایات متعددی وجود دارد مبنی بر این که حجرالاسود در آغاز سنگی بسیار زیبا و سفید بوده است که بر اثر گناه بندگان و تماس دست گناهکاران با آن و اعمال کفار که با قربانی کردن گوسفند برای خدایان خود انجام میداده اند، تیره شده است. این سنگ سیاه، تاریخ خاموشی از نسلهای فراوان مؤمنانی است که در قرون و اعصار مختلف به این مکان آمده اند، و نیز زنده کننده خاطره استلام اولیای بزرگ الهی و نیایش آنها است که وقتی به این مکان مقدس می آمدند به پیشگاه الهی چنین عرضه میداشتند: خدایا، ما به عهد و پیمانی که با تو بسته ایم و میثاقی که از ما گرفتی وفا کرده ایم و پروردگاری غیر از تو نداریم.

موضوعات: اطلاعات علمی, دینی مذهبی  لینک ثابت



 [ 09:37:00 ق.ظ ]





  عاشقانه‌های یک خلبان با همسرش...   ...

 

 عباس دوران به سال 1329 در شیراز متولد شد. با آغاز جنگ تحمیلی خدمت خود را در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری نفتی شهید نوژه ادامه داد و در طول سال‌های دفاع مقدس بیش از یک صد سورتی پرواز جنگ انجام داد.
دوران در تاریخ 7/9/1359 اسکله «الامیه» و «البکر» را غرق کرد و در عملیات فتح المبین نیز حماسه آفرید. در تاریخ 20/4/1361 برای انجام مأموریت حاضر شد و هدف مورد نظر او نا امن کردن بغداد از انجام کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد بغداد بود.
اما هنگام عملیات اصابت موشک عراقی باعث شد، هواپیما آتش بگیرد، دوران به طرف پالایشگاه الدوره پرواز کرد و تمام بمب‌ها را بر روی پالایشگاه فرو ریخت، قسمت عقب هواپیما در آتش می‌سوخت.
کاظمیان، همراهش با چتر نجات به بیرون پرید اما دوران به سمت هتل سران ممالک غیر متعهد پرواز کرد. او در آخرین لحظات با یک عملیات استشهادی هواپیما را به ساختمان هتل کوبید.
سردار دلاور ایران اسلامی در روز سی‌ام تیر سال 1361 به شهادت رسید.
سرانجام بعد از بیست سال تنها قطعه‌ای از استخوان پا به همراه تکه‌ای از پوتین عباس دوران به میهن بازگشت و روز دهم مردادماه سال 1381 خانواده آن را در شیراز به خاک سپردند.
روحش شاد و یادش گرامی
آنچه در ادامه مطلب خواهید خواند اولین نامه‌ای است که شهید عباس دوران برای همسرش در روزهای جنگ تحمیلی نوشته است.
خاتون من، مهناز خانم گلم سلام.
بگو که خوب هستی و از دوری من زیاد بهانه نمی‌گیری برای من نبودن تو سخت است ولی چه می شه کرد جنگ جنگ است و زن و بچه هم نمی‌شناسد.
نوشته بودی دلت می‌خواهد برگردی بوشهر. مهناز به جان تو کسی اینجا نیست همه زن و بچه‌هایشان را فرستادند تهران و شیراز و اصفهان و …
سرانجام بعد از بیست سال تنها قطعه‌ای از استخوان پا به همراه تکه‌ای از پوتین عباس دوران به میهن بازگشت و روز دهم مردادماه سال 1381 خانواده آن را در شیراز به خاک سپردند
علی هم (سرلشگر خلبان شهید علیرضا یاسینی) امروز و فرداست که پروانه خانم و بچه‌ها را بیاورد شیراز دیشب یک سر رفتم آن جا. علیرضا برای مأموریت رفته بود همدان از آنجا تلفن زد من تازه از مأموریت برگشته بودم می‌خواستم برای خودم چای بریزم که گفتند تلفن. علی گفت : مهرزاد مریضه پروانه دست تنهاست. قول گرفت که سر بزنم گفت : نری خونه مثل نعش بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت، می‌دانی این زن و شوهر چه لیلی و مجنونی هستند.
پروانه طفلک از قبل هم لاغر تر شده مهرزاد کوچولو هم سرخک گرفته و پشت سرش هم اوریون. پروانه خانم معلوم بود یک دل سیر گریه کرده. به علی زنگ زدم و گفتم علی فکر کنم پروانه خانم مریضی مهرزاد را بهانه کرده و حسابی برات گریه کرده است. علی خندید و گفت : حسود چشم نداری توی این دنیا یکی لیلی من باشه؟
دلم اینجا گرفته عینکم رو زدم و همان طور با لباس پرواز و پوتین‌هایی که چند روز واکس نخورده نشستم تا آفتاب کم کم طلوع کنه یاد آن روزی افتادم که آورده بودمت اینجا، تو رستوران متل ریسکس نمی دونم شاید سالگرد ازدواج یکی از بچه‌ها بود.
اگر پروانه خانم و بچه‌ها توی این یکی دو روز راهی شیراز شدند برایت پول می‌فرستم.
خیلی فرصت کم می‌کنم به خونه سر بزنم، علی هم همین‌طور حتی فرصت دوش گرفتن رو هم ندارم. دوش که پیشکش پوتین‌هایم را هم دو سه روز یک‌بار هم وقت نمی‌کنم از پایم خارج کنم. علی که اون همه خوش تیپ بود رفته موهایش رو از ته تراشیده من هم شده‌ام شبیه آن درویشی که هر وقت می‌رفتیم چهارراه زند آنجا نشسته بود.
بچه‌های گردان یک شب وقتی من و علی داشت کم کم خوابمون می‌برد دست و پایمان را گرفتند و انداختند توی حمام آب را هم رویمان باز کردند. اولش کلی بد و بی راه حواله‌شان کردیم اما بعد فکر کردیم خدا پدر و مادرشان را بیامرزد چون پوتین‌هایمان را که در آوردیم دیدیم لای انگشت‌هایمان کپک زده است.
بچه‌های گردان یک شب وقتی من و علی داشت کم کم خوابمون می‌برد دست و پایمان را گرفتند و انداختند توی حمام آب را هم رویمان باز کردند. اولش کلی بد و بی راه حواله‌شان کردیم اما بعد فکر کردیم خدا پدر و مادرشان را بیامرزد چون پوتین‌هایمان را که در آوردیم دیدیم لای انگشت‌هایمان کپک زده است
مهناز مواظب خودت باش این حرف‌ها را نزدم که ناراحت بشی بالاخره جنگ است و وضعیت مملکت غیر عادی. نمی‌شود توقع داشت چون یک سال است ازدواج کردیم و یا چون ما همدیگر را خیلی دوست داریم جنگ و مردم و کشور را رها کرد و آمد نشست توی خانه. از جیب این مردم برای درس خواندن امثال من خرج شده است پیش از جنگ زندگی راحتی داشتیم و به قدر خودمان خوشی کردیم و خوش بخت بودیم به قول بعضی از بچه‌های گردان خوب خوردیم و خوابیدیم آلان زمان جبران است اگر ما جلوی این پست فطرت‌ها نایستیم چه بر سر زن و بچه و خاکمان می‌آید. بگذریم.
از بابت شیراز خیالت راحت آن جا امن است کوه‌های بلند اطرافش را احاطه کرده و اجازه نمی‌دهد هواپیماهای دشمن خدای ناکرده آنجا را بزنند. درباره خودم هم شاید باورت نشه اما تا به حال هر مأموریتی انجام دادم سر زن و بچه‌های مردم بمب نریختم اگر کسی را هم دیدم دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم.
لابد خیلی تعجب کردی که توی همین مدت کوتاه چطور شوهر ساکت و کم حرفت به یک آدم پر حرف تبدیل شده خودم هم نمی‌دانم به همه سلام برسان به خانه ما زیاد سر بزن مادرم تو را که می‌بیند انگار من را دیده.
سعی می‌کنم برای شیراز مأموریتی دست و پا کنم و بیایم تو راهم ببینم همه چیز زود درست می‌شود دوستت دارم خیلی زیاد.
مواظب خودت باش
همسرت عباس - مهر ماه 1359


 

موضوعات: درددل..., خانواده  لینک ثابت



[یکشنبه 1391-08-21] [ 09:29:00 ق.ظ ]





  دلنوشته انتظار   ...

سلامی چو بوی خوش آشنایی

با خود زمزمه داشتم که :
چقدر هر روز و هر لحظه با پای دل رفتم در مهد آمادگی تا در کلاس معرفت ثبت نام کنم؟ ولی هر بار از همان جلو در ردم کردند و گفتند برو با بزرگترخود ت بیا !منم برگشتم و آمدم در خلوت دل گریه کردم ، زاری کردم ، تا صبح نالیدم و به خود پیچیدم ولی جوابی نشنیدم ! آخ که فکر بی کسی چقدر سخت و شکننده است. آقا جان ، مولای من تا کی بی بزرگتر به مکتب رفتن و بی جواب برگشتن؟ تاکی رنگ زرد بی کسی را تحمل کردن ؟ تا کی گشنه و تشنه قدم در برهوت بی کسی زدن؟تا کی غم غربت تنهایی را چشیدن ؟عمریست که جمعه هار ا به شنبه ها به امید جمعه ی بعدی وصل کردم و به انتظار نشستم ! نا شکر نیستم ، منت انتظارت را میکشم ولی با تیغ طعنه حریفان زنگی مست چه کنم؟آقا جان من آسمان و زمین و خودت را شاهد میگیرم که هر روز صبح از خواب که بر میخیزم کتاب و سجاده و دلم را میگیرم و به دم در مهد تو میآیم به امید آنکه مرا یه داخل راه بدهند و ثبت نام کنند! مولا جان میشود روزی کارت ثبت نام من را با عکسم و با مشخصات کاملم به دستم بدهند ؟ و نگهبان جلو ورود مرا به حرم امن الی راه بدهد؟ آخ که چه کیفی خواهم کرد آنروز که آن کارت را رو سینه ام نصب کنم و از سر شوق سر سنجاق کارت را تو دلم جا خواهم داد . آقاجان هر روز صبح تا شام منتظرم که اشاره ای بفرمایی ، قول میدم که مثل بچه آدم بیام ، مرتب و منظم، یه لحظه حواسم پرت نشه …منتظرم…

مولای من یه بغل دفتر مشق دارم که حرف هایم را در آن ها نوشته ام و چقدر دلم میخواهد که آنها را غلط گیری کنی و خط بزنی ، کسی تا بحال حتی یک صفحه اش را ندیده آخه چشم هر نا محرم قابل اعتماد نیست ، چه صبح های جمعه که گریه کردم و مشق کردم و خواندم و حفظ کردم به امید آنکه بعد از ظهرش تو جلسه از من بپرسی و مشق هام را ببینی و من هم نشان همه بدهم و افتخار کنم ، آخ که چه شیرین است یاد با شما بودن حتی یک لحظه ، چقدر آرزو دارم که یکروز در جلو صف منتظرانت بایستم و بینم که نفر اولم ، حسود نیستم که دیگران نفر اول باشند ولی این آرزو ی من است چکار کنم هرکس دلش یه جاست من هم دلم را تو صف کلاس اولی های مهد شما جا گذاشتم تا شاید قبولش کنی . مولای من اگه یه روز دلمو تو صف زیر پا له کنند له شده اش را در خانه ات میارم تا تیمارش کنی، دست مبارکتو روش بکشی و آرزوشو بر آورده کنی ، اگه بدانم اینجور میشه عمدا اونو زیر پا میذارم و میارمش تا آرام و قرار بگیره و بدانه که منم بفکرش هستم .
آقا جان یه دنیا حرف دارم و میدانم دیگران منتظرند ،

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



[شنبه 1391-08-20] [ 11:45:00 ق.ظ ]





  آيا مي دانيد مورچه ها ....   ...

 

مورچه‌ها در تصمیم‌گیری‌های بزرگ به شعور جمعی متوسل می‌شوند

  مطالعات دانشمندان دانشگاه آریزونا نشان می‌دهد مورچه‌ها هنگام مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات و اتخاذ تصمیمات فراوان، به شعور جمعی متوسل می‌شوند.

 به گزارش ایسنا، بر خلاف داشتن مغزهای کوچک‌تر از سر سوزن، گونه‌ مورچه‌ها از سیستم پیشرفته ارسال پیشاهنگ برای جست‌وجوی سکونت‌گاه‌های جدید بهره می‌برند. پیشاهنگ‌ها از بازرسی مکان مزبور به کلونی گزارش می‌دهند و سپس تمامی گروه برای اتخاذ تصمیم رای می‌دهد.

 به گفته استفان سی پرات و ناکائو ساساکی از دانشگاه آریزونا، مورچه‌ها نیز همانند زنبور عسل دارای مغزهای کوچکی هستند اما عصب‌های این عضو در مجموع، قدرت پردازش بالا را برای حشره فراهم می‌کنند.

 مورچه‌های حاضر در پژوهش جدید از گونه Temnothorax rugatulus بودند و طول آن‌ها به اندازه یک دهم اینچ بود. این حشرات در بین صخره‌های واقع در جنگل‌های غرب آمریکا و بخش‌هایی از اروپا زیست می‌کنند.

 

آن‌ها در مناطقی زندگی می‌کنند که در آن پتانسیل تعداد لانه‌ها بسیار بالاست. هر مورچه قادر به اتخاذ تصمیم‌ به تنهایی نیست؛ زیرا هر یک از آن‌ها به تنهایی مسؤول یک لانه به شمار نمی‌آید، بنابراین وظایف بین اعضای کلونی تقسیم می‌شود.

 بر اساس پژوهش‌های آزمایشگاهی تیم علمی، این مورچه‌ها در ابتدا یک پیشاهنگ‌ را برای بررسی مکان‌های مورد نظر جهت ساخت لانه می‌فرستند. این پیشاهنگ‌ اندازه ورودی لانه و میزان بزرگی روزنه‌ها را بررسی می‌کند.

در صورتی که این مکان مورد تایید وی باشد به کلونی بازمی‌گردد و پیغام به دنبال من بیایید” را به آن‌ها ابلاغ می‌کند. سپس پیشاهنگی دیگر به مفهومی موسوم به «دویدن متناوب» ملحق می‌شود و به همراه مورچه اول به مشاهده مکان مزبور می‌رود.

 در صورتی که این مکان مقبول مورچه دوم نیز واقع شود، این حشره به کلونی بازگشته و فرایند پیشاهنگ قبلی را تکرار می‌کند و مورچه‌ دیگری را با خود همراه می‌کند. در نهایت در صورتی که تعداد کافی مورچه مکان تعیین شده را بپذیرند، گروه به توافق رسیده و سکونت‌گاه جدید را انتخاب می‌کنند.

 پیشاهنگ‌ها در این فرایند ملکه را نیز با خود به دیدار از این مکان مطلوب می‌برند.

 به ادعای دانشمندان دانشگاه شفیلد، زنبورها نیز دارای سیستم مشابهی هستند.

