مدرسه علمیه الزهرا(س)قروه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
فروردین 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو





حدیث روز







محتواها





فال حافظ





پاسخگویی آنلاین به شبهات





حدیث





قرآن آنلاین





اوقات شرعی





لحظه شمار غیبت













لااله الا الله ملک الحق المبین

ذکر کاشف الکرب

  فرزند صالح شیطان   ...


فرزند صالح شیطان
من با حضرت هود(ع) در مسجدش باکسانی که به او ایمان آورده بودند بودم اورا هم که بر علیه قومش نفرین کرده بود را مذمت کردم اونیز هم خودش گریه کرد وهم مرا گریانید همان حرف حضرت نوح را زد من با حضرت ابراهمیم (ع)بودم در حالی که او را به داخل آتش انداخته بودند من با حضرت یوسف بودم وزودتر از اوبه قعر چاه رفتم و یوسف راگرفتم ونگذاشتم به او آسیبی برسد ودر زندان هم با او بودم من با حضرت صالح بودم و او رامذمت کردم که چرا قومش را نفرین کرده است وحضرت موسی در حالی که خداوند فرعونیان را غرق میکرد به همراه قوم بنی اسرائل را نجات دادیم حضرت موسی به من گفت که هر موقعه حضرت عیسی رادیدم سلام اورابهش برسانم ومن حضرت عیسی را ملاقات کردم وسلام حضرت موسی رساندم وحضرت عیسی هم گفت که هرموقع شما را دیدم سلام ایشان را به شما برسانم. 

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



[سه شنبه 1390-12-09] [ 10:59:51 ق.ظ ]





  شيطان در گردهم آيى تروريستى مكه   ...


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
 
روايت شده : وقتى كفار قريش ديدند پيامبرى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم هر روز رونق مى گيرد و حيله هاى آنها سودى نبخشيده سركردهاى قريش در ((دار الندوه )) نشست ويژه اى ترتيب دادند.
كسى كه سنش از چهل سال كم تر بود راه نمى دادند. اين گردهم آيى از چهل نفر از سران قريش شكل گرفت . شيطان ملعون هم به صورت پيرمردى در آمد! خواست داخل شود، دربان گفت : كيستى ؟ جواب داد: پيرمردى از اهل ((نجد)) هستم و شما به راءى من احتياج داريد؟! شنيدم براى خلاصى از دست اين مرد جمع شده ايد. آمده ام كه راءى خود را در اين باب به شما بگويم ، دربان گفت : داخل شو، او هم داخل شد و در جاى خود نشست . وقتى مجلس رسميت پيدا كرد، ابوجهل گفت : اى گروه قريش ! در ميان عرب كسى از ما عزيزتر نبود،

ادامه »

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



 [ 10:54:16 ق.ظ ]





  شيطان در جنگ بدر   ...


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
 
وقتى كه لشكر اسلام و مشركان در برابر هم صف بستند، و صف ها سامان گرفت ، ابليس به صورت سراقه بن مالك نزد قريش آمد. قرآن در اين باره مى فرمايد:
-اى پيامبر! به ياد آر وقتى را كه ، شيطان كردار زشت آنا را در نظرشان زيبا نمود - و براى فريب دادن آن جاهلان به شكل پيرمردى در آمد - و گفت : من با قبيله خود شما را يارى مى دهم و كارهاى پليدشان را به ديد آنان آراسته گردانيد.
و نيز افزود: هم چنين امروز - مسلمانان تاب مقاومت شما را ندارند - احدى بر شما غالب نمى شود، ((و قال لا غالب لكم اليوم من الناس و انى جارلكم )) و من امروز شما را امان دهنده ام و لشكرى بسيار از شياطين را حاضر كرده و به كفار نشان داد و گفت : با اين لشكر به كمك شما آمده ام و شما را پشتيبانم !.
پرچم را به من دهيد. سپس علم را به دست گرفت و از

ادامه »

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



 [ 10:52:44 ق.ظ ]





  شيطان و عمار ياسر   ...


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
 
((عمار)) هم از جمله كسانى است كه از اول ، زير بار فرمان شيطان نرفت . از همان آغاز با او مخالف بود با مسلمان شدن و عبادتش او را اذيت مى كرد. چند مرتبه با شيطان كشتى گرفت و او را بر زمين زد.
چنان چه وارد شده : در يكى از سفرها، كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد. آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى كه در فلان موضع بيابان است آب بياور.
وقتى ((عمار)) كنار چاه رسيد، مى خواست آب بردارد، شيطان آمد و گفت : نمى گذارم از اين چاه آب بردارى ! زيرا چاه مسكن شياطين است .
((عمار)) در برابرش ايستاد و با او در افتاد. با يك حمله شيطان را بر زمين زد. سنگى برداشت و با آن بينى شيطان را شكست . وقتى روى سينه او نشست ، ديد بسيار لاغر و رنجور است .
پرسيد: آيا همه شياطين چنين لاغراند؟ در جواب

ادامه »

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



 [ 10:50:13 ق.ظ ]





  شيطان در روز عاشورا   ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
 
شيطان لعين تصميم گرفته كه انتقام خود را از اولاد آدم بگيرد. لذا در تمام اختلافات حضور پيدا مى كند، در تمام جنگ ها حاضر مى شود و جبهه دشمن را تقويت مى كند، فراريان را با حيله بر مى گرداند، به سوى ميدان مى كشاند و آتش جنگ را شعله ور مى سازد.
يكى از آن جاها روز عاشورا بود كه تمام لشكريان خود را جمع كرده و به پايكوبى و رقص پرداخت . هر كس از لشكر امام حسين عليه السلام شهيد مى شد، از خوشحالى فرياد مى زد و رقص مى كرد. هر كدام از لشكريا عمر سعد فرار مى كردند، شيطان به صورت يكى از سر كرده هاى لشكرها در مى آمد و سر راه شان را مى گرفت و آنان را به ميدان بر مى گرداند. مى گفت : واى بر شما، اين همه جمعيت و مردان شجاع

ادامه »

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



 [ 10:44:06 ق.ظ ]





1 3 4

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما