به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خواهران کردستان، مراسم آغاز سال تحصیلی مدارس علمیه خواهران استان کردستان با حضور مدیر حوزه علمیه خواهران استان و مسئولان استان در قروه برگزار شد.

 مراسم با تلاوتی چند از آیات قران کریم با صدای قاری توانمند حجت الاسلام المسلمین فتحی آغاز گردید. در ادامه مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین صفی زاده آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه خواهران را  گرامی داشتند ،در آستانه هفته دفاع مقدس هستیم گرامی می‌داریم یاد و خاطره بزرگ مردان فتح کننده 8 سال دفاع مقدس را و درود و سلام می فرستیم و روان شهدای دفاع مقدس و شهدایی که باعث نورانیت محفل ما و خانواده شهدا ای که در جلسه حضور دارم و ایشان را گرامی می داریم ان شاالله از خدمت آقای رستمی امام جمعه محترم استفاده خواهیم کرد بنده فقط یک نکته راعرض می کنم خدمت بزرگواران و جلسه را به استادبزرگوار واگذار می نمایم.

استاد حوزه های علمیه بیان داشت:اباعبدالله الحسین علیه السلام قیام و شهادتش برای احیای ارزش ها بود و اصلاً حادثه عاشورا حاصل این جا به جایی است که در ارزش‌ها است آنچه که عاشورا خلق کرد و قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام را باعث شد همان ها هم می توانند فلسفه قیام در حوزه‌های علمیه باشد، حفظ ارزش‌ها و بیان ارزش ها و دفاع از ارزش ها  بر هیچ کس پوشیده نیست که امروز ما در مقابل هجمه سنگین دشمنان اسلام و بشریت قرار داریم که این ارزش هایی که ۱۴۰۰ سال است برای ما به ارث رسیده است، آیات نورانی قرآن کریم و روایات و سیره معصومین علیهم السلام سیره بزرگان دین ارزش‌ها را بیان کردند و حفظ کردند و در اختیار ما گذاشتند، این را مورد هجوم قرار دادند، با ابزار های فراوانی که خیلی هم نرم و نامرئی است اول ارزش‌ها را کمرنگ کردند و ارزش‌ها جایگاهش را به ضد ارزش و کار به جایی رسیده که ضد ارزش بشود.

وی با اشاره به این که یکی از مهمترین ارزش‌هایی که ما میراث‌دار آن هستیم ارزش مربوط به حوزه زنان و نهاد خانواده است دین مبین اسلام هیچ نهادی به مقدسی نهاد خانواده نیست زن هم از یک جایگاه بی‌نظیری در منظومه خلقت برخوردار است و زن یک عنصر محوری است که اساس مدیریتی نهاد خانواده بر عهده او گذاشته شده است نهاد خانواده بنیادی ترین نهاد اجتماعی و از جهاتی مقدم بر همه نهادهای دیگر است، حتی از نهاد تعلیم و تربیت اخلاق و اقتصاد سیاست و فرهنگ ، سلاح سایر نهادها که کاملاً وابسته به نهاد خانواده و نقش زن ها در نهاد خانواده بی همتا و یگانه است، هیچ بدیلی ندارد.

 این نهاد اگر بخواهد دوام داشته باشد و حیات داشته باشد، بدون زن و مادر و همسر نهاد خانواده معنا پیدا نمی‌کند.

 همه چیز از نهاد خانواده ها آغاز می شود و نهاد خانواده یک سنگری است که بعد از قرون وسطا دشمنان اسلام و بشریت کاملا با مطالعه دقیق به این نتیجه رسیدند که اگر بتوانند این سنگر را حذف بکنندهمه سنگر های دیگر را می توانند سریع بکند و کاملا واقع به این مطلب هستند که همه چیز از خانواده شروع می‌شود و اولین بحثی را که در زمینه مورد هدف قرار داده‌اند تخصص زدایی از خانواده است با همه امکانات و رسانه هایی که در اختیار دارند بحث کم ارزش کردن خانه و خانه داری وهمسری و فرزند آوری که متاسفانه از این جهت خانواده‌ها آسیب های جدی دیدند و دشمن توانسته به بخشی از اهداف خود برسد خانواده هیچ جایگزینی ندارد.

استاد اظهارداشت: در خانواده نقش مادر اساسی است همان طوری که شعار معروف که می گوید: شیر مادر جایگزین ندارد واقعاً نقش مادر و مهر مادر هیچ جایگزینی ندارد.

 زنان و مادرانی هستند که سند و الگوی فرزندانشان می توانند باشند، تمام خوبی هایی که در طول تاریخ بشر اتفاق افتاده است از صدر اسلام تا تا دفاع مقدس و مواردی که الان در بحث جبهه مقاومت اتفاق می‌افتد و این شهدایی که تقدیم اسلام شده اند همه اینها را به برکت خانواده است، شما اگر تک تک این شهدا را نگاه کنید و بدانید که رمز و راز شهید شدن این ها و رسیدن به چنین مقامی چه بوده است و نقش مادردر خانواده به بهترین وجه اجرا شده است.

 حوزه های علمیه خواهران با همین تفکر، با هدف تربیت بانوان صالحه زمانی که مجهز به سلاح و شرافت علم و دانایی اخلاق و عقلانیت شده آراسته به این ویژگی‌ شدند، طلاب در نحوه اول می‌خواهند حیات معنوی و ایمانی خود را بفهمند و یاد بگیرند و حفظ کنند این حیات معنوی و ایمانی را در جامعه ای که زندگی می کنند بسط بدهند.

حوزه های علمیه خواهران باید به این نقطه برسد که بتواند همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: مرجعیت دینی خواهران را در حوزه مسائل دینی و نیازهای دینی زنها پاسخگو باشند و این حاصل نمی‌شود مگر این که خواهرانی که وارد خیمه حضرت زهرا سلام الله شده‌اند با اهتمام به بحث بهتر یاد بگیرند، آنچه را که یاد گرفتیم به دیگران بیاموزند و این حاصل نمی‌شود مگر با التزام به اخلاق و ذی طلبگی که طلاب باید بیش از سایر اقشار جامعه متخلق به آن باشند.

استادبا اشاره به این که اخلاقی زیستن باید شعار آنها و منش و مشق آنها باشد تسکین نفس و روح برنامه اصلی و اساسی آنها باشدبیان داشت : این رفتار باید در روح و روان آن ها ملکه شودتازمانی که از حوزه فارغ التحصیل شدن این ها به این زیور آراسته باشندو با حضور فیزیکی خود در جامعه ، نمادیک طلبه موفق را بیان نمایند و نشان دهند که با هیبت زنی که درطراز انقلاب اسلامی است، زنی که درطراز کسی است که منتظر ظهور منجی است وقتی ظهوروبروز در جامعه داشته باشد، این خود بهترین تبلیغ عملی است .

مدیر حوزهای علمیه خواهران در پایان سخنان خود اظهار داشت :طلبه در نهایت باید به گونه ای رفتار کند که باعث زینت ائمه معصومین علیه السلام باشد، طوری رفتار کنید که دیگران ما را به اینکه جعفری هستیم مهدوی هستیم بشناسد.

 این تفاوت در ذی اخلاق ، کار و منش طلبگی باید جلوه کند و به این مرام و عقیده و اعتقادی که به ائمه معصومین داریم، پایبند باشیم که اگر این جور باشد لحظه به لحظه عمر ما مورد توجه حضرات معصومین و امام زمان علیه السلام خواهد بود، رضایت این وجود مقدس از ما بزرگترین سرمایه برای ما خواهد بود، ما میراث‌دار شهدا هستیم آنچه که در کربلا اتفاق افتاد و بعد از شهادت اباعبدالله الحسین حضرت زینب سلام الله علیها امام سجاد علیه السلام و رسالت که برعهده آن ها بوده است ، انجام دادند و این رسالت به دست به دست ما رسیده عهده دار این رسالت هستیم انشالله که شرمنده شهدا نشویم.

 در ادامه حجت الاسلام و المسلمین آقای رستمی امام جمعه شهرستان قروه ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت خواهران و برادران گرامی بیانات خودرا در جمع طلاب و خانواده های ایشان و مسئولین بیان داشتند: وظیفه خود میدانم تقدیر و تشکری داشته باشم از عزیزانی که این مجلس را تدارک دیدند، هفته و بهار تعلیم و تربیت را تبریک عرض می کنم هم خدمت دوستان آموزش و پرورش و معلمین گرامی و همه شما حوزویان، همچنین هفته دفاع مقدس را تبریک عرض می کنم انشالله خداوند همه ما را مشمول دعای خیر شهدا قرار دهد.

استادحوزه خواهران با بیان اینکه ، کتاب جنگ علیه خانواده را اگر خواهران گرامی مطالعه کرده باشند این کتاب نویسنده اش یک دانشمند کانادایی که  در حوزه تخصص علوم اجتماعی و جامعه شناسی فرهنگی مطالعات دقیقی داشته اند.

 حوزه علمیه خواهران این کتاب را ترجمه کرده است ویلیام گادنر در کتاب خودبه مشکلات زیادی اشاره کرده است از جمله این که یکی از ابزارهای جنگ علیه خانواده مهد کودکها است ، مهد کودک ها را خطر می داند منتها ما طلبه‌ها در عرصه تعلیم و تربیت نسبت به آن حساس نیستیم ایشان در خیلی ازجاها به خاطر دشمنی که با اسلام دارد بیان نمی‌کند منشأ این حرف ها که می زند از کجاست ؟منتها اگر کسی آشنایی با روایات داشته باشدمتفکرین اسلامی را دیده و روایات  را خوانده باشد و نقدهایی که به نهاد مهد کودک در غرب می زند و نقطه هایی است که گویا علمای اسلامی به آن می‌زند را با دقت مطالعه کند ، متوجه می شود که این داشنمند با روایات کاملا آشنایی دارد.

این دانشمند یکی دیگر از ابزارهای جنگ علیه خانواده را اشتغال زنان می داند.

یکی دیگر از ابزارهای جنگ علیه خانواده را فضای مجازی می داند که تسلط بر فضای فکری و فرهنگی جامعه دارد. گادنر در نقد فیمینیست نکته‌ای که به آن می پردازد این است که فیمینیست بهره کشی مردان از زنان است و چرخه اقتصاد اروپا بر دوش زنان می چرخد .

آخر همه این مباحث نقطه‌ای را بیان می‌کند و می‌گوید ما نمی‌توانیم مشکلات جامعه را اصلاح کنیم مگر اینکه مادران جامعه را حفظ کنیم.

استاد ضمن اینکه بیان کردندهدف ،هدف متوسطی است که احتیاج به یک مبنای نظریه محکمی دارد این مبنای نظری را از زبان شهید بزرگوار شهید صدربیان خواهیم کرد.

 شهید صدرمی فرماید: من خیل یتامل کردم ببینم جایگاه روحانیت در قران کجاست؟ آیات زیادی را در ذهنم مرور کردم و مهمترین آیه که نقش روحانیت و وظیفه آن را بیان می‌کرد آیه ۴۴ سوره مبارکه مائده بود.

همین وظیفه است که سازمان روحانیت را در طول تاریخ دنبال خود کشیده است و از غلبه حکومت ها عبور کرده به هیچ چیز هم نتوانست آن را خاموش کندو به فراموشی بسپارد.

” کتاب قندان های همیشه پر” مطالب خوبی در مورد رضا خان به دست شما می دهد از جمله اینکه ایشان وقتی حکومت را به دست گرفتند در سال 1۲۹۹ کودتا کرد ۱۳۰۴ تاجگذاری، یکی از کارهایش انحلال حوزه های علمیه بود، ۵۷۰۰ طلبه داشتیم ۵۰۰۰ را از رده خارج کرد و ۷۰۰ نفر باقی ماندند.

 در خاطرات امام خمینی رحمة الله علیه است که ما روزها در اطراف قم ونیزارها در میان درختان بحث و درس می خواندیم و شبها به قم بر می گشتیم.

 بعد از رحلت آیت الله بروجردی به دنبال این بودند که مرجعیت را از ایران خارج کند اما هیچ گاه نتوانستند نورروحانیت و مرجعیت را خاموش کنند.

 دلیل این که سازمان روحانیت در طول تاریخ مطرود نشده است این است که ارتباط خود را با پیامبر اسلام و اهل بیت حفظ کرده و پیوند اصلی‌اش در حدی است که خدای متعال بیان نموده است.

امام جمعه شهرستان قروه ،موفق ترین حکومت تاریخ را بر اساس آنچه که مقام معظم رهبری می فرماید: همین انقلاب اسلامی می داند که بر اساس اندیشه و تفکر روحانیت شکل گرفت فرصت انقلاب اسلامی برای معصومین نیز پیش نیامده است .

حضرت آقا در کتاب حوزه و روحانیت از دیدگاه رهبری می فرماید: انقلاب اسلامی تاثیر گذاریش برای تقویت کیان تشیع و گستردگی جبهه اسلام به اندازه و بیشتر از خود سفر امام رضا علیه السلام به ایران تاثیر داشته است این به معناست که روحانیت توانسته جامعه را همراه خود کند و از دالان های تاریخی بگذرد. شهید غفاری از مجاهدان راه انقلاب ، که در زیر شکنجه های منوچهرتهرانی به شهادت رسید، شکنجه گر این شهید می گوید: که ما شکنجه های مختلفی را برای این شهیدپیاده کردیم و از او خواستیم که اگر می‌خواهد جا نش در امان باشد فقط یک جمله بنویسد که من از خمینی بیزارم،  ایشان این جمله را نوشت: مرگ بر ظالم، وعده خدا حق است که زوال می‌رود و عدل جایگزین می شود.

امام کاظم علیه السلام می فرماید: کسی از قم ظهور می کند مثل تیکه های آهن دورش جمع می‌شوند و از هیچکس هراسی ندارند جانشان را در این راه می دهند.

 روحانیت با این مبارزات در عرصه ظاهر شدند سازمان روحانیت سازمانی نیست که بخواهد با چند تا حزب  قدرت بگیرند و یا با چند حزب از رده خارج شود و نفوذ علما در میان مردم نفوذ تحسین برانگیز است به هر کس که خواسته در نظام سیاسی جامعه نفس بکشد چاره نداشته باید خودش را به روحانیت متصل می‌کرد.

 امروز هم در انقلاب اسلامی همه باید پشت سر رهبری باشند.

 در این آیه مبارکه سازمان روحانیت و حوزه های علمیه را تشریح می‌کند و جایگاه قرآنی حوزه های علمیه است چند نکته مهم است:

 نکته اول این است که ما تورات را نازل کردیم ،تورات نماد کلام خداست ، بشر باید ارتباط با خدا داشته باشد مسیر ارتباط با خدا را مشخص می کند آنچه که نبیون و همچنین کسانی که تسلیم خدا بودند ، ربانیون مردانی که برای خدا نفس می کشیدند برای خدا کار می کردند.

 همچنین دانشمندان کلامی که آنها می گویند کلام خداست این مبنای تربیتی جامعه است مردم باور داشته باشند کسی که از طرف خدا صحبت می کند حرف خدا را می گوید برای منافع خودش صحبت نکند این علما برای منافع خودشان صحبت نکردم مهمترین نکته این آیه این است که عالم از طرف خودش صحبت نمی کند آنچه که می گوید خداوند گفته است آنچه که می گوید اهل بیت گفتند و ائمه معصومین اولین کسی نیست که به خاطر منافع خودحرفی را بگوید سپس می فرماید: وظیفه عمومی آنها این است که حافظان کتاب خدا هستند، مفسران واقعی کتاب خدا روحانیت هستند.

استاد با اشاره به اینکه حوزه های علمیه تشکیلات اصلی و محکمی برای حفظ این کتاب خدا از انحراف هستند بیان داشت:تحریف هایی که در دالان‌های تاریخ شکل می‌گیرد اصلاح گراین تغییرات همین علما هستند.

 داستان تقلید و رجوع به علما، داستان رجوع به متخصص است.

 دلیلش این است که در این آیه می فرماید که وظیفه علما حفظ کتاب خدا است؟ چرا خداوند علمای را که تحریک بکنند را بشدت تو بیخ می کند، خداوند می فرماید:در قیامت از تعفن بعضی از علما که به ظاهر لباس علما را پوشیده اند بسیار مینالند.

علما شاهد تکالیفی که مردم انجام می دهند نیز هستند لذا خداوند به عالم درجه شفاعت داده است.

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: قلمی که عالم می زند از خون شهیدی که بر زمین ریخته می شود ارزش آن بیشتر و بالاتر است،دلیلش این است که شهید می سازد.این شان عالم است نسبت به شهید.