 نتایج این مطالعات جدید در Current Biology انتشار یافته است

 محیط زیست > حشرات- همشهری‌آنلاین

 

 

 

موضوعات: اطلاعات علمی  لینک ثابت



 [ 09:55:00 ق.ظ ]





  روز خانواده و تکریم بازنشستگان   ...
چرا امروز روز خانواده است؟

خانواده، همین سرپناهی است که سرشار از عطر لبخندهای من و توست. خانواده، همین شانه‌های مهربانی است که تکیه‌گاه دلتنگی‌های ناگهانی من و توست. خانواده، آغوش گرمی است که تمام عمر، پناه لحظه‌های تنهایی است.
خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در جامعه می‌تواند بنای توسعه منابع انسانی را پایه‌ریزی کند و تکریم این نهاد موجب استحکام این واحد اجتماعی شده است و این در حالی است که حضور بازنشستگان به عنوان افرادی، با تجربه که سالها عمر خود را در مسیر خدمت به مردم و سازندگی کشور صرف کرده‌اند نباید فراموش شوند و باید از تجربیات گرانبهای آنان برای ساختن آینده‌ای بهتر بهره برد و جوانان را باید با سوق دادن به سوی این عزیزان به آینده کاری خود امیدوار ساخت.
25 ذی‌الحجه (15 دی ماه) مصادف است با روز «تکریم خانواده و تکریم بازنشستگان»، علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایه‌های آن است عنوان شده است.
گفتنی است این سوره در روز 25 ذی‌الحجه در شأن اهل‌بیت پیامبر(ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطا خود، از طرف خداوند اطعام شدند اما این در حالی است که در شورای فرهنگی عمومی اتفاق نظر بر این بود که روز بازنشستگان با یک روز در تقویم رسمی کشور تلفیق شود که بهترین روز برای این منظور روز 25 ذی‌الحجه یعنی روز «خانواده» بود چرا که در دین مبین اسلام خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه محسوب می‌گردد و پایبندی به خانواده و جلوگیری از بی‌بند و باری و همچنین ارتقای جایگاه و تحکیم بنیان خانواده، از جمله مسائلی است که به آن سفارش فراوان شده است.
بی‌شک با انجام فرامین دینی اسلام در مورد خانواده و در نظر گرفتن آنها می‌توان تا حد زیادی زمینه سلامت خانوادگی و سعادت و جاودانگی را برای خویش فراهم سازیم.
از طرفی خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، آسیب‌پذیرترین گروه در برابر آسیب‌های اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیب‌ها ابتدا در خانواده بروز پیدا می‌کند و در صورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ می‌کند و در این شرایط دشوار، دیگر نمی‌توان به راحتی مشکلات و آسیب‌ها را کنترل کرد.

موضوعات: خانواده  لینک ثابت



 [ 09:22:00 ق.ظ ]





  مباهله یعنی ....   ...

مباهله در لغت عرب به معنی درخواست عذاب بر مخالف در اعتقاد است و برای اولین بار پیامبر آماده شد تا با سران مسیحی منطقه نجران به مباهله برخیزد و حتی دست حسن و حسین را گرفت و با دختر و داماد خود در گوشه بیابان حاضر شد، و منتظر آن گشت که سران مسیحی نجران از اسقف و کشیش برای مباهله حاضر شوند ولی آنان با مشاهده آیات صدق پیامبر عقب نشینی کردند و پرداخت جزیه را بر مباهله برگزیدند.
این معجزه یعنی مباهله برای اثبات صدق دعوی در قلمرو و عقائد باقی و پایدار است و هم اکنون نیز این دعوت باقی است و لازم است به سمع مخالفان اسلام برسد. آنان از هر فرقه و گروهی باشند اگر به خدا ایمان دارند، در سرزمین دور از اجتماع آماده مباهله باشند و طرفین بر علیه یکدیگر از خدا عذاب بطلبد، آنگاه ببینند عذاب خدا فرود میآید یا نه و اگر فرود میآید کدام یک از دو طرف را طعمه خود قرار میدهد؟
مرحوم علامه طباطبائی در مورد مباهله چنین میگوید:
هر فرد با ایمان با تأسی به نخستین پیشوای اسلام میتواند در راه اثبات حقیقتی از حقائق اسلام با مخالف خود به مباهله بپردازد و از خداوند برای او درخواست عذاب کند.
و هر فردی از مسیحیان و کلیمیان که بخواهند این معجزه الهی را از نزدیک مشاهده کنند. میتوانند با فردی از افراد با ایمان اسلام در مورد حقانیت اسلام به مباهله بر خیزند و نتیجه آن را با دیدگان خود مشاهده نمایند.
امام صادق (ع) به یاران خود همین دستور را میداد که مخالفان را به مباهله دعوت کنند یکی از یاران آن حضرت به نام ابو مسروق به حضرتش گفت: من با مخالفان با آیه «وَاُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ» نساء/59. بر فضیلت و پیشوائی شما استدلال میکنم آنان میگویند این آیه مربوط به فرماندهان سپاه است و وقتی با آیه «اِنَّما وَلِیُّکُم اللهُ وَرَسُولُهُ…» مائده/55. بر امامت علی(ع) احتجاج میکنم میگویند: این آیه مربوط به افراد با ایمان است نه شخص خاصی و هر موقع با آیه «اِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی» شوری/23. استدلال میکنم، مخالفان میگویند: این آیه مربوط به تمام بستگان پیامبر است.
امام صادق (ع) در پاسخ سائل فرمود: در چنین صورت آنان را به مباهله دعوت کن آنگاه نحوه مباهله را بیان کرد و فرمود: چیزی نمیگذرد مگر اینکه آثار مباهله ( نزول عذاب) را مشاهده میکنی. (کافی، 2/ کتاب دعا، باب مباهله).

موضوعات: مباهله  لینک ثابت



[پنجشنبه 1391-08-18] [ 10:23:00 ق.ظ ]





  بزم محبت   ...

منزلت فاطمه (س)

روزي جابر به امام باقر (ع) عرض كرد: فدايت شوم يابن رسول الله  حديثي از جده ات فاطمه (س) برايم  بفرما كه اگر براي شيعيان بيان كنم به آن شاد شوند.

حضرت فرمود: در روز قيامت … خداوند متعال مي فرمايد : اي اهل محشر براستي كه من كرم را براي محمد، علي، حسن و حسين و فاطمه (عليهما السلام)  قرار دادم حال سر و ديده فرو اندازيد كه اين فاطمه است كه به سوي بهشت مي رود … آنگاه ملائك آن حضرت را بر بالهاي خود حمل مي كنند.

 وقتي به درب بهشت مي رسند آن حضرت نظري به پشت سر مي اندازد. خداوند عالم مي فرمايد: اي دختر حبيب من، از چه رو متوجه پشت سر شدي؟

خداوندا دوست دارم قدر و منزلتم را در اين روز بدانم.

«اي دختر رسول و محبوب من ، باز گرد و بنگر هر كس در قلبش ذره اي تو يا فرزندانت رادوست مي دارد دستش را بگير و داخل بهشتش بنما»

در اينجا امام باقر(ع) به جابر فرمودند اي جابر د رآن روز مادرم شيعيان و محبين خويش را از بين اهل محشر بر مي گيرد چنانكه پرنده اي دانه هاي خوب را از بد جدا مي سازد.

منبع : كتاب بزم محبت ( محمد مهدي حيدري)

موضوعات: داستانک  لینک ثابت



[چهارشنبه 1391-08-17] [ 10:28:00 ق.ظ ]





  جشن غدير به روايت تصوير...   ...

برپايي جشن عيد غدير

برپايي جشن بزرگ عيد غدير وي‍ژه بانوان در كانون شهيد مطهري  با همكاري حوزه علميه خواهران الزهرا(س) قروه به روايت تصوير ….

موضوعات: خبر روز  لینک ثابت



[دوشنبه 1391-08-15] [ 12:09:00 ب.ظ ]





  راهپيمايي 13آبان   ...

 



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA


























Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal"> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





راهپيمايي روز 13 آبان در روز جمعه بعد از نماز جمعه با  تجمع طلاب و اساتيد و كادر در مركز شهر جلوي مسجد جامع شهر قروه برگزار گرديد، كه دراين تجمع طلاب با ابراز انزجار خود از ايادي استكبار به راهپيمايي پرداختند.

موضوعات: خبر روز  لینک ثابت



 [ 11:59:00 ق.ظ ]





  شاخه گلي براي روح   ...

 در كنترل ذهن بودن

يك دانشجوي پزشكي به استباه سوار يك واگن سردخانه دار قطاري شد و در واگن به روي او بسته شد….

او كه راهي براي نجات خود نيافته بود، شروع به ثبت حالات خود در شرايط يخ زدگي كرد تا شايد اطلاعات ثبت شده او پس از مرگش به درد همكارانش بخورد ….

 لحظه به لحظه  حالات خود را ثبت مي كرد و در نهايت از سرما يخ زد و مرد در مقصد جسد او را از سرما مرده بود پيدا كردند، اما در كمال شگفتي ديدند كه سرد خانه اصلاً روشن نبوده!

موضوعات: داستانک  لینک ثابت



 [ 11:05:00 ق.ظ ]





  عيد غدير   ...

هر دل که داشت مهر علی را فقیر نیست

غیر از علی کسی به دو عالم امیر نیست

من ضامنم کسی که به اواقتدا کند

زهرا براش بین نمازش دعا کند

گر خلق عالم علي را مي شناختند ، دوستش ميداشتند و اگر خلق عالم علي را دوست ميداشتند ، جهنم آفريده نميشد .

عيد غدير خم مبارک

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت



[یکشنبه 1391-08-14] [ 08:39:00 ق.ظ ]





  ولادت امام هادی علیه السلام   ...

موضوعات: دینی مذهبی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1391-08-10] [ 10:52:00 ق.ظ ]





  بدون شرح   ...

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1391-08-09] [ 02:07:00 ب.ظ ]





  اولین شهید محراب   ...

شهید آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی
امام جمعه تبریز
سید محمد علی قاضی، فرزند حاج میرزا باقر، در سال ۱۲۹۳ شمسی، در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از والد ماجد خود و عموی گرامیش، میرزا اسدالله، در مدرسه ی طالبیه تبریز فرا گرفت. در سال ۱۳۱۶ شمسی، هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش، به خاطر مبارزه، به تهران تبعید گردید و پس از چند ماه توقف اجباری در تهران و ری، به تبریز بازگشت.

در سال ۱۳۱۸ شمسی، برای ادامه ی تحصیل به قم مشرف شد و از محضر آیات عظام، گلپایگانی، حجت، صدر، بروجردی، و امامقدس سره کسب فیض کرد. در سال ۱۳۲۸ شمسی ، راهی نجف شد و در درس مدرسین بزرگی چون حکیم، عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی، بجنوردی و کاشف الغطاء شرکت کرد و بهره های شایانی برد و در سال ۱۳۳۱ شمسی، به تبریز مراجعت نمود.
آیت الله قاضی در دوران مرجعیت و زعامت حضرت امامقدس سرهنماینده ی تام الاختیار معظم له بودند، از این رو مسؤولیت سنگینی را بر عهده داشتند.
با شروع نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ شمسی، مبارزات او علیه رژیم پهلوی اوج گرفت رژیم، شهید قاضی را در قزل قلعه زندانی کرد و سپس به شهرهای بافت و کرمان و زنجان تبعید نمود و هم چنین مدت سه ماه به سبب فشارها و ضربات روحی و جسمی، در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد. بعد از خارج شدن از بیمارستان به عراق تبعید و یک سال در آن جا به سر برد، بعد از یک سال به ایران بازگشت و به هدایت مردم، روشنگری و تبلیغ اسلام پرداخت.
آثار شهید
از جمله کتاب های تحقیقی و عالمانه ای که از ایشان به چاپ رسیده است:
۱٫ تحقیق روز اربعین
۲٫ تعلیقات بر انوار النعمانیه ( ۴ جلد)
۳٫ اضافات و تعلیقات بر کتاب انیس الموحدین نراقی
هم چنین ایشان تفسیر طبرسی را تصحیح و برایش مقدمه و شرح نوشته است. مرحوم شهید قاضی دارای طبع شعر هم بود، از جمله اشعار ایشان این دو بیت می باشد:
چهل سال بیش با خرد و هوش زیستم آخر نیافتم به حقیقت که چیستم
عاقل ز هست گوید و عارف ز نیستی من در میان آب و گل هست و نیستم

نحوه ی شهادت
قاضی طباطبایی در دهم آبان ۱۳۵۸ شمسی، مصادف با عید سعید قربان، نماز عید را اقامه و در خطبه نماز می گوید : که را تهدید به قتل می کنند، من از شهادت نمی ترسم و آماده ام و ا ز خدا می خواهم.»
در همان روز، بعد از اقامه ی نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل توسط منافقین در خیابان مورد اصابت گلوله های ناجوانمردانه قرار می گیرد. جسد غرق در خون ایشان به بیمارستان منتقل می گردد. و به آرزوی دیرینه ی خود که همان شهادت در راه اسلام باشد، نایل می گردد.
آیت الله قاضی پس از شهادت استاد مطهری بارها گفته بودند:
ای کاش من هم مثل استاد مطهری ، روزی شربت شهادت بنوشم.

موضوعات: تاشهدا  لینک ثابت



 [ 12:38:00 ب.ظ ]





  ولادت امام هادی علیه السلام   ...

امشب ای دل، مرا شب شادی است
در کف ما برات آزادی است
باب رحمت ز هر طرف شد باز
شب میلاد حضرت هادی(ع) است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:52:00 ق.ظ ]





  حديث نوجواني   ...

پيامبرصلي الله عليه وآله :
إنَّ اَحَبَّ الخَلائِقِ إلَي اللَّهِ شابٌّ حَدَثُ السِّنِّ في صُورَةٍ حَسَنَةٍ جَعَلَ شَبابَهُ و جَمالَهُ لِلّهِ و فِي طاعَتِهِ ذلِكَ الَّذي يُباهِي بهِ الرَّحمنُ مَلائكتَهَ يَقولُ : هذا عَبدِي حَقّاً
محبوب‏ترين خلايق نزد خدا نوجوان خوش‏ سيمايي است كه جواني و زيبايي خود را براي خدا و در راه طاعت او بگذارد. خداوند رحمان به وجود چنين نوجواني برفرشتگان مي‏بالد و مي‏فرمايد : “اين است بنده راستين من!”
ميزان الحكمه ، ج ۹۰۹۶

موضوعات: حدیث روز  لینک ثابت



[دوشنبه 1391-08-08] [ 09:31:00 ق.ظ ]





  حسين فهميده   ...

مقام معظم رهبری سال گذشته طی دیداری با اعضای ستاد یادواره های شهید فهمیده، ضمن تجلیل از شهید فهمیده بعنوان یكی از اسطوره های به یاد ماندنی در تاریخ ملت ایران فرمودند:

“نوجوانی دوره ای است كه برای رقم زدن آینده هر فرد نقش حساس و تعیین كننده ای دارد و كسانی كه به این رشد معنوی، علمی و فكری و كارآیی و قوت جسمی برسند، آینده درخشانی را برای خود تضمین خواهند كرد. بنابراین پرداختن به كار تعلیم و تربیت این قشر از جامعه و بالاخص مسئله بسیج كه یك امر همه جانبه مادی و معنوی محسوب می شود حائز اهمیت بسیار است و جوانان و نوجوانان ما در لباس بسیج از ارزش ها و شخصیت و جوهره وجودی خویش مردانه دفاع می كنند …”

http://www.aviny.com

موضوعات: تاشهدا  لینک ثابت



 [ 09:12:00 ق.ظ ]





  حسین فهمیده   ...

موضوعات: بدون شرح...  لینک ثابت



[یکشنبه 1391-08-07] [ 01:33:00 ب.ظ ]





  روز شمار زندگی .....   ...

سال شمار زندگي
(هـ . ش) 1346: (اول ادريبهشت) ولادت - در شهر قم
(هـ . ش) 1352: ورود به کلاس اول دبستان- دبستان روحاني قم (کريمي)
(هـ . ش) 1356: (خرداد) پايان دورة ابتدايي
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس اول راهنمايي- مدرسه راهنمايي حافظ قم
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس دوم راهنمايي- مدرسه راهنمايي حافظ قم
(هـ . ش) 1357: پخش اعلاميه‌هاي رهبرکبير انقلاب اسلامي
(هـ . ش) 1357: (دوازدهم بهمن ماه) ديدار با مقام معظم رهبر انقلاب اسلامي
(هـ . ش) 1358: (تابستان) هجرت به شهرستان کرج و جدايي از زاد و بوم خود.
(هـ . ش) 1358: (تابستان) نام نويسي در کلاس سوم راهنمايي- مدرسة راهنمايي شهيد «محمد خياباني» کرج
(هـ . ش) 1358: (پنجم آذر ماه) عضويت در بسيج دانش‌آموزي
(هـ . ش) 1359: (تابستان) شرکت در آموزشهاي رزمي
(هـ . ش) 1359: (بيست و پنجم شهريور ماه يک هفته پيش از اعلام رسمي تهاجم نظامي ارتش عراق به خاک جمهوري اسلامي ايران) کسب اجازه از پدر و مادر براي حضور در جبهة جنگ
(هـ . ش) 1359: (بيست و پنجم يا بيست و ششم شهريور ماه) اعزام به جبهة جنگ و حضور در خاک خرمشهر
روزهاي نخستين ورود به جبهة: جلوگيري از او در خط مقدم
امتحان اول( نفوذ به خط نيروهاي دشمن و …) قبل از گرفتن اجازه حضور در خط مقدم
(هـ . ش) 1359: (نخستين روزهاي اعلام تجاوز نظامي ارتش عراق غروب سي و يکم شهريور ماه) حضور رسمي در جبهه نبرد، همراه با محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (هفته اول مهرماه) زخمي شدن و اعزام به بيمارستان ماهشهر
چند روزي پس از بهبودي: ترخيص از بيمارستان و بازگشت به جبهه.
پس از مراجعت به خرمشهر: جلوگيري دوباره از اعزام او به خط مقدم.
يکي دو روز بعد: بازگشت به خط مقدم و مبارزه در کنار محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) مقاومت در برابر حمله‌هاي دشمن
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) زخيم شدن مجدد در خط مقدم
روزهاي نبرد رو در رو با دشمن: (بيست و هفتم مهرماه) امتحان آخر
(هـ . ش) 1359: (بيست و هفتم مهرماه) آخرين پرواز- شهادت در کوت شيخ- نزديک ايستگاه راه آهن خرمشهر خاکسپاري در بهشت زهرا، تهران.

منبع : http://mahshn.blogfa.com

موضوعات: تاشهدا  لینک ثابت



 [ 01:25:00 ب.ظ ]





  خدایا ....   ...

خدایا ! کی از خواب بیدار شوم  و چه عملی انجام دهم؟

قرآن سحرگاهان (دل شب) را بهترین موقع بیداری می داند : و بالاسحار هم یستغفرون «مومنین در سحرگاهان استغفار می کنند» 1  و من اللیلِ فَتهجَدَ «و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش»2  که در سایه عبادت شبانه انسان به مقامات بالای معنوی میرسد و به سبب این عبادت ویژه به جایگاهی ستوده بر انگیخته می شود.

 حافظ زیبا سروده است که:

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

 و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

1- ذاریات18

2- اسراء 79

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:52:00 ب.ظ ]





  زنای اعضا و جوارح   ...

قال النبی (ص)

لِکلَ عضو مِن ابن آدَمَ حَظَُ مِن الزنا العینُ زناه النظره و اللسان زناه الکلام و الاذُنان زناه السمع و الیدان زناهما البطشُ وَالرجلان زناهُما المشیُ

پیغمبراکرم (ص) فرمود:  در هر عضوی از فرزند آدم بهره ای است از زنا؛ زنای چشم نظر کردن است زنای زبان صحبت با نامحرم است و زنای گوش شنیدن سخن نامحرم است  و زنای دست گرفتن بدن نامحرم است و زنای پا رفتن به سوی مکان های بد است.

(جامع الاخبار 145)

موضوعات: حدیث روز  لینک ثابت



[شنبه 1391-08-06] [ 09:53:00 ق.ظ ]





  بدون شرح   ...

عید قربان بر همه شما آسمانیان مبارک باد

موضوعات: بدون شرح...  لینک ثابت



 [ 08:33:00 ق.ظ ]





  سفير عشق   ...

 

معرفي شخصيت مسلم

شناسنامه مسلم را، پيش از آن كه از نياكان و سرزمين وقبيله جستجو كنيم، بايد در فكر، عمل و زندگانى‏اش بيابيم; اين بهترين معرف مسلم است. مسلم، در دوران خلافت على(ع) در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس‏از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت‏دو فرزندش، حسنين -عليهما السلام تجسم پيدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر اين آستان فدا كرد.

در دوران امامت دهساله امام حسن مجتبى(ع) كه از سخت‏ترين دوره‏هاى تاريخ اسلام نسبت‏به پيروان اهل‏بيت و طرفداران حق بود،مسلم با خلوص هر چه تمام در مسير حق بود و از باوفاترين ياران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مى‏شد. پس از شهادت امام مجتبى(ع) كه امامت‏به حسين‏بن على(ع) رسيد تا مرگ معاويه كه يك دوره دهساله بود;باز مسلم را در كنار امام حسين(ع) مى‏بينيم. در اين دوره بيست‏ساله -يعنى از شهادت على(ع) تا حادثه كربلا بسيارى از كسان يا مرعوب تهديدها شدند يا مجذوب زر و سيم و فريفته دنيا و صحنه حق را رها كردند و يا به معاويه پيوستند و يا انزواى بى‏دردسر را برگزيدند، ولى آنان كه قلبى سرشار از ايمان و دلى سوخته در راه حق داشتند و مسلمانى را در صبر و مقاومت و مبارزه در شرايط دشوار مى‏دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان و فرزند، به فداكارى در راه خدا و جهاد فى سبيل الله پرداختند. ارزش و فضيلت پيروان حق در آن دوره، بخصوص وقتى آشكارتر مى‏شود كه به شرايط دشوار ديندارى و حق‏پرستى در روزگار سلطه امويان آگاه باشيم.

ارجمندى و فضيلت ومقام مسلم، در اين‏جاست كه براى ما روشنتر مى‏گردد، و همچنان كه در فصلهاى آينده خواهيم ديد، مسلم‏بن عقيل دست از محبت و ولايت و حمايت امام زمان خويش -حسين‏بن على(ع)- بر نداشت تا اين كه به عنوان پيشاهنگ نهضت كربلا در كوفه به شهادت رسيد و افتخار اولين شهيد كاروان عاشورا را به خود اختصاص داد و اولين شهيد از اصحاب امام حسين بود. از اولاد عقيل كه به همراهى حسين‏بن على(ع) و در ركاب او قيام كردند، تعداد 9 نفر، به شهادت رسيدند،كه مسلم شجاع‏ترين آنان بود. اين فضيلت‏بزرگ، از زبان پيامبر اسلام هم بيان شده است. حضرت على(ع) از پيامبر اسلام حديثى را در مدح «عقيل‏» نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمودند: «من او را (عقيل را) به دو جهت دوست دارم: يكى، به خاطر خودش، و يكى هم به خاطر اين كه پدرش ابوطالب او را دوست مى‏داشت.» و در آخر، خطاب به على(ع) فرمود:

«فرزند او -مسلم كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مي‏ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مي‏فرستند.» آن گاه پيامبر اسلام گريست تا آن كه اشكهايش بر سينه‏اش ريخت و فرمود: «به سوى خدا شكايت مى‏برم، از آنچه كه خاندانم پس از من مى‏بينند.»

حمايتهاى اين خانواده از اهل حق موقعيت و اعتبارى خاص براى آنان فراهم كرده بود و فضايلشان همواره مورد تقدير امامان(ع) قرار داشت. امام سجاد -عليه السلام نسبت‏به خاندان عقيل عطوفت و محبت‏بيشترى از ديگران نشان ميداد و مى‏فرمود: من هر گاه خاطره آن روزى را كه اينان با حسين -عليه السلام بودند به ياد مي آورم، اندوهگين مي‏شوم.

http://www.askquran.ir

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1391-08-04] [ 09:07:00 ق.ظ ]





  علل كم توجهي به نماز   ...

 

 

1- علل کم توجهي يا بي توجهي
راستي چرا در ميان نوجوانان و جوانان برخي آن چنان كه بايد، به نماز اهميت نمي‎دهند و يا اين كه چرا بعضي از آنان ارتباط چنداني با نماز ندارند و يا عده‎اي از نوجوانان و جوانان در حالي كه از خانوادة مذهبي و مسلمان هستند نماز نمي‎خوانند؟
اين سؤالي است كه ما به دنبال علل و عوامل و پاسخ صحيح آن بوده نخست سعي داريم كه عوامل آن را شناسايي نموده سپس راه حلها را ارائه دهيم.
موضوع مزبور به عنوان يك سؤال و موضوع تحقيق در ميان عدة كثيري از دانش آموزان دبيرستاني، دانش پژوهان مراكز پيش دانشگاهي و دانشجويان مطرح گرديد تا بدون هيچ حدس و گماني از طرف نگارنده علل را از بيان خودشان جويا شويم كه در اين صورت قضيه از ظن و گمان خارج و به واقعيت عيني نزديكتر گردد.
آنان در اين نظر سنجي علل و عواملي را بر شمرده‎اند كه بسيار جالب توجه است.
لازم به ذكر است كه برخي از اين علل از درصد بالايي برخوردار بوده كه اكثريت آن را بيان داشته‎اند و بعضي ديگر در حدّ متوسط و ضعيف مطرح شده‎اند. ما به ترتيب اهميت، آن عوامل و علل را بر مي‎شماريم سپس نحوة از بين بردن آنها و يا راه حلها را با استمداد از آيات و روايات با بضاعت اندك علمي ارائه خواهيم داد.
2- محيط خانواده و بي‎توجهي والدين
بي‎توجه بودن يا كم توجهي پدر و مادر يا مربي خانواده نسبت به فرزندان در محيط خانه و سطحي نگري آنان در ابتداي نوجواني فرزندان و يا احياناً بي‎مبالاتي اعضاي خانواده نسبت به مسائل ديني خصوصاً فريضة نماز تأثير بسزايي در تربيت فرزندان بجاي مي‎گذارد. به عنوان مثال فرزند اگر در خانه‎اي رشد نمايد كه در آن خانه كسي به نماز اهميت ندهد و يا در قبال مسائل ديني خود را مسئول ندانند و يا خود اهل نماز باشند ولي فرزند خانواده را تحريص و تشويق به نماز ننمايند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شايد در آينده بر اثر عوامل ديگر به نماز روي آورد كه اين احتمال ضعيفي است.
نوجواني نوشته بود كه چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالي كه در خانه ما هيچ يك اهل نماز نيستند و ديگري بيان كرد كه توقع نماز خواندن از كسي كه هيچ يك از اعضاي خانواده‎اش اهل نماز نباشد، توقع بي‎جائي است.
اين گونه از خانواده‎ها كه فرزندانشان تمايل و گرايش چنداني به مسائل عبادي از خود نشان نمي‎دهند بر دو قسمند: يك گروه خانواده‎هايي هستند كه والدين و مربيان آنان به نماز اهميت نمي‎دهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقليد مي‎كنند. اين دسته از خانواده‎ها اگر چه محدودند ولي وجودشان قابل انكار نيست. فردي نقل مي‎كرد ما چند نفر براي مهماني به منزل كسي رفتيم بيشتر يا همه دوستان وضو ساختيم كه نماز بخوانيم سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتيم در جواب به ما گفت يك مُهر در خانه داريم كه گاهي من با آن نماز مي‎خوانم و گاهي خانمم.
دسته ديگر خانواده‎هايي مي‎باشند كه خود ديندار و اهل عبادتند و ليكن نسبت به فرزندان خود در اين امر هيچ وقعي نمي‎نهند. نماز خود را مي‎خوانند و روزه‎شان را مي‎گيرند اما از اين كه فرزندان به مسائل ديني پاي بند باشند يا نه براي آنها يكسان است. هرگز از فرزندان به عنوان پدر و مادر نمي‎خواهند كه نمازش را بخواند و يا روزه‎اش را بگيرد. هيچ مسئوليتي را در قبال آنان احساس نمي‎كنند. گويا او همه چيز را مي‎فهمد و بايد با همان فهم خود عمل كند و يا همه اعمال او را حتي بعد از سن تكليف با بچه بودن توجيه مي‎كنند.
بسيار روشن و مسلّم است كه چنين فرزندي به زودي به عبادت تن در نخواهد داد. كانون خانواده مهمترين عامل در اين زمينه محسوب مي‎شود چون كانوني كه جوان در آن رشد يافته كانون بي‎تفاوتي بوده است و هرگز كسي از طريق محبت و تشويق و يا از راه قهر و تهديد او را به امور عبادي وادار نكرده و يا از او نخواسته است. چه بسا اين جوان نسبت به ساير امور زندگي فردي سر به زير و تسليم پذير و با شخصيتي از ديدگاه خانواده باشد و ليكن اهل نماز و ديانت نيست. اين بدان جهت است كه والدين در آن امور تأكيد داشته اما در امور ديني اصراري به خرج نداده‎اند. و اگر در بُعد ديني توجه داشتند قطعاً خللي در او مشاهده نمي‎كردند.


3- عدم آگاهي و بينش كافي از فريضة نماز
عالم نبودن به محتواي نماز، درك پايين و بسيار اندك نسبت به تأثير آن، عدم توجه به جايگاه نماز در اسلام، نداشتن انگيزه و هدف در اقامه و برپايي آن، آشنا نبودن به اسرار و فلسفه نماز و درخواست امور مادي از خدا و عدم دست يابي به آن يكي از عواملي است كه جوانان را از اين فريضة الهي دور نگه داشته است. در گفته‎ها و نوشته‎هاي بسياري از آنان اين نكته جلب توجه مي‎كرد كه ما نمي‎دانيم براي چه بايد نماز خواند. اگر نماز نخوانيم چه مي‎شود. با ترك نماز چه چيزي را از دست خواهيم داد و ظاهراً مشاهده مي‎شود آنان كه نماز را برپا مي‎دارند با كساني كه تارك نمازند فرقي نمي‎كنند. اگر نماز بايد در زندگي افراد مؤثر واقع شود پس چرا اين اثر ملموس نيست و چرا اين مرز بندي را عملاً‌ ما نمي‎بينيم؟ مگر خدا به دو ركعت نماز ما محتاج است؟ جوان بايد قلبش پاك باشد، انسان بايد با دوستان و همسايگان و نزديكان و همنوعان خود رفتار شايسته‎اي داشته باشد. خدا اينها را از ما خواسته است. نه اين كه نماز بخوانيم و در عين حال صدها عمل ناشايست را مرتكب شويم. اصل اين است كه ما انسان خوبي باشيم حال چه قائم به نماز باشيم يا تارك آن. پس ملاك انسان خوب بودن، نماز خواندن نيست بلكه دل و قلبي پاك داشتن است.
همه اين گفته‎ها حاكي از آن است كه شناخت لازم و آگاهي كافي از فضائل نماز و جايگاه آن در اسلام براي كثيري از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.
4- سستي و تنبلي
بعد از دو عامل مذكور، علت ديگري كه در ترك يا بي‎توجهي به نماز بيان شده است عنصر و عامل تنبلي است. غالباً نوجوانان و جوانان به آساني تن به فعاليت نمي‎دهند مگر در اموري كه بيشتر جنبه احساسي و هيجاني داشته و يا در اموري كه با انگيزه و شناخت قبلي همراه باشد. براي فردي كه چند سال است به سن تكليف رسيده قدري مشكل است در هواي سرد زمستان آستين خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگيرد و يا كفش و پوتين را از پايش در آورد و مسح نمايد به همين خاطر گاهي از نماز خواندن طفره مي‎رود و يا براي او دشوار است كه از خواب نوشين صبحگاهي بزند و نمازش را بخواند و… .
هر چند كه برخي از نوجوانان و جوانان اين عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمرده‎اند و ليكن به نظر مي‎رسد كه اين علت نمي‎تواند به عنوان يك عامل مستقل و بلكه يك علت به حساب آيد چون بعداً خواهيم گفت كه تنبلي خود معلول علل ديگري مي‎باشد.
مجالست و همنشيني با دوستان ناباب
بديهي است كه نقش بسيار مهم دوستان در شكل دهي شخصيت انساني خصوصاً‌ در سنين نوجواني و جواني را نبايد ناديده انگاشت. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و كمال مؤثرند و دوستان ناشايست در انحراف آدمي به سمت ناهنجاريهاي اخلاقي. چه بسا جواناني كه در مسائل ديني علاقمند و به دينداري خود راغبند و ليكن در محيط‎هاي مختلف از قبيل محله‎اي كه در آن زندگي مي‎كنند يا محيط كار و تحصيل كه در آن ساعاتي از عمر را سپري مي‎سازند با افرادي آشنا شوند كه به تدريج او را در دام بي‎ديني و لا ابالي گري گرفتار مي‎كنند.
5- فساد اخلاقي
برخي از جوانان در علت دوري از نماز و تعاليم ديني و مذهبي، مفاسد اخلاقي را بسيار مؤثر مي‎دانند. البته اين عامل در خانواده‎ها و محيط‎هاي مختلف داراي شدت و ضعف مي‎باشد و در بروز و ظهور آن مي‎توان عللي را بر شمرد كه هر كدام از آن عوامل به تنهايي مي‎تواند در ايجاد آن و انحراف شخص كافي باشد.
عواملي چون خواندن و مطالعه نوشته‎هاي تحريك آميز در مكتوبات و مقالات خصوصاً اگر با نثر روان يا به صورت نظم بوده باشد، تصاوير و عكس‎هاي مبتذل در بيرون از خانواده و نيز بدحجابي يا بي‎حجابي برخي از اعضاي فاميلي در مراسم جشن و سرور و عدم رعايت موازين شرعي و سنّت‎هاي غلط حاكم بر برخي از خانواده‎ها در درون خانواده مي‎توانند در بروز مفاسد اخلاقي اشخاص خصوصاً جوانان تأثير زيادي داشته باشند. كم نيستند جواناني كه با ايجاد و مهيا بودن چنين زمينه‎هايي غسل بر آنها واجب گرديد و آن اراده و تصميم راسخ را ندارند كه در داخل وقت خود را تطهير نموده و نماز را به پا دارند و يا اگر در خارج وقت خود را پاك كرده‎اند قضاي نماز را بجا آورند چنانچه برخي صراحتاً‌ گفته‎اند كه نگاه به اين تصاوير و صحنه‎ها، مقدمه و زمينه خود ارضايي و مفاسد ديگر اخلاقي است.
6- مزاحم دانستن نماز براي كارهاي شخصي
برخي چون در وقت نماز مشغول كارها و اعمال شخصي خود هستند فرصت اين كه نماز را در اول وقت آن اقامه كنند ندارند و وقتي كه فرصت‎هاي اوليه براي اقامه و برپايي نماز از دست برود تدريجاً بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعاليت مي‎شوند اقامه نماز را مانعي براي انجام كارهاي خود مي‎دانند. البته خواهيم گفت كه اين عامل به بهانه شبيه‎تر است تا يك علت براي ترك يا بي‎توجهي به نماز.
7- تكبر و غرور
عامل ديگري كه در ترك نماز و ساير فرايض عبادي مي‎تواند مؤثر باشد غرور جواني و تكبر و بزرگ منشي برخي از افراد است.

