قضيه خورده شدن فرزند شيطان توسط حضرت آدم
سپس او را کشت چهار قسمتش کرد وهر قسمت سر نوک کوهي قرار داد
وقتي حضرت آدم رفت شيطان برگشت وجوياي احوال خناس  وحوا قضيه را شرح داد ابليس خناس را صدا زد فورا در آنجا حاضر شد  واز آنجا رفت آدم آمد ديد که دوباره خناس اينجاست قضيه را از حوا پرسيد واو هم آمدن شيطان وصدا کردن خناس را برايش توضيح داد
اين بار آدم خناس را کشت وسپس سوزاند وخاکسترش را به آب داد باز جايي رفت  وشيطان آمد ديد خناس نيست از حوا
پرسيد واو قضيه را شرح داد باز شيطان خناس را صدا کرد وبه حوا سپرد ورفت دوباره آدم آمد ديد که خناس اينجاست او را کشت و خاکسترش را خورد باز شيطان آمد وديد که خناس نيست واز حوا پرسيد واو دوباره شرح داد ولي ايندفعه شيطان پسرش را صدا زد وگفت کجايي وخناس جواب داد در دل وسينه آدم هستم شيطان گفت خوب جايي هستي همان جا بمان مقصود من همين بود وبه او خناس دستور دادم که تا آدم ونسل آدم زنده است او را وسوسه کند  که در سوره ناس هم آمده  الذی یوسس فی صدور الناس من الجنه و الناس.  از شر وسوسه گر پنهانکار که در درون سینه انسانهاست وسوسه می کند خواه از جن باشد یا از انسان

 منبع رياض الحکايات ص20

موضوعات: شیطان  لینک ثابت



[سه شنبه 1390-12-09] [ 11:22:03 ق.ظ ]