 آیت الله جوادی آملی حفظه الله در مورد ارزش شهید می فرمائید: فرق شهید و عالم در این است شهید وقتی که شهید می شود آنچه را که باید ببیند، می بیند؛ اما عالم کسی است آنچه که شهیدمی بیند در زندگی خودش دارد می بیند.

رویکرد دیگری که این آیه نسبت به علما دارد این است که از مردم نمی‌ ترسند. قرارنیست براساس منافع سیاسیون جامعه رنگ عوض کند چرا که الگوی آنها امیر مومنان علی علیه السلام است .

اصحاب امام آمدند و به امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: آقا شما با گروه سیاسیون راه بیاید تا حکومت شما مستقر بشود قدرت و تسلط که پیدا کردید آن موقع آنها را در دفع خواهیم کرد،امام فرمودند:امام حاکم به کتاب خداست باید مردم خودشان را با کتاب خدا تطبیق دهند تا امام آنها را جذب کند.

 شهید مطهری هم در کتاب جاذبه و دافعه می گویند: کسی که مثل امام باشد جذب امام می شود.

کسی که مثل امام نباشد اما او را دفع می کند .

علما هر حکومتی که به حق باشد جانشان را فدای آن حکومت می کنند و هر کمکی که نخواهد دین خدا را پیاده بکند علما تمام قد در مقابل آن می ایستند،لذا وقتی نامه به سیدالشهدا نوشتند، همه چیز ما درست است، چشمه ها پر آب، مزارع پر محصول، نعمت فراوان همه چیز داریم فقط یک امام می خواهیم که بر ما حکومت کنند ،سیدالشهدا متوجه شدند که امام را فقط برای حکومت می خواهند ، بنابراین در پاسخ به نامه ها فرمودند: اگر من بیایم بر اساس کتاب خدا حکومت می کنم بر اساس آنچه که خدا بخواهد.

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: به خدایی که جان علی در دست اوست همه را غربال می‌کنم تا کسی که به ناحق بالا قرار گرفته پایین بیاید و کسی که به ناحق پایین رفته است بالا بیاید.

 بنابر این هر عالمی که بخواهد منفعلانه عمل کند از جامعه مطرود خواهد شد .

حوزه های علمیه باید متولیان اصلی فرهنگ در جامعه اسلامی باشد و در آخر نیز دو توصیه مهم برای طلاب این که اهل تقوا باشید،عالم دنبال اصطلاح نیست نفوذ علما با تقوا و شب زنده دار نسبت به علمایی که از اصطلاحات استفاده می‌کنند بیشتر است تمام موانع برای تان برداشته می شود، توصیه دیگر اینکه نسبت به دانش و تحصیلات کم نگذارید زیرا آن چیزی که مردم را در مقابل امام حسین علیه السلام قرار داد جهل بود و بی عملی نسبت ب آنچه که به دیگران می گفتند و خود عمل نمی کردند.

 درادامه جناب سرهنگ مومنی با درود خدا به شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای اخیر شهرستان قروه و شهدای امنیت و مقام معظم رهبری حفظه الله و آرزوی توفیق و سلامتی برای ایشان بیان داشتند: دفاع مقدس یادآوری دلیل مردی و مردانگی و از خودگذشتگی ۳۶ هزار شهید دانش آموز است شهدایی که از جان خود گذشتند تا ناموس زنان و مادران سرزمین شان حفظ شود.

 شهید دکتر مصطفی چمران فرمود: وقتی که برای ادامه تحصیل به دانشگاهی در آمریکا می‌رفتم وصیت مادرم در کشور غریب این بود که از یاد خدا غافل نشوم.

 این فرهنگ را باید طلاب جامع آموزش دهند.

طرح شهید بهنام محمدی لبیک به مقام معظم رهبری حفظ الله است که طلاب باید کمک کنند که این طرح در مدارس اجرا شود که در آخر منتهی به طرح شهید حججی گردد.

شهداتربیت یافتگان دین مکتب عشق بودند.

 رزمندهای زیادی در شهرستان قروه داریم که خاطرات زیادی از دفاع مقدس دارند و گله مند ندچرا از خاطرات ما استفاده نمی کنیدطلاب با سپاه تعامل داشته باشد تا برنامه ریزی وجود داشته باشیم که خاطرات را جمع آوری کنید تا انشاالله حوزه های علمیه سپاه آموزش و پرورش فرهنگ شهادت که برگرفته از فرهنگ عاشورایی است را در شهر پیاده کند و در آخر همه روزه توفیق و سعادت برای تمام کسانی که این جلسه را تشکیل دادند و از خداوند منان خواستارم.

 درخاتمه مراسم از خانواده شهیدان اجاق ، احمدی، غلامی و عبدی تجلیل بعمل آمد و به مناسبت ایام اسارات شهدای کربلا محفل با نوای مداح اهل بیت آقای سرداری به فیض رسید.

جمهوری اسلامی، جمهوری عزت است

 رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: الان مشاهده میکنید، باز مسئله‌ی مذاکره را آمریکاییها همین طور دارند دنبال میکنند. این یک ترفند است. این را باید همه بدانند. همه باید توجه کنند.

 البته آمریکا هم یک، آمریکاییها هم یک جور حرف نمیزنند. گاهی میگویند مذاکره‌ی بی‌قید و شرط. گاهی میگویند مذاکره‌ی بدون پیش‌شرط. گاهی میگویند مذاکره‌ی با دوازده شرط. حالا یا واقعاً سیاستشان، سیاست آشفته‌ای است، نمیدانند چه میخواهند، که احتمال دارد این باشد، یا هم این است که دارند ترفند میزنند. یکی از ترفندها هم همین است. یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند. لکن ما سردرگم نمیشویم، ما راهمان روشن است. ما میفهمیم داریم چه کار میکنیم.

آمریکا که میگوید مذاکره کنیم، مقصودش این نیست که بیاییم یک راه‌حل عادلانه‌ای پیدا کنیم. نه. مقصودش این است که بیاییم سر میز مذاکره بنشینیم، ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. این است. مقصود از مذاکره این است.

 حالاها این قدر گستاخ شدند که همین را صریح هم میگویند. قبلها بنده این را میگفتم که آمریکاییها مقصودشان این است. بعضی‌ها میگفتند نه، نه‌خیر، این جور نیست. اما حالا خود آمریکاییها میگویند.

 همین چند روز قبل از این یکی‌شان باز همین حرف را زد که باید بنشینیم سر میز مذاکره با ایران و ایران فلان چیزها را قبول کند. مقصود اینها از مذاکره این است. یعنی ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. خیلی خب، بروند با آن کسانی که به عنوان گاو شیرده آنها عمل میکنند، بروند با آنها هر جور میخواهند همین طور مذاکره کنند.

 اما جمهوری اسلامی، جمهوری مؤمنین است، جمهوری مسلمین للّه است، جمهوری عزت است. ۹۸/۶/۲۶

حوزه علمیه الزهرا(س) شهرستان قروه همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت سیدالشهداء(ع) و یاران با وفایشان، آئین عزاداری با حضور بانوان سطح شهرستان در مکان سالن اجتماعات برگزارگردید.

دراین مراسم ها علاوه بر قرائت زیارت عاشورا ،  حدیث کسا ، دعای علقه و  مداحی ابعاد مختلف قیام حضرت امام حسین (ع) سبک زندگی ، رحمت الهی ، ظرفیت انسان ها درگرفتاری ها و مصیبت ها، ارزش اشک بر امام حسین (ع)  توسط سخنران های محترم تشریح شدو مداحان در رثای واقعه‌ی جانسوز کربلا به مداحی و روضه‌خوانی پرداختند، همچنین برای اولین سال مراسم شیرخوارگان با همکاری این مدرسه مبارکه در روستای قصلان برگزار شد که با استقبال خوبی مواجه شد .

رحمت و عنایت خداوند بی نهایت است

استاد کلوندی  ضمن تسلیت عزاداری سیدو سالار شهیدان  بیان داشت : رحمت و عنایت خداوند بی نهایت است و لطف خدا حد و حصر ندارد خداوند بی نهایت داناست و نیازها را می داند بی نهایت توانا و عاجز نمی شود، بی نهایت دارا و و خزائن او تمام نشدنی است،  بی نهایت مهربان وکینه ای ندارد،  بی نهایت بخشنده و بخلی ندارد. در دعای افتتاح داریم که هر چه ببخشد بخشش و بیشتر می‌شوند این خدا را با خودمان مقایسه نکنیم خدا دنبال بهانه است بی نهایت ها همین الان آماده هستند بی نهایت علم و هدایت است سهم ما از این بی نهایت ها چقدر است سهم هرکس به اندازه ظرفیت خودش است محرومیت های انسان ها به خاطر محدودیت های آنهاست.

 قرآن کریم می فرماید: خداوند نعمتی را که می فرستد هر ظرفی به اندازه خودش آن نعمت را می گیرد.

مرحوم حیدر آملی از عرفای قرن ۸ صاحب کتاب جامع الاسرار در مقدمه کتاب سه بار قسم خورد که من در جوار خانه خدا ریاضتی داشتم خدا در سینه ام علم گذاشت که اگر تمام درختان قلم و دریاها مرکب شوند نمی‌توانند یک دوم آن را بنویسند این نشانه ظرفیت بالای این عالم و عارف بزرگوار است، داستان ثعلبه انصاری که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد تا دارایی او بیشتر شود از پیامبر درخواست کرد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: واقعاً تو میخواهی دارایت بیشتر شود و باز او اصرار کرد که بله می خواهم ثروت زیاد شود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم دعا نمودند و با دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ثعلبه بسیار ثروتمند شد زمانی که نمایندگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای گرفتن زکات به نزد ثعلبه رفتنداز دادن زکات امتناع کرد و گفت: که من این ثروت را با زحمت به دست آورده‌ام چرا مثل مسیحیان باید جزیه بدهم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اطرافیان فرمود: ثعلبه ظرفیت نداشت و این ثروت باعث نابودی او شد.

شخصی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از حضرت خواست تا اسم اعظم را به او بدهد حضرت به او گفت: به زیر فلان پل برووهر اتفاقی افتاد برای من بازگو کند، آن شب به زیر آن پل رفت و دید پیرمردی که هیزم های زیادی بر دوش دارد و آن را به سختی از روی پل به این طرف پایین می آورد، در این هنگام جوانی اسب سوار با سرعت از روی پارچه شد و به پیرمرد درد و تمام هیزم  های او را انداخت پیرمرد با صدای حاصله بلند شد و بدون اینکه چیزی به جوان بگوید هیزم ها را جمع کرد و دوباره به راه خود ادامه داد در این هنگام آن شخص گفت که جوان گستاخی اگر من به جای پیرمرد بودن من او را تنبیه می کردم به نزد امام صادق علیه السلام برگشت و داستان را برای ما بازگو کرد امام فرمود این شخص که حیض آن بر دوش داشت اسم اعظم می دانست و نفرین کرد بنابراین هر شخصی به اندازه ظرفیت اوست که بهش علم داده می شود تو ظرفیت اسم اعظم را نداری و من نیز آن را به تو بگویم.

چه کار کنیم ظرفیت پیدا کنیم؟

استادکلوندی گفت: یکی از راه ها این است که داده های خدا را ببینیم و قدر بدانید تا خدا به تو بیشتر بدهد خدا می فرماید: همان داده ها را هضم کن بعد بیشتر بخواه زمانی که داده ها را نبینیم از خدا باز بخواهیم خداوند می فرماید: قیامت نمی توانی جواب بدهی بیچاره می شوید، شخصی نزد امام رضا علیه السلام آمد که وضع مالیم خوب نیست و حضرت دعا نمودن و آن طرف توانگر شد.

 دیدن نعمت های خدا لطافت روحی می خواهد، مرحوم اراکی با وجود صدسال عمر همچنان شکر نعمت های خدا را به جا می آوردند و با این که استاد امام راحل و چند تن از مراجع بزرگ اسلام بودن باز شکر نعمت های خدا را به جا می آورد و هرگز ناشکری نداشتند شکرگزاری از خدا انسان ها پدر و مادر با تشکر و نماز و سایر افعال امکان پذیر است ،رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: روز قیامت منادا و ندا می دهد ستایش کنندگان برخیزند پس از ادی بلند می‌شوند سپس پرچمی برای آنها نصب می شود آنگاه وارد بهشت میشوند گفته شد اینان چه کسانی هستند و چه ستایشی کرده‌اند و فرمود: آنان که همیشه خدا را سپاسگزاری می کنند.

زیارت عاشورا که حدیثی قدسی است و جبرئیل امین آن را از سوی خدا برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است ،اللهم لک الحمد و حمد شاکرین

امام باقر علیه السلام در فضیلت خواندن زیارت عاشورا که آنرا به علقمه آموزش داد می فرمایند:این زیارت را بخوانم که خداوند متعال برای آن هزار هزار حسنه نوشته و هزار هزار گناه را از تو دور می کند و درجه و مقام معنوی تو راست هزار هزار بار بالاتر می برد و تو را از زمره افرادی قرار می دهد که با امام حسین علیه السلام همراه بوده و شهید شدند امام حسین علیه السلام در عصر عاشورا در جمع اصحاب خود و ستایش الهی را به جا آورد و فرمودند خدا را در وضعیت مناسب یا ناراحتی و هم شکر می کنم و یاران حضرت نیز به جهت توفیق یاری حضرت خدا را شکر می کردند

 توجه به حمد و ثنای الهی در واقعه کربلا

استادرحمتی ضمن تسلیت عزاداری سیدو سالار شهیدان بیان داشت :ما در جریان واقعه عاشورا و کربلای ابا عبد الحسین علیه السلام درسهای بسیار زیادی از رفتار و گفتار و خطبه هایی که اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین در این سفر مهم الهی داشتند می توانیم درسهای زیادی بگیرم که حالا امشب و شبهای آینده بعضی از آن درسها را خدمت عزیزان عرض می کنیم یکی از چیزهایی که در خطبه ها و در کلمات و رفتار اهل بیت در این سفر زیاد بوده مساله حمد و ثناء و شکرگزاری در درگاه خدای متعال است با اینکه واقعه ای در عالم مثل واقعه کربلا دلخراش نیست مصیبتی ما از این بالاتر نداریم در زیارت عاشورا می خوانیم مصیبت شما بر آسمانها و زمین سنگینی می کند :عظمت مصیبتک فی السموات علی اهل السموات

مصیبت و بلا و ابتلایی سخت تر از روز عاشورا و جریان کربلا، چه شهادت و چه اسارت ما نداریم ولی شما در طول سفر از ابتدا تا انتهایی که این قافله به مدینه برگشت یک مورد شما پیدا نمی کنید که آقا ابا عبد الله اصحاب یاران اهل بیتش گلایه داشته باشند شکایت از خدای متعال داشته باشند بین آنها و خدای متعال شکر آبی شده باشد یا ناشکری بکنند یا کفران نعمت کنند یا اعتراض کنند این چه گرفتاری است چه بیچارگی است چه در به دری است از خدای متعال ما نداریم به مردم گفتند شما ظلم می کنید اشتباه می کنید گمراهی دارید می روید ولی نسبت به خدای متعال هیچ گونه گلایه و شکایتی نبوده بلکه همه اش حمد و مدح و ستایش و ثنا و تشکر از خدای متعال بوده است ، شب عاشورا آقا ابا عبد الله علیه السلام خطبه ای که خواندند فرمودند :ای خدا من مدح و ستایش می کنم تعریف تو را می کنم ثناء تو را می گویم بهترین تعریف ها کسی که در محاصره دشمن است می داند فردا همه عزیزانش پرپر می شوند خودش هم به شهادت می رسد اهل بیتش اسیر می شوند ولی می گوید خدایا من بهترین مدح ها و ثناها را از تو می گویم :چه در سرور و شادی و راحتی خدا را شکر می کنم و چه در گرفتاریها سختی ها ابتلائات می گویم الحمدلله الهی شکر من همه اش مدح می کنم ستایش می کنم.

در مسئله شکر گزاری و مساله کفران نعمت، یک علامت دوستان اهل بیت و مومن این است که شکر گزار باشد شاکر باشد از خدا گلایه و شکایت نداشته باشد افرادی که منحرفند افرادی که اوصاف مومنین در آنها نیست آنها همیشه کفران نعمت می کنند ناشکری دارند ناسپاسی دارند قدر شناس نعمت و منعم نیستند.