منبع :‌ نقش نماز در شخصيت جوانان

 

 

موضوعات: دینی مذهبی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1391-08-03] [ 10:26:00 ق.ظ ]





  گوهري از درياي علم   ...

از فرمایشات امام محمد باقر علیه افضل صلوات المصلین

اوصيك بخمـس: ان ظلمت فلا تظلـم و ان خـانـوك فلا تخـن و ان كذبت فلا تغضب، و ان مدحت فلا تفرح و ان ذممت فلاتجزع
تو را به پنج چيز سفارش مى كنم:
1 ـ اگر مورد ستم واقع شدى ستم مكن،
2 ـ اگر به تو خيانت كردند، خيانت مكن،
3 ـ اگر تكذيبت كردند, خشمگين مشو،
4 ـ اگر مدحت كنند، شاد مشو،
5 ـ و اگر نكوهشت كنند بيتابى مكن.

تحف العقول، ص 291

موضوعات: حدیث روز  لینک ثابت



[سه شنبه 1391-08-02] [ 10:37:00 ق.ظ ]





  آخرالزمان چیست؟   ...

آخرالزمان چه زمانی است؟

در ادیان آسمانی و برخی مکاتب، فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها کم و بیش هشدارهایی درباره آخرالزمان به چشم می خورد و توجه به آن با برخی هشدارها نسبت به اتفاقات آخرالزمانی همراه است. ادیان و مکاتب الهی از زمانی سخن به میان می آورند که انسان در معرض رویدادها و سختیهایی قرار گرفته و با بحرانهای فراروی خویش دست و پنجه نرم می کند. این حوادث و رویدادها با ادبیات مفهومی مشابهی، درباره آنچه اتفاق در مقطعی از تاریخ انسان خواهد افتاد، در مکاتب و ادیان الهی توصیف گردیده و هشدارهایی رمزگونه را نسبت به آن به همراه دارد. در این مجموعه بر آنیم تا با عیار نقد، آخرالزمان و اتفاقاتی که از وقوع آن حکایت می کند را از دیدگاه مکاتب و ادیان توحیدی مورد بررسی قرار داده و با نگاهی تطبیقی، بن مایه های مشترک این موضوع را مورد کنکاش قرار دهیم.

1- تعریف و ماهیت آخرالزمان:

آخرالزمان به بخش پایانی دوران که در نهایت به قیامت می پیوندد، گفته می شود. رخداد آخرالزمان و به پایان رسیدن حیات بشر در این جهان، بدون ‌شک مهم‌ترین رویدادی است که می‌تواند در زندگی بشر تجربه شود و تصویر آن بی‌مسامحه عظیم‌ترین و آخرین پرده نمایش زندگی انسان به شمار می‌رود. اعتقاد به این دوره از زمان که با ظهور منجی از آن به عنوان عصرگذار از تاریکیها و سختیها به «فوتوریسم‏» یاد می شود. از جمله مسایلى است که در بحثهاى تئولوژیک تمام مذاهب و ادیان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه ادیان در بیان آخرالزمان و ارائه تاویل و تفسیر های خویش مشترکند .

همچنین اعتقاد به ظهور منجی در آخرالزمان در کیش های آسمانی از جمله زور استریانیسیم (مذهب زرتشت)، جودائیسم (مذهب یهود) و سه مذهب عمده مسیحیت: کاتولیک، پروتستان، ارتودِ کس، به مثابه یک اصل مسلم پذیرفته شده است. در این راستا، دو مذهب عمده اسلام، تشیع و تسنّن هم در ظهور ” مهدی” در دوران واپسین زمان، اتفاق نظر دارند .
آخرالزمان به بخش پایانی دوران که در نهایت به قیامت می پیوندد ،گفته می شود . رخداد آخرالزمان و به پایان رسیدن حیات بشر در این جهان، بدون‌شک مهم‌ترین رویدادی است که می‌تواند در زندگی بشر تجربه شود و تصویر آن بی‌مسامحه عظیم‌ترین و آخرین پرده نمایش زندگی انسان به شمار می‌رود

آنچه که در نگاه آخرالزمانی ادیان و اندیشه ها به عنوان موضوع مشترکی مورد پرسش قرار می گیرد اینست که آینده بشر آبستن چه اتفاقاتیست و حد نهایی تاریخ بشر به کجا ختم می شود؟ بر این اساس پاسخهای گوناگون و تامل برانگیزی که به این پرسش داده می شود، انگیزه کنکاش در آینده و توجه به سرنوشت را برای بشر ایجاد می کند. لذا مشاهده می کنیم که سیاستهای متفاوتی بر اساس پژوهشها و تاویلاتی که کرسی های آینده پژوهی در جهان ارائه می دهند شکل می گیرد و دغدغه سرنوشت نهایی تمدن انسانی به صورتهای گوناگونی نظیر یک روش یا جریان سیاسی، یک گروه و بافت اعتقادی خاص، مجموعه ای از فیلمها و یا رمانهای جهت دار، مقالات و نظریه های علمی و تحلیلی، در فضای عمومی جوامع بشری رخ می نمایاند.

