بشر همواره در جستجوي پاسخ پرسش هاي اساسي خود است تا دنيا را براي خود معنادار کند. امروزه واقعيتي به نام «خلاء معنويت» در زندگي انسان مدرن، علي رغم اثبات واقعيت اميد بخش عطش شديد انسان معاصر به حقايق ماوراي طبيعت، آسيب هاي جدي را نيز با خود به همراه دارد؛ يعني هم دست افراد، گروه ها و قدرت هاي فرصت طلب را براي بهره برداري و سوء استفاده از اين احساس نياز معنوي باز مي گذارد و هم دلخوشي و تشبث به هر سرابي را براي اين انسان تشنه، توجيه ميکند. در اين روزگار، بعضاً نسل تشنه معنويت، نادانسته عطش خود را با سرابهاي عرفان نما فرو مينشاند. اين مسئله تنها مختص به ايران نيست، بلکه بنا به گزارش ميلتون، پرکارترين محقق در حوزة جامعهشناسي اديان نوپديد، گريبانگير غرب نيز شده است، آنجا که مينويسد: «بيش از دو هزار فرقة معنويتگرا در آمريکا و بيش از دوهزار جريان معنويتجو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.» (حميدرضا مظاهري سيف، عوامل پيدايش معنويتهاي نوظهور، ماهنامه موعود، ش89)
هم اکنون دهها فرقه و آیین عرفانی خرد و کلان در سطح کشور ما به گونهای مختلف در حال فعالیت و عضوگیریاند. برخی به صورت زیرزمینی و برخی دیگر در سطح تبلیغات مکتوب و با نفوذ در رسانههای ارتباطی به جان ایمان و معنویت مردم افتادهاند و میکوشند با نام عرفان و معنویت پیروانی را به گرد خود جمع کنند و بهرههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را از آنان ببرند.
آمارهای امنیتی این فرقه ها:{ ما که شخصی اطلاعاتی نیستیم بلکه به عنوان محقق این نوع عرفانها تعدادی از آنها را میشناسیم} بیش از 1000 فرقه در ایران فعالند. در آمریکا 5000 فرقه هست. از این 1000 تا 100 فرقه بسیار فعالند. از این 100 تا هم 9-10 تا بسیار بسیار فعالند.
در مرحله پیدایش ممکن است خودجوش باشند اما در ادامه بدون شک دست های پشت پرده کار میکند. بحث امنیتی اینها خیلی چشمگیر است( دستورالعمل اخلال امنیتی دارند)
ریشه همه اینها یکی است و آن هم این است که از راه دین و معنویت و عرفان سکولاریسم و بی دینی و سکس و بی بندوباری و جداشدن از مکتب اهل بیت عصمت و طهارت و…
یکی از راههای مبارزه با انقلاب و تشیع همینها هستند.
رهبر انقلاب در سفر اخیرشان به قم فرمودند که دشمنان با برنامهریزی به مقابله با انقلاب پرداخته اند از جمله راهها را عرفانهای بدلی و کاذب به جای عرفان ناب و کلیساهای خانگی میخواهند جوانهای ما را از دین جدا سازند.
بازشناسی عرفانها و معنویت های حقیقی از عرفانها و معنویتهای دروغین کار هر کسی نیست همچنانکه برای تشخیص الماس و طلای حقیقی از تقلبی نیاز به صراف داریم برای شناخت دین و آیین حقیقی از دروغین هم نیاز به صراف اندیشه و نظر داریم.
کوتاهی ما در مورد معرفی عرفان حقیقی به تشنگان معنویت و عرفان و دوم در مورد نقد و بررسی عالمانه عرفانهای کاذب و دروغین.
[یکشنبه 1391-01-27] [ 09:49:29 ق.ظ ]