بزرگی فرمودند: که هر کسی از یکی از اسمهای خدا ممکن است خوشش بیاید یک کسی از مثلا الله خوشش می آید از رحمان خوشش می آید از یا ارحم یعنی همه اسمها زیباست یک تعبیر خیلی قشنگی خدا رحمت کند همه گذشتگان یک موقعی می گویند به حضرت آیت الله دولابی رضوان الله تعالی علیه یک کسی گفت اسم اعظم خدا کدام است؟خیلی قشنگی است اسم اعظم خدا کدام است؟ می گویند اسم اعظم را کسی بلد باشد گره هایش باز می شود مشکلش حل می شود اگر خدا را به آن نام بخواند یا به آن اسم قسم بدهد ایشان جواب خیلی عالی دادند فرمودند : شما اسم کوچک خدا را پیدا کنید تا من اسم اعظم را نشان بدهم اسمهای خدا همه اعظم است خدا خودش اعظم است عظیم است بزرگ است همه اسمهایش هم بزرگ است. این همان تعبیری است که اگر قدر بدانی همه شب شب قدر است اگر قدر ندانی شب قدر هم شب قدر نیست یعنی اولیاء خدا بودند یک بار گفتند یا رب دعایشان مستجاب شد یک بار گفتند یا الله دعایشان مستجاب شد بستگی دارد که در دل شما اسم خدا اعظم باشد این نکته ظریف قشنگ عرفانی ای است خدا در دل ما بزرگ باشد و الا لفظ خالی ممکن است یک منافق هم یا الله بگوید یا یا رب بگوید یا اسم اعظم خدا به زبانش جاری بشود آیا مشکلش حل می شود؟

 ارزش اشک و عزاداری برای امام حسین علیه السلام

 استاد اسدی بیان داشت : از چیزهای که حق اهل بیت را  تا حدودی ادا می کند یکی گریه کردن بر آقا امام حسین علیه السلام است.

ان شاءالله قدر این اشک ها را بدانید این گریه ها عزاداری ها عاشورا شروع مصیبت هاست نه تمام شدن مصیبت هاست متاسفانه خیلی ها بعد از عاشورا دیگر روضه و مجلس و حسینیه و تکیه را ترک می کنند خیلی اشتباه بزرگی است تازه مصائب شروع شده است، در کامل الزیارات امام صادق علیه السلام داریم که فرمودند: اگر کسی گریه کند بر آقا امام حسین علیه السلام دل پیغمبر خدا را خوشحال کرده است ، می دانید شاد کردن دل پیغمبر و اهل بیت بهشت را بر انسان واجب می کند، در حدیث دیگر ی داریم :هرکسی گریه کند بهشت بر او واجب می شود،امام صادق علیه السلام در کتاب کامل الزیارات فرمود:کسی گریه کند بر ابا عبد الله علیه السلام دل صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد کرده و ما چقدر روایات داریم کسی فاطمه را خشنود کند خدا را خشنود کرده خدا را راضی کرده رضای او رضای خداست غضب او غضب خداست.

فاطمه زهراسلام الله علیها دعاگویند برای کسانی که برای امام حسین علیه السلام گریه می کنند روضه می خوانند روضه می گیرند زیارت می روند ، حضرت زهرا سلام الله علیها می آید کنار قبر فرزندش امام حسین علیه السلام دعا می کنند برای زوار قبر فرزندشان. حسابش جداست خلاصه کسی که گریه می کند هم بی بی را خوشحال کرده هم ارتباط برقرار کرده و مورد لطف و نظر است.

ایشان در ادامه اظهار کرد:  یک روایت دیگر است که روز قیامت حضرت زهرا سلام الله علیها پیراهن غرق به خون آقا ابا عبد الله علیه السلام را می آورند در صحرای محشر عرضه می دارد بار پروردگارا تو حکم کن بین ما و کسانی که به ما ظلم کردند، حضرت زهرا عرضه می دارد:ای خدا من فاطمه زهرا را شفیع قرار بده وساطت من را قبول کن برای کسانی که برای حسین علیه السلام من گریه کردند اشک ریختند از آنها شفاعت کنم .

واقعا ما نمی دانیم دستگاه امام حسین علیه السلام  چقدر عظمت دارد.

 سبک زندگی اسلامی و حسینی

خانم گوران  ضمن عرض سلام و احترام خدمت طلاب بزرگوار و آرزوی سلامتی از عمق وجود برای خواهران و مادران مهربان خدا را بسیار سپاسگزارم که این سعادت را به من داد که در خدمت انسان هایی از جنس نور باشم انشالله به برکت این شب ها و روزهای عزیز و با دعای خیر صاحب العصر و الزمان سعادت دنیا و آخرت نصیب همگی ما به گرددبیان داشت: هر کس که می خواهد از دنیای خود به خوبی استفاده کند این دنیا مزرعه آخرت ش قرار بدهد نیاز به یک کاتالوگ سبک و مدل ای دارد که این مدل بهتر از سبک زندگی دینی پیدا نمی کند چرا که آنچه که خالق دین است همان خالق دنیاست ما اعتقاد داریم که دارای سبک زندگی هستیم که بر سبک زندگی ملت های دیگر به ویژه غربیان برتری دارد پس چرا از نظر ظاهری پیشرفت ما از آنها بهتر است قرآن پاسخ می فرمایند بعضی از آنها کافر و بعضی دیگر هستند و به قول ضرب المثل که می‌فرماید از این جا رانده و از آنجا مانده ایم نه رومی رومی من زنگی زنگی واقعیت این است که زندگی ما ترکیب شده است از زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی نماز میخوانیم مسجد میدان زکات می دهیم اما از جاسوسی‌های مان اسلامی نیست می گوییم که یک شب هزار شب نمیشود بازار اقتصادمان اسلامی نیست می شود نه بهر های زندگی غربی ها را می بریم چون مسلمانیم نه بهره زندگی اسلامی را چرا که مقلد غربی اگر زندگی ما سبک دینی و اسلامی داشته باشد می تواند الگوی مناسبی برای غربی‌ها باشد ببینی زندگی قبلی ها فقط به آسایش تن و جسم اهمیت می دهد اما اسلام پیروز من نه تنها و آسایش انسان اهمیت داده بلکه آرامش روح و روان نیز برای او تضمین کرده است و این آرامش برای زندگی قلبی ها یک بحران است شوخی هست که می گویند ما که نمی توانیم مثل اهل‌بیت زندگی کنیم فاصله ما از آنها خیلی زیاد است هم از نظر مکانی هم از نظر زمانی ولی ببینید غربی‌ها چطوری بهترین استفاده را از امکانات دنیا می کنند چقدر آسایش و لذت مرد در حالی که خداوند می فرماید رسول الله اسوه حسنه ای خدایی که خالق دیروز و امروز و فرداست یعنی هنوز پیشرفت هایی را که نیامده است خبر دارد می فرماید الگوی سبک زندگی شما باید پیغمبر خاتم باشد اهل بیت در مورد فرزند زمان خود باشید از پیشرفتهای زمان خود تکنولوژی علم و صنعت استفاده کنید اما روح زندگی‌تان فاطمی باشد

از دیدگاه ما باید فاطمه باشد یعنی نه مادی نه التقاطی نگاه امروز سبک زندگی غربی نگاه اما نیستی است نگاه الحادی دارند یعنی خدا گریزی بی خدایی اولین پایه و اساس سبک زندگی اسلامی نگاه توحیدی داشتن از یعنی اقتصاد شما بی خدا نباشد اگر اقتصاد بی خدا باشد می شود اقتصاد سرمایه داری یا کمونیستی ریاست شما بی خدا باشد می شود سیاست دو دره بازی دزدی در معماری مدیریت اشتغال تحصیل اولین اتفاق او در قران راجع به افکارمان است یعنی در افکار عمومی مواظب خداباش یک کارگر که سر کار می رود نگاه توحیدی داشته باشد یعنی خدایا از برکتاز من حرکت یک معلم وقتی نگاه توحیدی داشته باشد یک زن خانه دار وقتی نگاه توحیدی داشته باشد دیگر خودش را کلفت نمی داند از درد هواپیما بیشتر ولی سفرتان توحیدی باشد غذای لذیذ بخار ولی توحیدی باشد یعنی خدا و قیامت را فراموش نکن وسوسه های شیطان را فراموش نکن و این که حب و بغض ما دینی باشد.

 اسلام و ایمان با هم فرق دارند

خداوند کریم در قرآن کریم می فرماید اسلام و ایمان با هم فرق دارند اسلام با گفتن شهادتین درست می‌شود اما ایمان چیزیست که از یک باور و اعتقاد قلبی به تمام مباحث توحید و خداشناسی نبود امامت و معاد به دست می آید لذا ما در اطرافمان خیلی‌ها را می‌بینیم که فقط مسلمان خبری از ایمان واقعی نیست انشالله که قسمت بشه برید مکه و مدینه ابتدای ورودی نوشته ورود و غیر مسلمان حرام است

ما از کجا بدانیم که ایمان داریم فقط اسلام مومن هستیم یا مستند ایمان من چقدر از خداوند متعال در سوره بقره می فرمایدیا ایها الذین امنو امنو از معلوم‌میشود ایمانهم درجاتی دارد ممکن است ایمان کسی ضعیف باشد با کوچکترین سخنی از پا در بیاید و کسی هم ایمانش قوی باشد و ما انواع و اقسام مشکلات را در رو ببینیم اما بازهم او ناامید نیست برای اینکه بدانیم ایمان ما در چه درجه ای از آیا مومن هستیم یا نه خداوند متعال در سوره مبارکه مومنون ویژگی های مومنین را بیان فرموده اهل مومنون به راستی که مومنان رستگار شدن یعنی بشارت می دهد کسانی که ایمان آنها کاذب نیز ایمان تقلیدی نیست اینها رستگارند در آیات زیادی هست که می فرماید تقوا پیشه کنید تا رستگار شوید ایمان بیاورید تا عمل صالح انجام بدهید تا رستگار شوید از این رستگاری آخر و سرانجام کار چگونه این شدن…الذین هم فی صلاتهم خاشعوندر این آیه روی نماز خواندن با با خشو تاکید کرده نفرموده نماز را اقامت کنی خوشو دارند یعنی وقتی نماز می خواند و حواسشان به ارایه نمازشان است نه به ادامه فیلم و سریال ادامه فوتبال حواس‌شان به غذای شان نیست که نسوزد بلکه چشم های خود را از موزه سجده بر نمی دارد به نمازشان القاضی بیرون نیست نماز معراج مومن است با لا می برد انسان را حتی برای دقایقی اندکی که شده

انسان را از دنیا و مشکلاترها می کند اگر نماز اینطور بود بعد نماز آرامش پیدا کردیم این نماز مقبول درگاه خداوند خداوند است وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مردی را دید و زمان نماز بازریش خودش بازی می کردپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود اگر در قلب او خوش و بود اعضای بدنش نیز خواسته می‌شد از خشوع دل و روح و جسم را هم به دنبال دارد قلب نمازگزار با خدا مناجات می کند حال اگر به مفاهیم گفتار خود توجه نداشته باشد مناجاتی صورت نگرفته است این نماز تنها ان الفحشا والمنکر نیست والذین هم عن الغو معرضون آنانکه از بیهوده و نفت روی گرداند خدا به فریاد ما برسد خانم ها ولی برام یه کاریش می کنم اما این خیلی مهمه منظور از لغو کارهای بیهوده و بی فایده است اگر فکر کنیم می بینیم چقدر از کارهای ما در طول روز اصلاً فایده ای نداشته نه برای دنیا نه برای آخرت تمام گناهان زیرمجموعه لغو تمام افکار باطل زیرمجموعه لغو تمام سخنانی که فایده و خیلی در او نیست می شود لغو وقتی من میدونم مثلاً تو محیط خانواده جلوی مادر شوهرم خواهر شوهرم این حرفها بزنم آنها را عصبی و ناراحت می کنم و می گویم ای می شود مصداق سخن لغو چون فایده چینی که چند سال آرامش زندگی من را می گیرد خواهر من با عقل ناقص خودم معیاری دارند برای سخن لغو میدونم چقد رو درس درست یا نول خود برای خود جواب داده و اون اینه که وقتی می‌خواهیم حرفی بزنم جمله جملات مرا در مغزم کنار هم میچینم بعد هم عکس العمل طرف مقابل را در نظر می گیرند اگر احساس کنم این حرف ناحق و طرف مقابل را آزار می دهد سعی می کنم نگویم همیشه با احتیاط حرف میزنم با این وضع شاید بعضی جاها اشتباه مبکنم بنابر این ما من از گناهان افکار باطل و سخنان بی باده و البته موسیقی و آواز آواز که زیرمجموعه هم این لغو دوری می کندوالذین هم للزکاه فاعلون زکات در خیلی از جاها بلافاصله بعد از نماز ذکر شده اینجا خیلی مهم بوده که مومن سخن نقد نگوید

کسانی که افت خود را حفظ می کنند و رعایت می کنند به حرمت محرم و نامحرم را نگه می دارند و کسانی که حق ایران را به جویانه تمام متجاوزان تجاوز از حریمی که کرده خداوند برایش قرار داده کسانی که رعایت کننده امانت ها و اهداف پیمان شان هستند امانتداری معنای وسیعی دارد و همینطور پایبند بودن به پیمان و تعهد تمام انسان‌های الهی نزد بندگان امانتهای خدا هستند نماز خواندن صبر همه امانت های الهی هستند اطلاع از اسراری که از این و آن نزد شما نیز نوعی امانت است که در حل آن باید بکشید و اگر افشا کنید از اصرار دیگران چرا خیانت در امانت است و کسانی که در نمازشان محافظت دارند توصیه ها در سوره مومنون از نماز شروع شده و بر نماز هم ختم گردیده پس اگر نمازخوان باقی باشیم صفات انسانی را دارا هستیم.

 مقتل خوانی مدیریت محترم حوزه های علمیه خواهران

استاد صفی زاده مدیریت حوزه های علمیه خواهران در روز تاسوعا به مقتل خوانی پرداختند وبیا ن داشتند : این که زمین کربلا می لرزید و هلهله بود این ۳۰ هزار سپاه داشتن حرکت می کردند به طرف خیمه ها ،امام حسین علیه السلام حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را صدا کردند، که جان حسین به فدای تو، که این البته خودش شاید 10 شب منبر بخواهد چطور شده است  که ابوالفضل عباس  به جایی رسیده است که امام معصوم می گوید جانم به فدایت و این بزرگ ترین تعریف است .حضرت ابوالفضل عباس سوار بر اسب شد روبروی عمر سعد قرار گرفت و به عمرسعد گفت: چه شده ؟چه خبر است؟ عمر سعد گفت :وقت تمام تمام شده  یا باید تسلیم شوید یا آماده جنگ شوید و ما همین الان می خواهیم کار را تمام کنیم. حضرت ابوالفضل عباس از طرف خودش حرف نزد و ادب او این گونه بود ،ادب ابوالفضل العباس بی نظیر است هیچ کس ندیده بود که مثلاً در کنار امام حسین علیه السلام حضرت ابوالفضل شروع به حرف زدن کند، کسی ندیده بود برای راه رفتن یک قدم جلوتر از امام حسین علیه السلام باشد ،کسی ندیده بود امام حسین علیه السلام  ایستاده  باشد و حضرت ابوالفضل عباس نشسته باشد .یکی از درس های فردا شب هم این است که وقتی حضرت ابوالفضل از زین افتاد، امام حسین علیه السلام آمد بالای سر برادر حسین جان من شرمنده ام که نمی توانم بلند شوم، اباالفضل عباس فرمود: من از طرف خودم تصمیم می گیرم شما حق ندارید از اینجا جلوتر بیایید اینجا بایستید تامن تکلیفم را از آقا و مولای خودم سوال کنم که چیست و پیام شما رابه سرورم  برسانم، حضرت عباس علیه السلام خدمت امام حسین علیه السلام رسید و فرمود سیدی و مولای من این ها تصمیم گرفتنددر همین تاسوعا بساط را جمع کن من به آنها گفتم همان جا صبر کنند تا ببینم نظر شما چیست ؟اباعبدالله الحسین علیه السلام برای کشته شدن در راه خدا لحظه شماری می‌کنند، فرزند علی و فاطمه است همان  علی علیه السلام خیبر شکنی که می فرماید: من آنقدر عاشق کشته شدن در راه خدا هستم  مثل بچه ای که علاقه مند به سینه مادرش است و وقتی که همزه و دیگران به شهادت می رسیدند علی بن ابی طالب علیه السلام خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پس کی نوبت به من می شود لذا وقتی شمشیر بر فرق علی بن ابیطالب وارد می‌شود می‌فرماید: فزت برب الکعبه ، شهادت برای آنها بهترین و شیرین ترین لحظه است طرف به معشوق خودش می رسد.

 شرایط طوری است که نمی‌توان آن را تغییر داد ۳۰ هزار نفر سپاه محاصره کردند وقتی حضرت ابوالفضل گزارش داد، امام حسین علیه السلام این نکته را فرمود عباس تو می دانی من عاشق چی هستم من عاشق نمازم من عاشق تلاوت قرآن من عاشق دعا و استغفار هستم،  ما که در محاصره هستیم کسی هم نمی تواند  برود از طرف من برو از آنها بخواه یک شب را به ما مهلت بدهند امشب را به ما مهلت دهند که یک جور دیگر با خدا مناجات کنیم،  امام حسین علیه السلام یک شب را از دشمن مهلت گرفته است تا به همه مسلمانان و شیعیان و همه کسانی که در آینده عزاداری می‌کنند بفهماند که آقا یا خانمی که 10 روز عزاداری می کنید بدانید که ابا عبدالله حسین علیه السلام تا آخرین لحظه می‌خواهد که وظیفه و رسالت ما چی می باشد.

 من عاشق نمازم ، یک  امشب را وقت بگیرید تا عاشقانه نماز بخوانم لحظه‌شماری می‌کند تا به معشوق خود برسد آنها که در کربلا بودند انسان‌های عاشق بودند و معرفت پیدا کرده بودند و خدا را آن طور که هست شناخته بودند ، لذا صحبت کردن با خداوند را برای خود لذت بخش ترین چیز می‌دانستند عشق شان این است که با خدا خلوت کنند، از نماز خواندن قرآن خواندن دعا کردن واستغفار لذت می برند.

 امشب که شب عاشورا از اول شب تا صبح عاشورا صحنه‌هایی را ملائکه  ثبت و ضبط کردند که شاید در طول تاریخ عمر بشریت سابقه نداشته است، انسان هایی که همه مطمئن هستند که فردا کشته خواهند شد و آنها مشتاق شهادت هستند و آخرین ساعت عمر خود را عاشقانه با خدا مناجات می کنند،  لذا راوی می گوید: آنچه که در صحرای کربلا و آسمان بالا می رودجز ذکر نماز دعا استقبال چیزی دیگه ای نبوده است.

در حدیث داریم که خیمه گاه های اباعبدالله الحسین علیه السلام امشب مثل لانه زنبور عسل است که ذکر پروردگار از آن بالا می‌رود،  امام حسین علیه السلام را باید در دعای عرفه شناخت،  که می فرمایند: انسان ها خلق نشدن مگر اینکه توفیق را داشته باشند که بندگی خدا را بکنند و اگر بنده خدا شدند به این هدف خلقت رسیدند.

 آنها که امشب در کربلا هستند بنا بر شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، بهترین انسانهای روی زمین هستند، آنان ذوب در پروردگار هستند، معرفت ایشان نسبت به خدا عمیق است و معرفت شکل و ظاهری نیست معرفت قلبی و حبی است.

 امام حسین علیه السلام می فرماید: خدایا چه دارد آن کس که تو را ندارد و چه ندارد آن کس که تو را دارد، اگر انسان خدا را نداشته باشد تمام دنیا را هم داشته باشد هیچی ندارد ولی وقتی خدا را داشته باشد همه چیز دارد چون به این باور و عقیده و اعتقاد رسیدند وقتی می خواهند به محضر پروردگار بروند این لحظات برای آنها لذت بخش ترین لحظات است، آنان چون بنده خدا هستند وقتی به این نتیجه رسیدند که خدا از آنها چه چیزی خواسته است،وقتی خواسته و امر خدا را انجام می‌دهند این لحظات می شود شیرین ترین لحظات ، وقتی طرف به این باور رسیدند که امام حسین علیه السلام حجت خداست امام زمان حجت خداست و به این باور رسیدند که امام زمان هرچه می خواهد سمعا و طاعتا باید انجام دهد، این لذت بخش ترین چیز برای او خواهد بود.

 لذا وقتی اباعبدالله اصحاب اش را جمع کرد و فرمود: هوا تاریک است می توانید از تاریک شب استفاده کنید و بروید آنها با من کار دارند من هم بیعتم را از شما بر می دارم و هر کس که بماند فردا صد در صد کشته خواهد شد کشته شدنش نیز عادی نیز به و به وضع فجیعی کشته خواهد شد، اصحاب گفتند: حسین جان ما به کجا برویم که بعد از تو زندگی کنیم اصلاً بعد از شما زندگی برای ما معنا نخواهد داشت رسول الله نمی شود از قدرت تصرف خود استفاده کنید فردا کاری کنید که ما چند بار در رکاب شما کشته شویم. حسین جان اگر ابزار دفاعی از شمانداشته باشیم با چنگ از تو دفاع خواهیم کرد.

 اگر این عشق و معرفت نسبت به امام زمان نباشد هیچ‌گاه فداکاری نخواهد کرد و از هیچ چیز در راه خدا نمی‌گذرد لذا وقتی شهدای کربلا شهید شدند امام سر آنها را به دامن خود گرفت ،آنان خطاب به امام فرمودند: یابن رسول الله وفا کردیم وظیفه خودمان را نسبت به شما انجام دادیم ، چقدر می‌تواند برای کسی افتخار آمیز باشد که کسی امامش از او راضی باشد و چه چیزی بالاتر از لبخند رضایت امام زمان برای انسان ها می تواند باشد.

 از نظر مورخین هرچه به ظهر عاشورا نزدیکتر می‌شدیم چهره امام حسین علیه السلام پرفروغ تر و بشاش تر می شد، زیرا میداند که خدا او را می‌بیند و در محضر خدا این کار را انجام می‌دهد و زمانی که من یک کاری را به خاطر خدا انجام دهم قبل از اینکه دیگران چه قضاوتی بکنند خداوند خریدار این صحنه هااست ، بنابراین تمام سعی خودرا بکنیم تا  از همه چیزخود برای خدا  بگذریم آنگاه نگاه رضایت بخش امام زمانمان را خواهیم دید و این نهایت خوشبختی و سعادت برای یک انسان است.

محبت امام حسین علیه السلام

 خانم مهری در روز عاشورا حوزه بیان داشت: در زیارت عاشورا می خوانیم مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ…از این ابتلاء و مصیبت بالاتر و برتر در عالم اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. لذا خدای متعال در مقابل این قربانی و فدایی کامل شدن، اجر و پاداش، خط و راه ویژه و خصائصی برای امام حسین علیه السلام و یاران و اصحابش باز کرده است. که یکی از آن ها عشق و محبتی است که خدای متعال نسبت به امام حسین علیه السلام در مومنین و غیر مومنین قرار داده است. محبت امام حسین علیه السلام حتی در دل غیر مومنین هم هست. آتش پرست، هندو، ارمنی، مسیحی، یهودی، ملیت های مختلف در کشورهای مختلف برای امام حسین علیه السلام سینه می زنند عزاداری می کنند نذر می کنند. هیچ کسی در عالم مثل امام حسین علیه السلام برایش مجلس گرفته نمی شود. در جریان آقا اباعبدالله علیه السلام هزار و چهار صد سال پیش هفتاد و دو نفر به شهادت رسیدند موجش عالم را گرفته است. حالا شما کجای عالم سراغ دارید، در روز عاشورا دسته های ده هزار نفری، پانزده هزار نفری، بیست هزار نفری از زن و مرد، کوچک و بزرگ، ملیت های مختلف، نژادهای مختلف به راه می اندازند حسین حسین می گویند. در شهر لندن پانصد تا مجلس روضه در دهه اول محرم برای امام حسین علیه السلام برگذار شده بود. خیلی از خانم های کافر، مسیحی، بی حجابی که اصلا ربطی به دین ندارند این بروشورهای شرح حال زندگی امام حسین علیه السلام را که می خوانند منقلب می شوند زیر گریه می زنند برای مظلومیت آقا اباعبدالله علیه السلام گریه می کنند. موج محبت آقا اباعبدالله علیه السلام فراگیر و جهان گیر شده است. امام رضا علیه السلام فرمود: شهادت امام حسین پلک چشم ما را زخم کرده است. یعنی از بس برای مظلومیت این آقا گریه کردیم چشم ما مجروح شده است. قتل امام حسین اشک های ما را جاری کرده است.هیچ کسی مثل امام حسین برایش اطعام نمی شود. چه کسی در عالم برایش این همه سفره می اندازند؟ در دانمارک شب و روز عاشورا حدودا به پانزده هزار نفر غذا دادند. موج محبت امام حسین مثل آب روان در دل ها نفوذ می کند. این وعده حتمی الهی و غیب گویی پیامبر ما برای امام حسین است، که در باطن دل مومنین حرارتی است که هیچ وقت خاموش نمی شود. دستگاه امام حسین دستگاه عجیبی است. محبت امام حسین کیمیای فوق العاده ای است. سعی بکنیم هر چه می توانیم مال بدهیم مجلس بگیریم پادویی بکنیم نوکری بکنیم. در دستگاه امام حسین شرکت بکنید هم مهمان بشوید و سخنرانی و روضه گوش کنید وهم جاروکشی کنید، کفش جفت بکنید، ظرف بشویید، بانی بشوید، خدمتگزار بشوید، از عزادارها پذیرایی کنید، خوش آمد گویی کنید.

 روایتی تکان دهنده در باب پیامد سستی در یاری اهل بیت

خانم گوران استاد حوزه ضمن شرح حدیثی در باب پیامد سستی در یاری اهل بیت درسومین روز شهادت امام حسین و یاران با وفایشان  بیان داشت: که اگر کسی کوتاهی کند در یاری اهل بیت گرفتار می شود بلا می بیند این حدیث شریف را محدث قمی آورده از کتاب اختصاص مفید نقل کرده که امام صادق علیه السلام می فرماید: روایت است می دانید بعد از پیغمبر خدا فاجعه بزرگی اتفاق افتاد که حضرت علی علیه السلام  حقش غصب شد 18 ذی حجه پیغمبر دست حضرت علی علیه السلام را بلند کردند به مردم معرفی کردند بیعت گرفتند حدود یک ساعت خطبه خواندند خطبه غدیر طولانی ترین سخنرانی پیغمبر بوده از 18 ذیحجه تا 28 صفر حدود هفتاد روز خیلی دلخراش است یعنی هفتاد روز جلوتر آقا را جای خودش نصب کرده هفتاد روز نگذشته که خانه را آتش زدند هجوم آوردند دست های آقا را بستند آن هایی که آدم شرم دارد بگوید که خوشبختانه کتب معتبر اهل سنت اینها را نوشتند خب چرا حضرت خانه نشین شدند دو جهت بوده یک جهت اینکه دشمنانی که کارگردان صحنه بودند و آمدند این حق را غصب کردند از قبل هم توطئه ریختند بعد از این جریان غدیر همدیگر را دیدند در کتب اهل سنت هم نقل شده این ها با هم هم پیمان شدند که هرجور شده امامت و خلافت را از حضرت علی علیه السلام جدا کنند. که به ظاهر هم موفق شدند در ظاهر موفق شدند اما امام، امام است نور اهل بیت فراگیر است عالم را می گیرد فرزندش مهدی خواهد آمد همه دنیا زیر سایه امام، امام به حق و اهل بیت خواهند بود این را حتما بدانید وعده خدا حق است باطل جولانی دارد تمام می شود یک جهتش این بود که دشمن ها برنامه ریزی کردند جهت دوم مردم نیامدند یاری امیرالمومنین و حضرت زهرا بکنند یا دیر آمدند یا نیامدند یا دیر آمدند اگر هزار نفر می آمدند سینه سپر می کردند شمشیر برهنه ما رای به حضرت علی علیه السلام می دهیم ما طرفدار حضرت علی علیه السلام هستیم قطعا حضرت خانه نشین نمی شدند قطعا حضرت زهرا کشته نمی شدند حتی یک جایی یادم است روایت دیدم اگر چهل نفر چهل نفر قرص و محکم می آمدند پابرجا می ایستادند اگر امام حسین علیه السلام مردم کوفه بی وفایی نمی کردند چندهزار می آمدند یاری حضرت امام حسین علیه السلام کشته می شد؟ دوستان ضعیف ،دوستان زبانی بودند مواظب باشید یاری اهل بیت باید با دست با زبان با دل با همه وجود باشد.

حالا به این حدیث عنایت بکنید بعضی ها آمدند به حضرت گفتند: آقا ما در خدمت شما هستیم در رکاب شما بروید حقتان را بگیرید که اینجا گناهی است که خدا گیر به کسی نمی دهند به یک معنا گیر می دهد کسی را ملاحظه نمی کند حضرت فرمودند: هرکس می خواهد من حقم را بگیرم فردا اول صبح اول آفتاب طلوع آفتاب سرش را بتراشد به عنوان جنگ شمشیرش را برهنه کند سلاح به دست آماده برای مبارزه اگر یک سری افراد نیرومند بیایند واجب است حضرت حقش را بگیرد حق عظیمی پایمال شده از این بالاتر نمی شود امام صادق می فرماید اول آفتاب اول کسی که از همه زودتر آمد و خیلی قرص و محکم و مستقیم و استوار بود جناب مقداد بن اسود بود مقداد خیلی بزرگوار است آمد سر برهنه شمشیر برهنه آقا من در خدمت شما هستم چشمانش در چشمان حضرت علی علیه السلام بود،  به حضرت عرض کرد من دربست در اختیار شما هستم اگر بفرمایید با این شمشیر به هر کس بزنم می زنم.

“انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم “شعار زیارت عاشورای ماست تسلیم شما و هر کس که تسلیم شماست جنگ با هر کس که با شما می جنگد اگر هم به من بفرمایید شمشیرت را غلاف کن دم نزن سکوت چشم. آدم همه جا باید در جنگ و صلح تسلیم باشد مقداد که شک در دلش راه پیدا نکرد مستقیم ثابت قدم بود از اول که ایمان آورد خیلی قوی بود و بعد هم در راه اهل بیت به شهادت رسید.

بزرگی می فرمودند: اگر کسی چشم دلش باز باشد می بیند که همه رعیت امام زمان علیه السلام  هستند به خاطر امام زمان علیه السلام  به این ها احترام بگذارید. حتی برای دشمنت هم خیر خواهی کن دعا کن که خدا هدایتش کند امام حسین ظهور خیرخواهی بود. می بینیدکه  امام حسین علیه السلام  از دشمنش تقاضای آب می کند کمک می خواهد، همه اش می خواست نجاتشان بدهد دستشان را بگیرد والا امام حسین علیه السلام  به کسی احتیاج ندارد امامی که محتاج باشد به درد نمی خورد تمام این ها برای دستگیری بود. دور امام حسین، دور اهل بیت بچرخیم چیزی در عالم با ارزشتر و نجات دهنده تر از محبت اهل بیت نیست. اگر می‌خواهی آقای دو عالم بشوی باید به این ها وصل شوید.

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪای ﭘﺮﺳﻴﺪ:

ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ

ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪای ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ.
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ…

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪاوند ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ…

ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی ،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
کنی، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ “

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرماید:
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩای ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍست روزی آن.

ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند.

آشوبهای زندگی حكمت خداست. ازخدا، دل آرام بخواهيم، نه دريای آرام

نشسته سایه ای از آفــــــــــــتاب بر رویش

به روی شانه‌ی طوفان رهاست گیسویش

ز دوردست‌، سواران دوباره می‌آیند

که بگذرند به اسبان خویش از رویش

کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم

که باد از دل صحرا می‌آورَد بــــــویش

کسی بزرگتر از امــــــــــــتحان ابراهیم

کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش

نشسته است کنارش کسی که می گرید

کسی که دست گرفته به روی پـــــهلویش

هــــــزار مرتبه پرسیده ام زخود او کیست

که این غریب ، نهاده است سر به زانویش

کسی در آن طرف دشت ها نه معلوم است

کجای حادثــه افـــــــــتاده است بازویـــــــش

کسی که با لب خشک و ترک ترک شده اش

نشسته تـــیر به زیر کمـــــــان ابــــــــــــرویش

کسی است وارث این دردها که چون کوه است

عجب که کـوه ز مـــاتم ســــــــــپید شد مویـش

عجب که کــــــــــوه شده چون نسیم سرگردان

که عشق می کشد از هر طرف به هر سویش

طلوع می کند اکنون به روی نیزه سـری

به روی شانه طوفان رهاست گیسویش