 

2-آخرالزمان و پویش آینده

شوق آگاهی از سرنوشت، در سرشت آدمی نهاده شده است. با نگرشی كوتاه به تاریخ زندگی بشر درمی‌یابیم یكی از دغدغه‏های همیشگی انسان، چگونگی فرارسیدن پایان این جهان و حیات پس از مرگ بوده است. برای مباحثی پیرامون آمدن موعود، جاودانگی روح، پایان این جهان و فرارسیدن جهان دیگر، واژه «اسكاتولوژی» به كار می‌رود. این واژه به معنای شناخت آخرالزمان‏ و آخرت، از كلمه «اسكاتوس» یونانی به معنای «آخر» یا «بعد» گرفته شده است.

در آثار برخی از اندشمندان آینده پژوه آخرالزمان را معادل فوتورسیم یعنی تفکری که مبتنی بر کنکاش و استخراج اتفاقات آینده است ،می دانند. سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از نزدیك بودن آخرالزمان و آخرت سخن گفته‏اند. جمعی از یهودیان و همه مسیحیان، این دو دوره را به گونه‏ای بر هم منطبق می‌دانند؛ اما جمعی دیگر از یهودیان و همه مسلمانان، آخرالزمان و آخرت و یا به عبارتی، عصر ظهور و روز قیامت را دو دوره جدا از هم می‌دانند.
مهم‌ترین بعد آینده‌شناسی درادیان و جلوه‌گری غایت‌مندی تاریخ و نظریه جامع و كامل «نجات گرایانه» دین، «آموزه منجی گرایی» است. این آموزه‌، آینه تمام‌نمای پیش‌گویی است. ترسیم آموزه های منجی گرایی، پاسخ‌گویی به بسیاری از دغدغه‌ها و سؤال‌های انسان در طول تاریخ و چشم‌اندازی الهی و ایمانی به جامعه‌ای برتر و كارآتر است

باورهای مربوط به آخرالزمان، بخشی از مجموعه عقیده هایی است که به مباحثی پیرامون فرجام تاریخ، پایان دوران و نهایت سرنوشت بشر دیگر معطوف شده و ادیان بزرگ درباره آن پیشگویی هایی کرده اند، تصویری که این پیشگوئیها از آینده انسان نشان می دهد می توان آن را نوعی آینده انگاری و آینده پژوهی دانست.

در ورای همه آینده‌نگری‌ها و آینده‌نگاری‌ها در طول تاریخ، همواره بشر شاهد آینده‌شناسی دینی بوده است. این آینده‌شناسی، نگاهی روشن و جامع به كلّ تاریخ و پیش‌گویی حتمی و فراگیر آینده است. «قرآن» و «روایات معصومین علیهم السلام» در شریعت اسلام، نمونه كامل این آینده‌شناسی وحیانی و غیبی هستند و موارد فراوانی از این پیش‌گویی‌ها، در طول تاریخ محقّق شده است. البته علم به آینده فقط در دست خداوند است و او است كه پیامبران و حجّت‌های خود را از آن آگاه می‌سازد تا دلیلی بر حقانیت آنها و معجزه‌ای بر راستی آنها باشد.

مهم‌ترین بعد آینده‌شناسی درادیان و جلوه‌گری غایت‌مندی تاریخ و نظریه جامع و كامل «نجات گرایانه» دین، «آموزه منجی گرایی» است. این آموزه‌، آینه تمام‌نمای پیش‌گویی است. ترسیم آموزه های منجی گرایی، پاسخ‌گویی به بسیاری از دغدغه‌ها و سؤال‌های انسان در طول تاریخ و چشم‌اندازی الهی و ایمانی به جامعه‌ای برتر و كارآتر است.

بطوری که همه ابعاد و مؤلّفه‌های مساله «آینده‌پژوهی» در این آموزه وجود دارد: هم تفسیر كلان از حیات معقول بشری و فرجام شناسی تاریخ (فلسفه نظری تاریخ) است؛ هم تصویر و ترسیم روشنی از وضعیت‌های مختلف (و در نهایت وضعیت حتمی) و هم راه‌ و نظام رسیدن به آن. بر این اساس پیوند محکمی میان آینده‌پژوهی و منجی گرایی وجود دارد. چرا که این مساله، كاوش نظام‌مند تاریخی، اجتماعی، سیاسی، كلامی و تفسیری این مساله و شناخت و فهم آینده بر اساس آن است.

منبع : http://www.imamhadi.com

موضوعات: مهدويت  لینک ثابت



 [ 09:17:00 ق.ظ ]





  مناظره امام محمد باقر علیه‌السّلام با هشام بن عبدالملك   ...


در سال 106 هجری كه هشام بن عبدالملك به عزم حج به مكه رفت، روزی پس از اداء مناسك حج در مسجد الحرام، حضرت امام باقر علیه‌السّلام را دید كه در مسجد جلوس فرموده و اطراف او را گروهی انبوه از مسلمین گرفته‌اند و پرسش‌ها و مسائل خود را از آن حضرت می‌پرسند و پاسخ می‌‌شنوند و مردم نسبت به او كمال ادب و خضوع و احترام را دارند.
هشام از «سالم» مشاور خود پرسید: «این مرد كیست كه تا این حدّ مورد احترام مردم است.»
گفت: «این مرد ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین علیهما‌السّلام است و مردم فریفته و دوستدار او هستند.»
هشام كه آتش حسد در وجودش شعله ‌ور شده بود به او گفت: «برو و از او بپرس: مردم در روز قیامت كه پنجاه هزار سال طول می‌كشد، چه می‌خورند و چه می‌آشامند تا زمانی كه نوبت حساب آنها برسد.»

سالم در جمع مردم نشست و سؤال را پرسید.
حضرت ابی جعفر علیه‌السّلام به او فرمود:
«یَحْشُرُ النّاسُ علی مثل قرصة البدْر النَّقی فیها أنهار متفجّره ، یأكلونَ و یشربونَ حتّی یفرغ من الحسابِ»؛« در آن روز مردم از نان « حواریون» كه آب گوارا در آن هست می‌خورند و می‌آشامند تا از حساب فراغت یابند.» سالم برگشت و سخن امام علیه‌السّلام را به هشام باز گفت.
هشام اندیشید كه شاید بتواند بر ابوجعفر علیه‌السّلام غالب شود ، لذا گفت: «برو و سؤال كن در آن غوغا و هول هیبت چگونه میل به خوراك پیدا می‌كنند؟»
« سالم » باز آمد و سؤال را مطرح كرد.
حضرت در پاسخ فرمود: « فِی النّارِ أشْغَل یشغلُو عَنْ أنْ قالوُ «أفیضوا عَلَیْنا مِن الماء أو ممّا رَزَقَكُمُ اللهُ» ( اعراف/50)
اشتغال اهل آتش، از آتش بیشتر است از اشتغال اهل محشر به هول و هیبت حساب؛ با این وجود كسانی كه در جهنم و در میان آتشند، به فكر خوردن و آشامیدن هستند و می‌گویند:
«به ما دهید از آب از آنچه به شما روزی شده.»
شام با شنیدن این پاسخ سر به زیر انداخت و خاموش شد.

منبع: احتجاج طبرسی،ج1 ، ص 176 / بحارالانوار،ج 11/ ناسخ التواریخ، ج1،ص 501

موضوعات: حرف حق  لینک ثابت



[دوشنبه 1391-08-01] [ 10:32:00 ق.ظ ]





  شهادت مظلومانه امام محمدباقر علیه السلام تسلیت باد   ...

سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده زهرا(س)

سپهر دانش و بینش، امام محمد باقر(ع) تسلیت باد . . .


زمین و آسمان ای شیعه در حزن و غم است امشب

همه اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب

امام پنجمین شد کشته از زهر هشام دون

مدینه غم سرا از این غم و زین ماتم است امشب

                  از كف برنت صبر و نماندش دگر قرار                

دين شد تهي ز مخزن اسرار كردگار

از ضعف بر جبين منيرش عرق نشست

اركان پنجمين امامت ز هم شكست

گاهي زبان به ذكر حق و گه شدي به هوش

از دل كشيده آه شرربار و شدخموش

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 10:26:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما