مدرسه علمیه الزهرا(س)قروه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1391
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          








جستجو





حدیث روز







محتواها





فال حافظ





پاسخگویی آنلاین به شبهات





حدیث





قرآن آنلاین





اوقات شرعی





لحظه شمار غیبت













لااله الا الله ملک الحق المبین

ذکر کاشف الکرب

  بر روی خــــــــاک ... مــــــــــــادر   ...


بر روی خــــــــاک … مــــــــــــادر

از یک طرف سیلی

از یک طرف دیوار ……

از یک طرف در ,

از یک طرف مسمار ….

از یک طرف پهلو ,

از یک طرف آتش …

بر روی خاک ………….. مادر

 

موضوعات: دل نوشته, ایام فاطمیه  لینک ثابت



[سه شنبه 1391-02-05] [ 11:05:50 ق.ظ ]





  آبادی غریب ...   ...

آبادی غریب …

 در نا کجا، پیدا آباد ِشهری ..!

که دلیل آفتاب ..

را بر خاک می برند…

 نا پیدا، کجا آبادیست .. !!

که فرشتگان خاکش را به سرمه می برند….

.

موضوعات: دل نوشته, ایام فاطمیه  لینک ثابت



 [ 11:02:35 ق.ظ ]





  راز آرم شرکت کوکاکولا و توهین به مقدسات اسلام...   ...

فکر میکنید تصویر زیر مربوط به چه چیزی است …… درست حدس زدید آرم شرکت نوشابه سازی کوکاکولا ، آرم به ثبت رسیده و رسمی این شرکت آمریکائی ، اما …..

شاید صدها بار این آرم را در فروشگاهها دیده باشید و صدها بار از این نوشابه خورده باشید اما چیزی که به فکر هیچ کس نمیرسد این است که این آرم یک اهانت به پیامبر اسلام و شهر مکه که قبله همه مسلمانان است را به دنبال خود دارد بدون اینکه افراد معمولی به آن دقت کنند ، درست شنیدید یک اشتباه کاملا عمدی در طراحی این آرم

شما کافیست یک برچسب نوشابه کوکاکولا را از روی بدنه بطری جدا کرده و به پشت آن با دقت نگاه کنید ، فکر میکنید چه چیزی را خواهید دید ، من که از تعجب چشمانم گرد شد ……. بله درست است آرم کوکاکولا از پشت به اینصورت خوانده میشود ( لا محمد - لا مکه ) یعنی نه محمد و نه مکه

با یک خط بسیار زیبا و در عین حال حرفه ای از یک طرف ( لامحمد - لامکه ) به زبان عربی دیده میشود و از طرف روی آن کلمه کوکاکولا به زبان انگلیسی و به همان شکل و شمایل صحیح آن را خواهید دید ، که نشان از حرفه ای بودن طراح این آرم و یک قصد عمدی که در آن پنهان است را دارد ….. اما چرا ؟

من خیلی سعی کردم که خودم را قانع کنم که این یک تصادف است و عمدی نبوده اما هر چه که این آرم را زیر و رو کردم بعنوان کسی که درس طراحی آرم را خوانده ام و به نوعی کارشناسی آن را میتوانم انجام دهم دیدم نه تصادفی در کار نیست ، نظر شما چیست آیا کوکاکولا یا طراح آرم آن واقعا قصد چنین کاری را داشته و شرکت کوکاکولا چه توجیهی برای این کار دارد . ضمنا کوکاکولا در ایران دارای نمایندگی است و نوشابه های آن را هر روز من و شما میخریم !

اما مدتها بعد از انتشار این خبر به یک مطلب علمی برخورد کردم که نتیجه تحقیقات یک ژاپنی به نام ایموتو و در مورد اسرار آب است که سی دی فارسی آن که توسط دکتر شاهین فرهنگ با نام اسرار آب بازگو میشود را میتوانید در اینترنت خریداری کنید .

آقای ایموتو بعد از هزاران آزمایش از انواع آبهای جهان در محل های مختلف ، از آبهای چشمه ها و رودها و دریاها تا آب بطری و لوله کشی انواع نقاط جهان متوجه میشود که بلور های منجمد آبها بسته به محل ذخیره و نگهداری آن زشت یا زیبا میشوند مثلا اگر بر روی بطری اب بنویسید شیطان یا کفر یا به آن فحاشی کنید به هر زبانی که باشد آب زشت میشود ولی اگر بنویسید خدا ، کعبه ، مادر ، لبخند یا آیات قران را روی بطری آن بنویسید و سایر کلمات زیبای دیگر ، به هر زبانی که باشد بلور های آب زیبا و منظم میشود و نکته جالب اینجاست که بیش از هفتاد درصد بدن ما را همین آب تشکیل میدهد و در روایات هم داریم که فلان سوره یا دعا را بر آب بخوانید یا بر ظرف آب بنویسید و به بیمار دهید که شفا می یابد که نشان دهنده اثر پذیری آب است

حالا موقعی که شما نوشابه یا در اصل آبی را میخورید که روی بطری آن کفر و توهین به دین خدا نوشته است در واقع ذره ذره کفر و بی غیرتی دینی را به بدن خود تزریق میکنید و شاید تعجب نداشته باشد اگر وقتی میزان اعتقاد و ایمان و غیرت مذهبی خود را با ده سال پیش مقایسه میکنید درک میکنید که اعتماد و ایمان شما به دین و خدا بسیار سستر از سالهای قبل است ، بدون آنکه دلیل منطقی و واقعی آنرا پیدا کنید و فقط به بهانه ای در انتقاد از عملکرد حکومت یا آخوندها در فرار دینی مردم اکتفا میکنید و شاید هیچگاه نمپرسیم که شاید اشکال از خوراک بدن و روح خود ما باشد که هر چیزی را در رزق خود وارد میکنیم

موضوعات: فراماسونری  لینک ثابت



 [ 08:29:34 ق.ظ ]





  نامه ای به خدا...   ...

یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا ! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند . در نامه این طور نوشته شده بود : خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد . دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید . این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم . یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام . اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن…  کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد . نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند . در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند … همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند . عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت . تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود : نامه ای به خدا ! همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند . مضمون نامه چنین بود : خدای عزیزم . چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم . من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند … !!!

موضوعات: مطالب روزانه, درددل...  لینک ثابت



 [ 08:21:51 ق.ظ ]





  روایتی از زمان پیامبر(ص)   ...

به پیامبر اکرم(ص) گفتند :این که در قرآن آمده است که مسیحیان و یهودیان، کشیشان و احبار (علمای دین یهود) را به جای خدا می پرستند، به چه معنا است؟ گفت همین که حرفهای علمای دین خود را بعنوان حرف خدا می پذیرند و تحقیق نمی کنند، یعنی پرستش.  به اصحاب گفت که هر چه بر سر یهود و مسیحیت آمده، بر سر امت من هم خواهد آمد و زمانی می رسد که آن ها نیز، علمای دینشان را بجای خدا بپرستند

موضوعات: مطالب روزانه  لینک ثابت



 [ 08:18:18 ق.ظ ]





  بين همه پيامبرها جرجيس انتخاب كرده(ضرب المثل)   ...

روزي روباه  ، خروسي را گرفت و دويد تا او را در يك جاي امن بخورد .
خروس كه جان خود را در خطر ديد سعي كرد كه حقه اي به روباه بزند تا او دهانش را باز كند و از دست او فرار كند بنابراين  به او گفت : اگر مرا ول كني در حق تو دعاي خير مي كنم .

اما روباه كه خيلي زرنگ بود جواب نداد و در دلش گفت : اگر دعاي تو اجابت مي شود براي خودت دعا كن .
خروس دوباره كفت : اگر مرا آزاد كني هر شب يك مرغ چاق و چله برايت مي آورم .
روباه جواب نداد و در دلش گفت : تمام كساني كه گرفتار مي شوند همين حرف را ميزند .
خروس هر چه حرف زد و سعي كرد كه روباه جوابي به او بدهد موفق نشد تا اينكه وارد خرابه اي شدند . خروس ديد كه ديگر فرصتي براي او نمانده است ، به روباه گفت : حالا كه مي خواهي مرا بخوري در اين دم آخر از تو خواهشي دارم ، من خروس دين داري هستم لااقل  قبل از خوردنم نام يكي از پيغمبرها را ببر تا راحتتر بميرم . و او را به خدا قسم داد كه نام يكي از پيفمبرها راببرد .
خروس مي خواست تا از فرصت استفاده كند و هنگاميكه روباه دهنش با ز مي شود تا نام يك پيغمبر را مي برد ، فرار كند .
روباه كه خيلي زرنگ بود متوجه منظور خروس شد ، ولي چون دلش به حال خروس سوخت خواست تا آرزوي او را برآورده كند و همانطور كه گردن خروس را با دندانش گرفته بود گفت : جرجيس ( جرجيس يكي از پيامبران عهد قديم است ) و با اين حيله هم خواست خروس را برآورده كرد و هم مجبور نبود كه دهانش را باز كند . ( شما مي دانيد چرا مجبور نبود دهانش را باز كند ؟ )
 
اين ضرب المثل زماني استفاده مي شود كه كسي از ميان چيزهاي مهمتر و معروف ، چيز گمنامي را انتخاب كند . يا چيزي را پيدا كند كه مناسب حال او باشد .

موضوعات: مطالب روزانه  لینک ثابت



 [ 08:14:28 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما